این تنوع افکار و آرا میتواند فرصتی جدید را پیش روی شهر بحرانزده تهران قرار دهد که شاید شوراهای پیشین با ترکیب یکسویه خود قادر به تأمین آن نبودند.
به همین بهانه گفتوگویی با دکتر اصغر عبدلی -پژوهشگر در حوزه محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی- انجام دادهایم که در پی میآید.
***
- به نظر شما شورای جدید چگونه با مشکلات زیستمحیطی تهران روبهرو خواهد شد؟
هرگاه سخن از محیطزیست تهران به میان میآید، در بدو امر، همه نظرها متوجه آلودگی هوا میشود؛ یعنی آلودگی هوا نخستین اولویت شهر تهران است که درست هم هست.
اما ما معتقدیم مسائل دیگری هم میتواند و باید مورد توجه قرار گیرد؛ مسائلی همچون جاذبههای طبیعی مناطق اطراف تهران که هیچگاه برنامهریزی جامع و دقیقی برای آنها صورت نگرفته است و به نظر من شورای شهر تهران محل مناسبی برای توجه به این مناطق و برنامهریزی برای حفظ و بهرهگیری از آنهاست.
برای نمونه، کوههای دربند و توچال و پارکهای ملی اطراف تهران از جمله پارک ملی خجیر، پارک ملی سرخهحصار و حتی پارک ملی کویر در حاشیه شهر تهران، پتانسیلهای بسیار خوبی در حوزه گردشگری و بهویژه گردشگری طبیعی یا اکوتوریسم دارند.
- شورای شهر چگونه میتواند ارتباط شهر، شهروند و محیط پیرامون شهر را تعریف کند؟
مردم هر شهر ارتباط روحی و معنوی با محیط اطراف شهر دارند. این موضوع بهویژه در شهرهای بزرگی همچون تهران بااهمیتتر است. ترافیک سنگین، آلودگی صوتی، آلودگی هوا، استرسهای زندگی شهری، چشماندازهای بسته و نازیبا و... همگی عواملی است که انگیزه شهروندان را برای دسترسی به فضاهای بیرون از شهر صدچندان میکند.
این وظیفه شورای شهر است که با تعریفکردن رابطهای منطقی میان شهروندان، شهر و فضاهای اطراف شهر به این نیاز پاسخ دهد و همانطور که گفتم، این تفکر را اشخاصی با دیدگاه محیطزیستی بهخوبی میتوانند به شورا القا کرده، آن را در برنامهریزی و تصمیمهای شورا دخالت دهند.
- پیشنهاد شما برای این منظور چیست؟
پیشنهاد میکنم شورای شهر جدید، نخست مناطقی را که دارای ارزش گردشگری طبیعی هستند شناسایی کند و پس از آن برای این مناطق برنامهای مناسب ارائه دهد. در گام بعد میتوان به معرفی این مناطق پرداخت.
برای این کار میتوان در برنامه درسی تمامی مقاطع تحصیلی از ابتدایی گرفته تا دانشگاه، این مناطق را معرفی کرد و بدین ترتیب آگاهیهای زیستمحیطی را در ذهن نسلهای آینده نهادینه کرد. در این مرحله نیز وجود افرادی با گرایش زیستمحیطی میتواند تأثیری بسیار خوب داشته باشد.
در شوراهای پیشین، ترکیب کاملاً یکنواخت و از جناح خاص بوده است بهگونهای که شورای اول کاملاً اصلاحطلب و شورای دوم تماماً اصولگرا بودند. شورای جدید ترکیبی متنوع با نمایندگانی از جناحهای مختلف دارد.
این تنوع بیانگر جدیترشدن و بلوغ نهاد شورای شهر است و این امیدواری را بهوجود میآورد که در حوزه مسائل زیستمحیطی نیز تأثیر خود را بگذارد.
- آیا حضور مردم در طبیعت اطراف شهر موجب آلودگی و تخریب این مناطق نمیشود؟
مشکلی که در حال حاضر گریبانگیر شهر و مناطق اطراف آن است، نبود رابطهای تعریفشده میان مردم و محیطزیست اطراف شهر است و تا جایی که من میدانم، گذشته از آژانسهای مسافرتی که مربوط به بخش خصوصی هستند، هیچ نهادی حتی در حد دفتر هماهنگکنندهای که اطلاعات لازم را در این زمینه به متقاضیان بدهد وجود ندارد.
اگر کسی بخواهد از مناطق اطراف شهر استفاده کند، نه سرویس مناسب برای این کار در اختیار دارد و نه اصولاً راهنمایی در این مناطق وجود دارد که به او کمک کند، در حالی که رابطه معنوی شهروندان با طبیعت اطراف شهرها نه تنها باعث افزایش کیفیت زندگی شهروندان میشود، بلکه موجب میشود مردم به سبب احساس نزدیکی و قرابت با محیطزیست، نسبت به حفظ آن نیز حساسیت بیشتری نشان دهند.
عدم برنامهریزی مناسب و نبود این احساس در مردم، تبعات سوء بسیاری در پی دارد. برای مثال، در توچال، درکه، دربند و... به اندازه کافی سطل زباله وجود ندارد.
تصور کنید شخصی که مثلاً یک بطری آب خالی در دست دارد و تا رسیدن به سطل زباله راه درازی در پیش دارد چه راهی را انتخاب میکند، آن را پیش خود نگه میدارد یا خیلی ساده داخل رودخانه پرتاب میکند؟! این مصداقی بسیار کوچک، از مشکلی بزرگ است.
همانطور که گفتم، معرفی مناطق اطراف و فراهمکردن امکان دسترسی مردم به منطقه باید همراه با برنامهریزی و آموزش کافی باشد وگرنه به یک منطقه، فشار بیش از حد وارد میشود و منطقهای دیگر اصلاً ناشناخته باقی میماند. در اینجا نیز شورای شهر به عنوان نهادی برنامهریز و تصمیمساز میتواند تأثیر قابلملاحظهای بر اینگونه برنامهها بگذارد.
- در حوزه مسائل زیستمحیطی، چه انتظاری از یک عضو شورای شهر دارید؟
به نظر من فردی که به شورای شهر میآید، باید از محیط زیست شهری تعبیری فراتر از دیدگاه صرفاً فیزیکی داشته باشد. محیط اطراف شهر هم در حوزه شهری و جزء آن است و مکانی است که در آن شهروند با طبیعت و طبیعت با شهر در تعامل دائم قرار دارند.
به هر روی، این تنوع شورا از نظر متخصصان محیطزیست مثبت است و باعث ثبات و پایداری بیشتر میشود.
محیط شهری متنوع و دارای کارکردهای متفاوت است و ترکیبی متنوع را در شورای شهر میطلبد و همانطور که گفتم، مردم با درک خوبی از موضوع توانستند شورایی متنوع را انتخاب کنند.