بچهها، کوچه را برای یک دست گل کوچک روزانه ( همان فوتبال خودمان) با چند آجر بستهاند. داد و بیداد و هیاهو برای ورود توپ به دروازه یکمتری خواب بعداز ظهرهای طولانی تابستان را از چشمهای همسایهها گرفته است.تابستان بسیاری از بچههای شهر به یکی از دو صورت بالا میگذرد. این بستگی بسیار به این دارد که خانوادههایشان مهارت را برای اوقاتفراغت مناسب بدانند یا سرگرمی راو البته سطح رفاه خانوادهها نیز ملاکی برای انتخابهای مناسبتر است.
علاوه بر خانوادهها، دولتها و نهادهای اجتماعی نیز باید برای این زمان تلاش کنند. مصوبههای قانونی زیادی برای الزام دولت در جهت فراهم آوردن زمینههای اوقاتفراغت وجود دارد. بند 15 سیاستهای کلی برنامه توسعه، ماده 112 قانون برنامه چهارم، اصول 73، 85 و 93 منشور تربیتی نسل جوان و مصوبات هفدهمین جلسه شورایعالی جوانان همگی بر توجه نقش دولت در ساماندهی اوقاتفراغت جوانان تأکید دارند.
فلسفه وجودی مدیریت و برنامهریزی برای اوقات فراغت، ایجاد موقعیتهایی برای رضایتخاطر و رشد و تکامل فرد است.
دکتر افسر افشارنادری، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد درباره اینکه دولت چه تأثیری در اوقاتفراغت دارد میگوید: اول باید اوقاتفراغت را تعریف بکنیم که آیا اوقاتی است که از کار غافل شدهایم و به فکر استراحتیم یا بهدنبال سرگرمی و لذت هستیم.
در این بین، تعریف دولتها با تعریفی که اشخاص از اوقاتفراغت دارند فرق میکند. از نظر دولتها این زمان وقتی است که هر شهروندی از کار خسته شده و میخواهد زمانی را برای خود یا خانوادهاش اختصاص بدهد. دولتها بایستی زمینه اوقاتفراغت را برای مردم فراهم بکنند. این زمینه در کشورهای سوسیالیست و سرمایهداری با هم متفاوت است.
وی میگوید: در کشورهای سوسیال، دولتها موظف هستند که همانطور که از یک شهروند انتظار مشارکت و کار دارند خود موجبات فراغت او را فراهم کنند. در بسیاری از این کشورها که سیستم رفاهی تعریفشدهای وجود دارد بودجهای بهصورت مجزا برای شهروندان در نظر گرفته میشود.
بنابراین تعریفی که اوقاتفراغت در کشور ما دارد تعریفی طبقاتی است. اگر کسی پول داشته باشد امکان استفاده از امکانات متنوع تفریحی را برای گذران اوقاتفراغت خواهد داشت اما اگر پول نداشته باشد باید به یک توپ فوتبال در کوچههای شهر و شنا در حوضچه پارکها قناعت کند.
اگر دولتها سیستم و مکانیزم متمرکز داشته باشند همه طبقات بنا به اندازهای که حقوق و درآمد دارند میتوانند از مراکز مختلف استفاده کنند. مثلا دادن کارت مراکز رفاهی و تفریحی به طبقات کمدرآمد این امکان را ایجاد میکند تا آنها نیز بتوانند از مراکز بهتری استفاده کنند. تأمین این کارتها وظیفه دولتها و سازمانهاست. برای از بین بردن شکاف طبقاتی باید دولت اقداماتی انجام دهد که قشرهای کم درآمد نیز بهرهمند شوند. اوقاتفراغت کاملا طبقاتی است و چگونگی استفاده از آن را سبک زندگی افراد تعیین میکند. فرصتهای زندگی افراد به آنها اجازه میدهد تا سبک زندگی متفاوتی داشته باشند.
به اعتقاد این جامعهشناس مهارتهایی که در اوقاتفراغت به دست میآید در آینده مهارت شغلی خواهد بود. آموزشهای مختلف با قیمتهای پایین برای طبقات کم درآمد دانش و آگاهی را ایجاد میکند که میتواند باعث کارآفرینی برای آنها شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا دولت توانسته زمینههای اوقاتفراغت را ایجاد کند میگوید: ایجاد فرهنگسراها توسط شهرداری اقدام مناسبی است که در سالهای اخیر صورت گرفته اما کافی نبوده است؛ ضمن اینکه فرهنگسراها در سایر استانها شکل نگرفته است. با این وجود، این کار، ابتکار عمل شهرداریها بوده و به معنای دولت نیست.
قبل از فرهنگسراها اقدام خاصی برای پر کردن اوقاتفراغت انجام نمیشد. در موارد بسیار محدودی آموزش و پرورش در تابستانها امکانات کمی را در اختیار دانشآموزان قرار میداد که آن خدمات هم پولی بود، بنابراین کسانی که پول نداشتند بالطبع نمیتوانستند از آن استفاده کنند.
