تابستان امسال ونگر در چنین وضعیتی قرار گرفت؛ وقتی برای خوردن صبحانه در هتل رادیسونبلوی ژوهانسبورگ بود؛ در روزهایی که برای بررسی بازیهای جامجهانی در آفریقای جنوبی بود. ونگر با افرادی از کشورهای مختلف روبهرو شد که از عشق و آشنایی زیادشان با لیگ برتر انگلیس میگفتند. یک روز صبح، مردی کنیایی به ونگر نزدیک شد و درخواست کرد که در کنار او عکس بگیرد. آن مرد گفت: «میدانید، در کشور ما همهچیز در رقابت منچستر یونایتد و آرسنال خلاصه میشود. میدانید، وقتی به منچستر یونایتد باختید، پسرعموی من خودکشی کرد».
ونگر کاملا گیج شده بود. او با یادآوری آن اتفاق میگوید: «اول فکر کردم که او شوخی میکند اما 2 نفر دیگری که با او بودند گفتند: نه. ما در تشییعجنازهاش شرکت کرده بودیم. هرگز نمیتوانید چنین چیزی را تصور کنید. هرگز نمیتوانید تصور کنید وقتی از مسابقه به خانه برمیگردید، یک نفر در یک نقطه دیگر دنیا، بهخاطر باخت شما خودکشی کند. شما بهخاطر این اتفاق چقدر مسئولید؟»
ونگر همیشه نسبت به شغلش احساس مسئولیت کرده. او برای بازیکنانش که تحت فشار زیادی هستند، احساس مسئولیت میکند؛ برای باشگاهش با آن تاریخ متفاوت که حالا پروژه بزرگی را شروع کرده، احساس مسئولیت میکند؛ برای ورزشی که دوست دارد آن را در پاکترین شکل ببیند احساس مسئولیت میکند؛ هرچند برخی باور ندارند که نگاه ایدئالیستی او بتواند در عصر مدرن، نتیجهگرا و غرق در پول فوتبال کمکی برای او باشد. با وجود این همه مسئولیت، او هنوز هم مثل گذشته از فوتبال لذت میبرد. وقتی ونگر 14سال قبل وارد انگلیس شد و با بردن لیگ برتر و جام حذفی در اولین فصل کامل مربیگریاش، تأثیر سریعی بهجا گذاشت، بهعنوان یک الگوی مربیگری شناخته شد؛ انعطافپذیر و روشنفکر. حالا این تصویر کمی تغییر کرده و او را بهعنوان یک فرد لجوج و جنگطلب میشناسند. آیا او تغییر کرده؟ آیا تنشهای دائمی او را خشنتر کرده است؟ در روزهای آرام پیشفصل، این سؤال، ونگر را بهخنده میاندازد. پاسخ او ساده است؛ اینروزها نتیجهگیری از کار شما تنها به بردن یا نبردن بستگی دارد. او میگوید: «مردم میگویند لجوجم چون 5سال است که قهرمان لیگ برتر نشدهایم. اگر در 5سال گذشته قهرمان شدهبودیم، من باز هم انعطافپذیر و روشنفکر بودم».
ونگر که میخواهد به نمونه ملموسی اشاره کند، وینرونی را مثال میزند. در هفتهای که گذشت، همه روزنامههای جنجالی انگلیس روی عکس رونی مانور دادند که در آخرین ساعات شب با سیگاری در دهان شکار شده بود. به عقیده ونگر، وجه منفی ماجرا بهخاطر ناکامی انگلیس در جام جهانی است؛ «تصور کنید او دقیقا همین کار را میکرد، ولی انگلیس قهرمان جهان شده بود.»
از نظر ونگر در آنصورت ماجرا کاملا متفاوت میشد. مردم میگفتند که ببینید او چطور میتواند برنده شود و بعد به تفریحش برسد؛ «یعنی اینکه شما درباره آن فرد قضاوت نمیکنید، شما قبل از هر چیز درباره نتیجهای که او گرفته قضاوت میکنید و بعد با توجه به ناامیدیتان، درباره او داوری میکنید.»
