در این لحظه تاریخی که امت اسلام با چنددستگی طایفهای و کشمکشهای مذهبی که دلها و عقلها را از راه مستقیم دور میسازند، مواجه است زیان از دست دادن چنین شخصیتی دشوار است.
ارتحال سید فضلالله در این فضای نامناسب، زیانی بزرگ است که میتواند بر گروههای مختلف انعکاسهای متفاوت داشته باشد، زیرا فقه سید فضلالله فقط و فقط بر اتحاد متکی بود درسهای زندگی این فقید توحیدی در این دوره که گرایشهای تکفیری و حذفی شدت گرفته برای هر جریانی که بهخوبی از تاریخ گذشته و از حال درس گرفته تا آینده را بسازد، میتواند بسیار کارساز باشد.
سید فضلالله با منظومه فقهی فلسفی خود نسبت به گذشته دیدگاهی انتقادی داشته و با روحی جستوجوگرایانه به آینده نظر داشته است. اساس دیدگاه فقهی فلسفی او بر موضوع وحدت شکل گرفته است، زیرا براساس قاعده عام بر خاص و پس از آن با سیری منطقی از خاص به عام تکوین یافته است.
در دیدگاه فلسفی جهانی و شاخه بندیهای بعدی اساس مسئله چنین است که اختلاف در دیدگاهها باید به مثابه رحمتی برای مردم باشد نه اینکه به سلاحی برای کشتن و ایجاد تفرقه تبدیل شود. وحدت برای سید فضلالله به معنای نادیده گرفتن اختلافات نیست بلکه اساس تفکری است که برای ایجاد وحدت باید آن را بهخوبی لحاظ کرد تا بتوان به وسیله آن چنددستگی را از بین برد.
این تفکر فلسفی فقهی به او کمک کرد که جنبش اجتهادی تجدیدگرایی را بنیان نهد که ویژگی اصلی آن داشتن شجاعت و شهامت است تا اینکه بتواند انرژی پویایی بهوجود آورد که بتوان به وسیله آن بسیاری از اموری که به غلط در افکار جای گرفتهاند، تعدیل کرد. اعتراف به اختلاف و نه انکار آن نزد او گام مهمی محسوب میشد که در واقع آغاز بازنگری در برداشتهای تاریخی و تصحیح آن بوده است.
فتواهای روز سید فضلالله در آینده بحث و جدل زیادی در پی خواهد داشت، زیرا قدرتی پویا و پیشیجویانه را بهوجود آورده که در جهان متغیر امروز نقطه اتکایی مهم محسوب میشود. فتواهای سید فضلالله موجب شده تا ما به وسیله آنها بتوانیم با تحولاتی که فقط از طریق تعامل عقلانی درخواستها و پیامدهایش با آنها روبهرو میشویم، کنار آییم. ترس از علم و گریختن از آن و مخالفت کردن با ادوات جهت آشنایی با حقایق ازلی و ابدی از جمله مواردی بودند که هرگز در مکتب فقهی – فلسفی سید جایی نیافتند.
فتوا نتیجه برداشتهای روز است و برداشتی روزآمد را میطلبد تا اینکه بتواند رخدادهای جاری را دریابد و برای رویارویی با دگرگونیهای آینده از خود پایداری نشان دهد.
قدرت نزد سید به معنای نادیده گرفتن گذشته و گریختن از آینده نیست، زیرا قدرت نتیجه پویایی مرکب از عوامل مختلفی است که برخی از آنها فوقالعاده و برخی دیگر قابل رشد و پیشرفت هستند و اجزای مختلفی همانند قدرت اراده و تصمیمگیری و داشتن آمادگی برای فداکاری را در خود دارد و با وجود همه این موارد باید دانست که فقیه در جایگاه یک مسئول توانا باید آن قدر توانایی داشته باشد که بتواند بدون درنظر گرفتن مراکز قدرت، پاسخهای صحیح و عادلانه به درخواستکنندگان بدهد.
فتوا یک علم است و نه سخنی که براساس انشاء یا بلاغت و بدون تمرکز و تدقیق گفته شده باشد.
کشیده نشدن سیدفضلالله به حلقههای تنگ چنددستگی موجب شد که جهان اسلام که از کثرت فتواهای عجیب و غریب و وجود ماهوارههای تلویزیونی مذهبی و رسانههای طایفهای بهشدت در رنج است، جایگاهی ویژه بیابد. نزاهت سید فضلالله به فتواهای او قدرتی پویا میداد و او به این وسیله توانست در مذاهب و طوایف مختلف نفوذ کرده و به شخصیتی تبدیل شود که همه در موقع نیاز به او رجوع کنند.
دلیل اعتماد مردم به سید فضلالله به گرایش وحدت آمیز و تمایل شدید او به یافتن حقیقت و بیان آن بازمیگردد. سالهای زیادی باید بگذرد تا جهان اسلام دریابد که با از دست دادن سید فضلالله، آن فقید فیلسوف عالیقدر چه گوهری را از دست داده است.
خلئی که نبود سید فضلالله ایجاد کرده است را دشوار بتوان پرکرد، زیرا پرکردن خلأ او به اموری فراتر از علم و معرفت و آگاهی و پیگیری و کوشش و حفر در تاریخ و اجتهاد در متن نیاز دارد.
سیدفضلالله در نوع خود صدایی منحصربهفرد بود، زیرا زمانی که فضا احساساتی میشد او با سخنانی آرامکننده و عقلانی این فضا را کنترل میکرد.
او هیچگاه از شرکت در همایشها در نقاط مختلف جهان سر باز نمیزد ولی زمانی که از نظر فیزیکی تحلیل رفت، دیگر نتوانست در همایشها شرکت کند. او تا سال1984 همه ساله در همایش اتحادیه جوانان مسلمان در لندن شرکت میکرد.
در دسامبر1983 زمانی که در یکی از همایشها شرکت کرده بود، متوجه شد که توفان اختلافات از هر سویی وزیدن گرفته است و فعالان اسلامی در عراق، بحرین و کویت واقعاً دچار اختلاف شدهاند، در آن حالت همانند یک پدر مهربان با آن فعالان برخورد کرد و آنها را از رقابت منفی برای در اختیار گرفتن رهبری فعالیتها بر حذر داشت.
در دهه 80 زمانی که به لندن میرسید با سردبیران روزنامههای عربی در آنجا دیدار و گفتوگویی صمیمانه برگزار میکرد. در این جلسات از هر دری با او سخن میگفتند. او در مورد همه کشورهای اسلامی اطلاعات دقیق و روشنی داشت و با توجه به توانایی فکریاش به همه پرسشهای حاضران پاسخ میداد.
زیان بسیار بزرگ است، زیرا ما انسانی را از دست دادهایم که هم فقیه بود و هم فیلسوف و هم اینکه از چنددستگی و اختلافات به دور بود و فقط به وحدت نظر داشت و از تعصب کور و عقبماندگیهای ذهنی دوری میجست. اساس امور نزد او وحدت بود و نبود وحدت که او برای ایجاد آن به هر شکل ممکن تلاش میکرد یک فاجعه بسیار عظیم برای اسلام است.
الوسط