جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۱
۰ نفر

سعید مروتی: جواد شمقدری در تازه‌ترین اظهاراتش گفت که امکان اکران فیلم خارجی وجود ندارد.

Cinema

حجم تولیدات سینمای ايران و ظرفیت محدود اکران، دلیل چنین اظهارنظری از سوی معاون امور سینمایی است.این در حالی است که برخی از سینماداران و کارشناسان اکران، راه نجات سینمای ايران را در اکران گسترده فیلم خارجی جست‌وجو می‌کنند. به اعتقاد آنها با اکران فیلم‌های خارجی، هم به تنوع آثار روی پرده افزوده می‌شود و هم پای مخاطبانی به سالن‌های سینما باز می‌شود که سال‌هاست علاقه‌ای به سینمارفتن نشان نمی‌دهند.

جالب اینکه بیش از یکسال است که اکران فیلم خارجی در سینماها تقریبا به فراموشی سپرده شده است. گرچه در ابتدای بهار امسال یکی از مدیران سینمایی وعده داد که اکران فیلم‌های خارجی دوباره از سر گرفته خواهد شد ولی نه‌تنها چنین اتفاقی رخ نداد، بلکه به گفته معاون امور سینمایی اساسا فضایی برای نمایش این فیلم‌ها وجود ندارد و مدیران سینما ترجیح می‌دهند ظرفیت اکران را کلا به فیلم‌های ايرانی اختصاص دهند.

از سال 62 به این سو که دولت متولی اکران فیلم خارج شده، نمایش این آثار فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است.پیش از آن دردهه 50، اکران فیلم خارجی چنان بی‌ضابطه دنبال شد که سینمای فارسی را ورشکست کرد. در سال‌های میانی دهه 50 دیگر برای تهیه‌کننده‌ها تولید فیلم ايرانی مقرون به‌صرفه نبود. از سویی این فیلم‌ها مشتری‌شان را از دست داده بودند و از سوی دیگر، با پول تهیه یک فیلم ايرانی می‌شد چندین فیلم خارجی وارد و دوبله کرد و به سهولت به اکران درآورد؛

دورانی که فیلم های نازل خارجی از کمدی‌های ایتالیایی گرفته تا فیلم‌های موسوم به کاراته‌ای(!) گیشه سینما‌ها را فتح کرده بودند. کار به جایی رسید که یکسال پیش از پیروزی از انقلاب اسلامی، سینمای فارسی رسما اعلام ورشکستگی کرد. در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب نیز هیچ قاعده‌ای در خصوص اکران فیلم‌های خارجی وجود نداشت.

بازار مکاره ای ایجاد شده بود که در آن همه جور فیلمی مشاهده می‌شد‌؛ از فیلم «دختر گلفروش» محصولی از سینمای کره شمالی گرفته تا فیلم هندی «شعله»، فیلم‌های سیاسی گوستا گاوراس مانند «زد» و «حکومت نظامی» تا فیلم جاودانه«محمد رسول‌الله».

وقتی از اوایل دهه 60 بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد، بخش خصوصی دیگر اجازه ورود و اکران فیلم خارجی را از کف داد و دولت برای کنترل بازار و حمایت از تولید داخلی به‌صورتی کنترل‌شده اقدام به ورود فیلم‌هایی کرد که اغلب محصول اروپای شرقی بودند.

نمایش آثار آندره تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف در دهه‌60، تهدیدی برای سینمای ايران محسوب نمی‌شد تا اینکه پس از خاتمه جنگ و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی، فیلم اسکاری «با گرگ‌ها می‌رقصد» روی پرده آمد؛ اتفاقی که موضع‌گیری برخی از اهالی سینما را در پی داشت که از احتمال تکرار تاریخ ابراز نگرانی می‌کردند.

اکران «با گرگ‌ها می‌رقصد» اتفاقی بود که خیلی هم تکرار نشد. اکران فیلم خارجی در اغلب اوقات چنان خنثی دنبال شد که کسی اصلا متوجه آمدن و رفتن این فیلم‌ها نمی‌شد. هر چند در همین شرایط هم اکران فیلم‌هایی چون «دیگران»، خاطره‌ای خوش برای علاقه‌مندان سینمای جهان رقم زد؛ علاقه‌مندانی که تجربه نشان داده، خیلی محصولات داخلی را دنبال نمی‌کنند و به همین دلیل خیلی اهل سینما رفتن نیستند؛

مخاطبانی که سال‌هاست نادیده گرفته شده‌اند و فیلم دیدن را به جای سالن سینما، در نمایش خانگی تجربه می‌کنند.اکران گسترده فیلم خارجی چنان که مدافعانش می‌گویند شاید به سود سینماداران باشد ولی در شرایط فعلی به سود فیلم‌های ايرانی نیست ولی اینکه به عللی پرونده اکران این فیلم‌ها بسته شود نیز اقدام درستی به نظر نمی‌رسد.

شاید بهترین راهکار این باشد که دولت به نقش صرفا نظارتی بسنده کند و اکران فیلم خارجی را به‌دست بخش خصوصی بسپرد؛ راهی میانه و متعادل که هم علاقه‌مندان پرشمار سینمای جهان را راضی کند و هم به صنعت سینمای ايران لطمه‌‌ای وارد نشود.

کد خبر 112608

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز