جای بسی تعجب است که تلویزیون بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور، آنتن خود را بیش از یک ساعت در اختیار سرمربی سابق تیم ملی قرار میدهد آن هم تنها بهدلیل درخواست شخصی او. هنوز فراموش نکردهایم که در گذشته، همین چهره ورزشی حاضر نمیشد حتی بهصورت تلفنی پاسخگوی برنامه 90 باشد و بارها از مجری این برنامه بهشدت انتقاد کرده بود. حالا پس از این فرصت طلایی و تکرارنشدنی که عادل فردوسیپور در اختیار علی دایی قرار داد، آیا او میتواند در آینده هم جواب تلفن عادل را ندهد و برنامه او را به جانبداری محکوم کند؟
بحثها و جدلهای برنامه 90 نشان داد که فدراسیون فوتبال نیازمند یک تشکیلات حقوقی بسیار قدرتمند است؛ تشکیلاتی که علاوه بر مسائل حقوقی داخلی به حقوق بینالملل نیز اشراف کامل داشته باشد. واقعا جای تأسف است که تشکیلاتی چون فدراسیون فوتبال قراردادی امضا کند که بهدلیل ضعف پایه و اساس حقوقی آن، دچار این همه چالش شود و از آن بدتر اینکه مربی تیم ملی باید این قرارداد را کنار زمین و حین تمرین امضا کند.
لحن و گفتار دایی در برنامه 90 نشان داد که سرانجام وی به این نتیجه رسیده که باید ادبیات خود را تغییر بدهد. او در ابتدای این برنامه با مطرح کردن مسائلی همچون ساخت مدرسه و قبول شدن در دانشگاه شریف سعی در همراه کردن افکار عمومی و حس همدلی مردم با خود داشت. به هر حال این تغییر در رفتار سرمربی را باید به فال نیک گرفت؛ هر چند دیر اتفاق افتاده است.
همواره مربیان داخلی مدعی هستند که با دستمزدی اندک مشغول به کار هستند و مربیان خارجی حق آنها را پایمال میکنند. اما قرارداد علی دایی نشان داد که پرداختی فدراسیون فوتبال به سرمربیهای داخلی تیم ملی در حد مبلغ دریافتی توسط مربیان خارجی بوده است و به همین دلیل دیگر این دوستان نباید بهدلیل کار کردن در تیم ملی منتی بر سر مردم بگذارند. آیا بهنظر شما عبور از سد تیم ضعیفی چون سوریه و صعود به دور دوم رقابتهای مقدماتی جام جهانی در آسیا - آن هم در شرایطی که 2 تیم از هر گروه به دور بعد صعود میکرد- باید پاداش 200 میلیون تومانی برای سرمربی تیم ملی در بر داشته باشد.
برنامه 90 باردیگر نشان داد که در فدراسیون فوتبال وحدت رویه وجود ندارد. با توجه به اینکه فدراسیون از چند روز قبل میدانست دایی با توپ پر در این برنامه حاضر خواهد شد اما تدبیر مشخصی برای خنثی کردن انتقادهای دایی و پاسخ به او نداشت. حتی زمانی که نایب رئیس فدراسیون فوتبال روی خط آمد، به جای دفاع از سیاستهای فدراسیون، بیشتر سهم خود را از فدراسیون در قضیه دایی جدا کرد.
نتیجه: بزرگترین برنده مباحثه برنامه 90، مردم بودند که متوجه شدند اولا مربیان تیم ملی مجانی و برای رضای خدا کار نمیکنند و اینکه چرا مربیان خارجی - بهدلیل رعایت نشدن اصول حقوقی در متن قراردادها- همواره پس از قطع همکاری با فدراسیون فوتبال در نقش طلبکار حاضر میشوند. البته فراموش نکنیم که سرمربی سابق تیم ملی هم تصور نمیکرد که 17 ماه پس از جدایی از تیم ملی بتواند در تریبون بزرگی چون تلویزیون بیش از یک ساعت بهعنوان متکلم وحده از خود دفاع کند.