4سال پیش، هنگام افتتاح نمایشگاه نوزدهم، محمود احمدینژاد، سفت و سخت از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیاش خواست که نمایشگاه سال بعد، جای دیگری جز محل دائمی نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شود. این دستور، چنان قاطعانه بود که میشد فهمید نمایشگاه بیستم به هر قیمتی که هست، در محل همیشگی برگزار نخواهد شد.
اما از آن جایی که از ابتدای تولد این نمایشگاه عریض و طویل، گزینه دیگری برایش پیشبینی نشده بود، نمیشد تصور کرد که مسئولان با این تصمیم چه خواهند کرد.پس از آن انواع و اقسام نظرات و پیشنهادها برای مکانیابی نمایشگاه کتاب تهران مطرح شد؛
مکانهایی که از استادیوم آزادی تا مصلای تهران را شامل میشدند و هر چه به برگزاری نمایشگاه بیستم نزدیکتر میشدیم، گزینه مصلا، قوت بیشتری میگرفت. مصلا اگرچه به هیچ روی ویژگیهای لازم برای برگزاری نمایشگاهی منظم، امن، راحت و... البته خنک را ندارد اما همان طور که معاون فرهنگی آن زمان - محسن پرویز - همان موقع گفت، به نسبت شرایط موجود و گزینههای دیگر، بهترین انتخاب محسوب میشد.
کمی بعد، یعنی وقتی که مراحل اجرایی برگزاری نمایشگاه بیستم آغاز شد، ماجرا از اعتراضات پراکنده آغاز شد و تا تحریم کامل اتحادیه ناشران پیش رفت. شورای شهر، اتحادیه ناشران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری و هر جای دیگری که از دور یا نزدیک به نمایشگاه کتاب مربوط میشدند، به شکلی به ماجرا کشیده شدند و کار تا جایی بالا گرفت که هر روز گروهی از نمایندگان یکی از این سازمانها و همین طور خبرنگاران، به مصلا میرفتند تا ببینند اصولا جای مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب هست یا خیر.
با همه اینها، سرانجام محسن پرویز که آن ایام بدون شک پرکارترین و پرچالشترین دوران کاری 5سالهاش در وزارت ارشاد بود، نمایشگاه بیستم را با حضور بیشتر ناشران در مصلا برگزار کرد و موضوع ختم به خیر شد.اما مسئولان ارشاد و دیگران، از جمله مجلس و شهرداری، میدانستند که مصلا هم به هیچ وجه بهعنوان محل دائمی نمایشگاه کتاب مناسب نیست.
بنابراین لازم بود دست کم برای چند سال بعد فکری کرد. این فکر خیلی زود، یعنی یک هفته پس از نمایشگاه بیستم عملی شد و حداد عادل در حضور شهردار تهران، کلنگ احداث باغ کتاب را در تپههای عباسآباد به زمین زد؛ پروژهای عظیم و رؤیایی که برای همیشه مشکل نمایشگاه کتاب را حل میکند.
با این همه نمایشگاه تهران، 3سال دیگر یعنی تا همین امسال هم در مصلا برگزار شد و حالا دستکم 2سال است با همه خوبیها و بدیها، نمایشگاه کتاب در مصلا جا افتاده است؛ چرا که همه میدانند بهزودی محل مناسبی به نام باغ کتاب تهران یا شهر آفتاب افتتاح میشود و همه چیز بهخوبی و خوشی پایان مییابد.
در این شرایط معاون فرهنگی جدید وزارت ارشاد - که 50روز پیش صندلی محسن پرویز را تحویل گرفت - به شکل غافلگیرکنندهای از «بررسی موضوع محل برگزاری بیستوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در کارگروه کتاب هیأت دولت» خبر داده است. بهمن دری البته به پروژه شهر آفتاب هم اشاره کرده و میگوید: «منتظر آمادهسازی شهر آفتاب هم هستیم که وعده آماده شدن آن توسط شهرداری داده شده است. اما درصورت آماده نشدن این فضا، از طریق هیأت دولت محلی مناسب برای برگزاری نمایشگاه بیستوچهارم آماده خواهیم کرد.»
دری در خبری که روابطعمومی معاونت فرهنگی منتشر کرد، به تاکید احمدینژاد برای اختصاص مکان مناسب نمایشگاه اشاره کرده و میگوید: «با توجه به اهمیت موضوع، محلهایی برای برپایی یا حتی ساخت درنظر گرفته شده و در حال طی شدن مراحل کارشناسی آن هستیم.»
این عبارات به شکل حیرتآوری شبیه اظهارات معاون فرهنگی 4 سال پیش است. به عبارت دیگر، درست در شرایطی که تنها کافی است حداکثر یکسال دیگر شرایط کموبیش آرام موجود را حفظ کنیم تا موضوع برای همیشه منتفی شود، آیا بازگشت به 4 سال پیش و جابهجایی دوباره نمایشگاه کتاب تهران، منطقی است؟