دکتر افسر افشار نادری میگوید: ورزش، مهمترین اقدام برای سپری کردن اوقاتفراغت است بهخصوص برای نوجوانها. با وجود اینکه سالهاست ورزش همگانی تبلیغ میشود اما هنوز در میان اقشار مختلف، نهادینه نشده است. تا اندازهای خانمها بهدلیل مشغلههای کاری کمتر بیشتر با مفهوم ورزش آشنا شدهاند. ورزش برای همه ضروری است. گنجاندن ورزش روزانه در بین دروس بهعنوان تفریح و نه اجبار از ضروریات است. برای این منظور اگر بتوانیم در این بین از توانمندیهای سازمانهای غیردولتی استفاده کنیم، خدمات بیشتر و فراگیرتری میتوان ارائه داد.
وی با اشاره به اینکه کتابخوانی یکی از بهترین راههای گذران اوقاتفراغت است میگوید: فرهنگ کتابخوانی را باید در میان همه اقشار مردم گسترش داد. کتاب آنقدر کالای گرانی شده است که حتی قشر تحصیلکرده نیز از عهده خرید آن بهراحتی برنمیآید. اگر بتوان کاری کرد که قیمت کتاب کاهش بیابد افراد بیشتری به آن روی میآورند.دکتر افسر افشار نادری معتقد است که اوقاتفراغت برای نوجوانها بایستی بیشتر از سایر قشرها در نظر گرفته شود و میگوید: سرگرمیهای دوران فراغت باید بهگونهای باشد که مورد علاقه قشر نوجوان باشد. آنها از موسیقی بیشتر لذت میبرند، بنابراین باید امکانات این حوزه را بیشتر فراهم کرد تا شاهد موسیقیهای زیرزمینی که بعضا جنبه تخریبی بیشتری دارند نباشیم.
دولتها با توجه به اختیارات و امکانات وسیعی که در دست دارند و همچنین با توجه به توسعه کارکردهایی که از گذشته برعهده داشتهاند و انتظارات جدیدی که مردم از آنها دارند، در برنامهریزی برای بهبود و غنیترکردن نحوه گذران اوقاتفراغت مردم خصوصا جوانان، نقش عمدهای ایفا میکنند.
داریوش قنبری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در این باره میگوید: دولت در ارتباط با بحث اوقاتفراغت، انفعالی برخورد میکند. این موضوع فقط در فصل تابستان و آن هم هنگام تعطیلات مدارس و دانشگاهها برای برخی از مسئولان جلب توجه میکند. در سایر ایام سال برنامه چندانی از طرف دولت اجرا نمیشود. از طرف دیگر همانطور که میدانید دولت امکانات زیادی در اختیار دارد و بهنظر میرسد که یکی از وظایف دولت رسیدگی به وضع اوقاتفراغت جوان و سایرین باشد. جالب اینجاست که برای قشر جوان که بیشترین قشر جامعه را شامل میشوند سازمانی تأسیس شده است به نام سازمان ملی جوانان اما این سازمان بهنظر من کمترین اقدامات را در مورد مسائل جوانان بهخصوص غنیسازی اوقات آزاد آنها انجام نداده است.
وی با تأکید بر اینکه اوقاتفراغت ظاهرا به بحثی
فراموش شده برای دولت تبدیل شده است میگوید: البته در کشوری که مسائل مهمتری مانند اشتغال وجود دارد اما دولت که براساس اصل 28 قانون اساسی، موظف به فراهم آوردن شغل برای همه آحاد مردم است، بیتوجهی میکند، طبیعی است که اوقاتفراغت هم مغفول بماند و شاهد بیبرنامگیها در این حوزه باشیم. اوقاتفراغت صرفا در ارتباط با جوانان نیست. سازمانها بایستی برای همه اقشار برنامهریزیکنند.
هر چند جوانان طیف وسیعی را بهخود اختصاص دادهاند، بنابراین بیشتر به آن توجه شده است والا همانقدر که آنها نیاز به امکانات دارند یک زن خانهدار یا سالمند هم نیازمند حمایت است. در کشورهای همسایه برنامههای خوبی برای پرکردن اوقاتفراغت اجرا میشود. بهطور مثال دولتها برای کارمندان امکانات درختکاری در اراضی ملی در ایام تعطیل را فراهم میکنند تا این افراد هم به محیطزیست کشورشان و کاهش فرسایش خاک کمک کنند، هم از محصولات درختان استفاده کرده و اوقاتشان به بهترین وجه سپری شود. بهنظر من میتوان از این امکان نیروهای مردمی استفاده کرد ولی متأسفانه در نهادهای متولی کسانی با ملاحظات خاصی گمارده شدهاند که تصورشان از اوقاتفراغت مسئلهای لوکس بوده و کمترین تخصصها را در این زمینه ندارند.
وی در مورد عوارض اوقاتفراغت برنامهریزی نشده میگوید: بیهنجاریهای اجتماعی و افسردگیهای روحی نتیجه بیتوجهی به اوقاتفراغت است. همچنین بیتوجهی به این زمان، نتایج سوئی در حوزه اقتصادی دارد و تولید ناخالص ملی را کاهش میدهد. کمتوجهی به انرژیها و توانایی افراد در این زمان زیانهای زیادی به همه بخشها وارد میکند.
کشورهای مختلف دنیا مخصوصا آنها که دغدغه رفاه مردمانشان را دارند همه تلاش خود را میکنند تا برای اوقاتفراغت که خصوصیترین زمان افراد است برنامههای مطلوب و سازندهای طراحی و اجرا کنند.