او خیلی دوست ندارد درباره وی باتوجه به نتایجش قضاوت شود. او خوب میداند که نگاه نتیجهگرای مردم چه تأثیر بدی میتواند داشته باشد. شورش بازیکنان فرانسوی در آفریقای جنوبی، «هو» شدن بازیکنان انگلیسی، انجام بازی دوستانه ایتالیا در لندن برای فرار از فشار روی بازیکنان؛ «ما یک غول بهوجود آوردهایم».
ونگر میگوید: «رونی اینروزها نمیتواند در خیابان قدم بزند. این وضعیت، عادی نیست. آنچه درباره رونی مهم است، اینکه رفتار درون زمین او کاملا صحیح است. او وقتی با منچستریونایتد به وستبرومویچ میرود، نهایت تلاشش را برای پیروزی تیم انجام میدهد. او به کمی تفریح هم نیاز دارد. بازیکنان باید زندگی سالمی داشته باشند ولی باید درک کنید که آنها تحت چه فشار بالایی هستند».شروع فصل جدید که مثل یک صفحه سفید میماند، موجی از خوشبینی را برای بازیکنان و مربیان بههمراه دارد، چراکه مدتی از فشار شکننده دور بودهاند. نتایج نتوانسته روی آرزوها اثر بگذارد. باوجود آنچه ونگر با اشاره به باشگاهی مثل منچسترسیتی «دوپینگ اقتصادی» مینامد، بازهم شانس قهرمانی آرسنال را که در دهه گذشته پای ثابت لیگ قهرمانان بوده بیشتر از تیمی میداند که هرگز در لیگ قهرمانان بازی نکرده و آخرین قهرمانیاش در لیگ به سال1968 برمیگردد. او به روش ساختن باشگاه که انتخاب کرده پایبند است. برخلاف روش مدیریت دستهچک، او نمیتواند سرمایهگذار خارجی از چین یا هر جای دیگری را بپذیرد و میگوید: «ما همیشه فصل را بالاتر از منچسترسیتی به پایان بردهایم».
نگهداشتن کاپیتان فابرگاس باوجود اصراری که بارسا برای خرید او داشت، یک نفس راحت و خبر خوب برای پروژه ونگر است. ونگر اعتراف میکند که او وسوسه شده بود؛ «ولی در این مدت سسک کاملا احترام آرسنال را حفظ کرد. او هرگز به باشگاه ابراز بیعلاقگی نکرد و در نهایت توانستیم او را حفظ کنیم. آنچه مردم درک نمیکنند این است که ما میتوانیم به هر باشگاهی در دنیا پاسخ منفی بدهیم، چون شرایط اقتصادی سالمی داریم. اگر 300میلیون پوند بدهی داشتیم، نمیتوانستیم بهترین بازیکنانمان را حفظ کنیم. مردم باید بدانند در ماجرای فابرگاس ما در موضع قدرت بودیم چون مدیریت خوبی داشتهایم. ما میتوانیم به هر رقمی پاسخ منفی بدهیم چون احساس میکنیم که باید بهترین بازیکنانمان را نگهداریم.»
ونگر درحالی روی ماندن فابرگاس پافشاری کرد که خودش هم به دوراهی نزدیک میشود. قرارداد او سال آینده بهپایان میرسد و به گفته خودش در آستانه تصمیم سرنوشتسازی درباره آیندهاش قرار دارد. او دوست دارد حرفهاش را در آرسنال بهپایان برساند، ولی میداند که اگر قرار به انتخاب چالش دیگری باشد، زمان آن همین حالاست. او با خودش عهد کرده در 65سالگی دست از مربیگری بکشد. ونگر که در ماه اکتبر 61ساله میشود میگوید: «آلکس فرگوسن شانس بزرگی دارد. او کاملا سالم است. نمیتوانم بگویم که اشتیاق من تا آن زمان کم خواهد شد، ولی دلیلی ندارد توان بدنی فرگوسن را داشته باشم. در 65سالگی، سراغ حرفه دیگری میروم، مگر اینکه سلامتی فعلی را حفظ کنم».