ما در روایاتمان این مطلب را داریم و جهت آن را هم در روایات ما ذکر کردهاند. من ابتدا این روایات را به 2دسته تقسیم میکنم و بعد 2روایت را میخوانم. یک دسته از روایات، علت را جلو میاندازد و بعد حالت را میفرماید؛ دسته دیگر اول حالت را میفرماید و بعد علت را بیان میکند.
اما دسته اوّل؛ روایت از پیغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمود: «أقْرَبُ مَا یکونُ الْعَبْدُ مِن رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ نزدیکترین حالتی که بنده به پروردگارش نزدیکتر است، آن حالی است که عبد، معبودش را سجده میکند. بعد حضرت بلافاصله «فاء تفریع» میآورند و میفرمایند: «فَاکثِرُوا الدُّعَاءَ»؛ پس زیاد دعا کنید! یعنی در این حال سجده زیاد دعا کنید. در این روایت، حضرت، اول علت را میفرماید و بعد مسئله دعا در این حالت را مطرح میکند.
روایت دیگری هست که از عبدالله بن هلال است که خدمت امام صادق(ص) میرسد و میگوید: «شَکَوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِالله عَلَیهِالسَّلامُ تَفَرُّقَ أَمْوَالِنَا وَ مَا دَخَلَ عَلَیْنَا». میرود خدمت حضرت و از پراکندهشدن اموال و گرفتاریهایی که به او وارد شده بود شِکوِه میکند؛ گویا بخشی از اموالش را از دست داده بوده یا ورشکسته شده بود. آنجا با امام صادق(ع) دردِ دل میکند. «فَقَالَ عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ»؛ ابتدا اینجا حضرت میآیند سراغ دعا و میفرمایند بر تو باد که دعا کنی در حال سجده؛ بعد علت را ذکر میکنند که «فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَیالله وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ یعنی نزدیکترین حالت عبد به ربش آن موقعی است که سجده میکند. پس 2چیز در این روایات هست؛ یکی این است که بیان نزدیکترین حالت عبد به رب از نظر ظاهر است و دیگری این است که دعا در این حالت به اجابت نزدیک میشود.
اما مسئله اول؛ چرا «أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَیالله» حالت سجده است؟ در باب عبادت که عبارت از کرنش است، از نظر ظاهر بالاترین کرنش نسبت به معبود، سجده است. لذا خدا هم وقتی ابلیس را خواست امتحان کند با همین عبادت او را امتحان کرد.
آزمایش ابلیس «سجده» بود چون بالاترین عبادت از نظر ظاهر، کرنش به معبود است که آن هم در حال سجده است. لذا روایات تعبیر به «أقرب» میکنند؛ یعنی نزدیکترین حالت از نظر ظاهر، سجده است.
ما در باب سجده روایات زیادی داریم که من فقط به یک روایت اشاره میکنم که نشان میدهد حتی در قُرب انبیاء نسبت به خداوند هم سجده مؤثر بوده است. در روایتی از امام صادق(ع) است که شخصی از حضرت سؤال کرد: چرا خدا حضرت ابراهیم را بهعنوان خلیل و دوست خودش انتخاب کرد و این لقب را به او داد؟ «قَالَ لِکَثْرَهِ سُجُودِهِ عَلَی الْأَرْضِ». حضرت در جواب فرمود چون ابراهیم(ع) خیلی خدا را سجده میکرد و خودش را برای خدا روی خاک میانداخت. این به جهت مطلوبیت این حالت پیش معبود است که کرنشی بالاتر از این از نظر ظاهر نداریم.
لذا این تعبیرهایی که در این روایات بود، این را میرساند که انسان وقتی میخواهد از معبودش درخواست کند، در حالی درخواست کند که در نزدیکترین حالات به معبودش قرار دارد؛ چون این حالت، همانطور که اقرب به معبود است، اقرب به اجابت هم هست.
حالا اینجا یک بحث دیگر مطرح میشود و آن اینکه در حالت سجده از خدا چه بخواهم؟ آنچه ما در روایاتمان داریم این است که در این حال همه چیز بخواه! نظر تنگی نکن!
یک روایت هم از جمیلبندراج است که از امام صادق(ع) نقل میکند که حضرت فرمود: نزدیکترین حالت بنده به پروردگارش آن موقعی است که دارد دعا میکند و در حال سجده است. بعد حضرت رو کردند به جمیلبندراج و فرمودند: بگو ببینم وقتی که به سجده میروی چه میگویی؟
جمیلبندراج عرض میکند قربانت بروم، شما به من یاد بده که چه بگویم! حضرت رو میکنند به ایشان و میفرمایند این را بگو: «یَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ یَا مَلِکَ الْمُلُوکِ وَ یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ وَ یَا جَبَّارَ الْجَبَابِرَهِ وَ یَا إِلَهَ الْآلِهَه، ثُمَّ قُلْ فَإِنِّی عَبْدُکَ نَاصِیَتِی فِی قَبْضَتِکَ»؛ من بنده تو هستم؛ عنان اختیار من که به دست تو است.
«ثُمَّ ادْعُ بِمَا شِئْتَ وَ اسْأَلْهُ فَإِنَّهُ جَوَادٌ لَا یَتَعَاظَمُهُ شَیْءٌ».یعنی بعد هم بهطور کلی هرچه میخواهی از او بخواه! چون او بخشندهای است که هیچ درخواست و تقاضایی برای او بزرگ و سنگین نیست.