این روزها که بنای مسجد در منطقهای موسوم به منطقه صفر نیویورک متوقف شده است و مخالفان این پروژه در حال جنجال و جوسازی در اینباره هستند، کاناداییها ساخت شمالیترین مسجد جهان را به پایان رساندهاند. این مکان مذهبی نخستین مسجد تاریخ شهر قطبی اینوویک، واقع در شمال غربی کانادا بهشمار میرود. با توجه به شرایط جوی بسیار نامناسب این شهر، ساختمان مسجد در شهر وینیپگ ساخته شده و پس از طی 4 هزار کیلومتر از راه زمین و دریا به اینوویک منتقل خواهد شد تا سرانجام ساکنان شهری که در کناره کره زمین قرار دارند بتوانند در مسجد خودشان نماز بخوانند و عبادت کنند.
گرچه هر دو مسجد در یک قاره قرار گرفتهاند اما هر یک داستان خود را دارند؛ داستانهایی کاملا متفاوت و متضاد با هم. داستان مسجد نخست، سرو صدای زیادی در آمریکا به راه انداخت که هنوز هم پایان نیافته است؛ جنجالی که توفان به پا کرد؛ یک توفان شن که موجب شد غباری روی حقیقت را بپوشاند و سیاست و رسانهها نیز چون باد، روز به روز هوا را غبارآلودتر کنند. این طور بود که آمریکاییها بیناییشان را از دست دادند و حقیقت از دیدگانشان پنهان ماند. ناتوانی آنها در مشاهده حقیقت به آنها اجازه نداد که ابراز احساسات جهانیان را در مورد واقعه 11سپتامبر ببینند و حساب اسلام را از این حادثه جدا کنند.
حکایت مسجد دوم با همتای آن در آمریکا بسیار تفاوت دارد. در کانادا بیهیچ سرو صدا و اطلاع رسانیای، مسجدی ساخته شد که میتوانست بسیار مورد توجه قرار گیرد زیرا بهدلیل برخورداری از برخی ویژگیها شایسته آن است که نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود: 1- در شمالیترین نقطه دنیا قرار گرفته است، 2 - از محل ساخته شدن بنای مسجد تا جایگاه اصلی، بیشترین مسافت را طی کرده است. نکته جالب دیگر آنکه مسلمانان این شهر، تنها 3درصد ساکنان اینوویک را شامل میشوند؛ یعنی صد نفر.
بر خلاف نیویورک در این شهر کوچک، توفان شن حقیقت را نپوشاند بلکه توفان یخ، موجب انجماد رسانهها شد تا همه به خواب زمستانی فرو روند و هیچ تلاشی نکنند برای انعکاس خبر خوشحالی مسلمانان اینوویک بابت دستیابی به این موفقیت بینظیر. درست است که در حادثه 11سپتامبر و پیامدهایش، کاناداییها به اندازه آمریکاییها صدمه ندیدند تا ساخت این مسجد جنجالبرانگیز شود و مخالفتهای بسیار بهدنبال داشته باشد اما همزمانی ساخت این دو مسجد فضای مناسبی به دست میدهد برای ارزیابی و مقایسه گستردهتر شرایط مسلمانان در آمریکای شمالی.
غالبا شرایط زندگی مسلمانان در آمریکای شمالی بهطور کلی و با در نظر گرفتن نمادها و رویدادهای غیرمعمول مورد قضاوت قرار میگیرد. قضاوت نادرست به این شکل صورت میگیرد که براساس آنچه در مورد ساخت این دو مسجد مشاهده شده است، عدهای گمان کنند، هر مسجدی که در این قاره ساخته میشود یا مانند نمونه آمریکاییاش با مخالفتهای پرخاشجویانه مواجه میشود یا مانند نمونه کاناداییاش در صلح و صفا، اما در سکوت خبری و با بیتوجهی بنا میشود. نگاه کردن به فضای حاکم بر شهر نیویورک، انسان را دچار بدبینی میکند و در مقابل آنچه در اینوویک رخ داده، به خوش بینی منتهی میشود اما حقیقت این است که شرایط مسلمانان در کشورهای بزرگی چون آمریکا و کانادا را نمیتوان تنها با استناد به این دو نمونه ارزیابی کرد. این دو مثالی که ذکر شد نشان میدهد بسیاری از ما ممکن است شتابزده قضاوت کنیم.
نخستین مسجد آمریکا، بیش از 100 سال است که ساخته شده یعنی درست زمانی که فرانسه مساجد الجزایر را بمباران میکرد. نکته دیگر اینکه بزرگترین مسجد آمریکا، پس از حادثه 11سپتامبر در میشیگان ساخته شد؛ یعنی در سال 2005. جای تعجب است که با وجود این حضور آشکار بناهای مذهبی مسلمانان در آمریکا، باز هم این حقیقت نادیده گرفته شده و همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان آمریکایی در این سرزمین به دست فراموشی سپرده شده و افراطیون علیه آنها اینچنین موضعگیری تعصبآمیز میکنند.
ابتدا زمانی که ماجرای ساخت یک مرکز مذهبی در منطقه صفر نیویورک مطرح شد، رسانهها تنها بهعنوان یک موضوع جالب به آن پرداختند اما زمانی که پای مسائل ایدئولوژیک به میان آمد، گروهی سعی کردند از آب گلآلود ماهی بگیرند و از شرایط بهوجود آمده برای دستیابی به منافعشان بهره ببرند. نمونهاش لابی صهیونیستی در آمریکا بود که روی حادثه 11سپتامبر اینچنین مانور داده و میدهد و تلاش میکند از این موضوع بهعنوان بهانهای برای حمله به مسلمانان استفاده کند.
روزنامه الوطن عربستان