این شاخه از القاعده که به سرعت در یمن قدرت گرفته مقامات یمنی را به تکاپو انداخته تا برای براندازی آن و تأمین بودجه لازم برای تحقق این هدف به کمکهای مالی سایر کشورها چشم بدوزند. در حال حاضر آمریکا یکی از کشورهایی است که یمن حساب ویژهای روی آن باز کرده و دست به هر تلاشی میزند تا بودجه مورد نیاز برای مقابله با القاعده را فراهم کند.
20 سپتامبر جان برنان مشاور با نفوذ کاخ سفید در زمینه مقابله با تروریسم در سفری کوتاه از یمن بازدید کرد تا شرایط این کشور را از نزدیک مشاهده کند.
برنان به ملاقات علی عبدالله صالح، رئیسجمهوری یمن رفت تا در مورد شاخه در حال گسترش القاعده در این کشور گفتوگو کند. کسب رضایت فرستاده آمریکایی برای رئیسجمهوری یمن آن قدر مهم و حیاتی بود که تا آخرین لحظه حضور برنان در این کشور دست از تلاش برنداشت. گفته میشود صالح بازوی برنان را محکم گرفته بود تا او را قانع کند که کمک مالی 300 میلیون دلاری که دولت اوباما وعدهاش را داده همین حالا پرداخت شود و به بعد موکول نشود.
صالح و مقاماتش از هر فرصتی برای دریافت کمکهای بینالمللی بهره میبرند زیرا برای مبارزه با شاخههای یمنی و عربستانی القاعده به پول سایر کشورها نیاز دارند و بدون آن احتمال پیروزیشان در این نبرد بسیار کم است.
یمن یکی از کشورهایی است که این روزها از مشکلات بسیاری رنج میبرد و اوضاع بحرانی آن تنها به حضور نیروهای القاعده محدود نمیشود؛ مشکلاتی که موجب شد 24سپتامبر در نیویورک کنفرانسی با عنوان «دوستان یمن» برگزار شود. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس که در این کنفرانس حاضر بود در مورد واکنش سایر کشورها در مورد شرایط فعلی یمن گفت: در شرایطی که وضعیت اقتصادی یمن رو به سقوط است و مقامات با تندروها، خشونت، جرم و جنایت و فساد دستبهگریبانند، هیچیک از دوستان این کشور نمیتوانند دست روی دست بگذارند.
مقامات 30کشور دنیا در این کنفرانس گرد هم آمدند تا درباره چگونگی کمک به فقیرترین و پرهرج ومرجترین کشور جهان عرب به تبادل نظر بپردازند. آن طور که از گفتههای مقامات یمنی پیداست در شرایط فعلی مهمترین کمک بینالمللی برای آنها تزریق پول است. 40میلیارد دلار رقمی است که علی محمد مجاور، نخستوزیر یمن به آن اشاره میکند؛ رقمی که انسان را به یاد جنگ جهانی دوم میاندازد! مجاور در حالی از این رقم نجومی حرف میزند که تولید ناخالص داخلی کشورش 27میلیارد دلار است.
با نگاهی به تاریخ یمن میتوان به این نتیجه رسید که مشکل اصلی این کشور القاعده نیست. نه گروه زیدی در شمال یمن و نه جدایی طلبان جنوب هیچیک دردسر اصلی این شبهجزیره عربی نیستند. مرگ یک کودک از هر 10 نوزادی که به دنیا میآید و سوء تغذیه نیمی از کودکان این سرزمین که موجب شده به درستی رشد نکنند هم بزرگترین دغدغه یمنیها نیست. بیکاری 40درصد از مردم این کشور بسیار تأسف برانگیز است اما این هم مسئله اصلی نیست.
هر کدام از این مواردی که گفته شد بهتنهایی میتوانند یک فاجعه به حساب آیند اما مشکل اساسی یمن هیچ کدام از آنها نیست. بزرگترین مشکل خود علیعبداللهصالح، رئیسجمهوری یمن است. مدیریت نادرست و فساد مالی صالح و آنها که در حلقه او هستند کار را به جایی رسانده که نه تنها غربیها بلکه همسایگان این کشور در خلیجفارس و حتی بسیاری از یمنیها در انتظار فروپاشی یمن باشند.
چرا یمن برای آمریکا مهم است؟
حالا باید دید چرا کشوری با این همه مشکل و دردسر مورد توجه آمریکا قرار گرفته و به نقطه امید مقامات آن تبدیل شده است؟
دسامبر گذشته، یک فرد نیجریهای تلاش کرد در فرودگاهی در دیترویت بمب منفجر کند که گفته میشد توسط نیروهای القاعده در یمن آموزش دیده است. از همان زمان یمن نیز به لیست نگرانیهای امنیتی آمریکا افزوده شد و کنترل و نظارت بیشتری روی این شبهجزیره اعمال شد.
این شاخه از القاعده که توسط اعضای کهنهکار القاعده در عراق و افغانستان هدایت میشود تابستان گذشته تقریبا هر روز به نیروهای اطلاعاتی و امنیتی یمن حمله کردهاند. به همین دلیل برخی از مقامات اطلاعاتی آمریکا شاخه یمنی القاعده را جدیترین تهدید برای آمریکا میدانند. این نگرانیها موجب شده یگان مرکزی آمریکا برای مقابله با این خطر، 120 میلیارد دلار کمک نظامی درخواست کند. اهمیت موضوع به اندازهای است که برنان که به القاعده یمن بسیار اهمیت میدهد به این کشور سفر کرد تا نامه اوباما را به صالح تقدیم کند؛ نامهای که از تصمیم دولت آمریکا برای کمک به یمن خبر میداد. شکی نیست که فعالیت چندصد عضو القاعده برای دولت صالح یک تهدید به حساب میآید اما با نگاهی به پیشینه این رئیسجمهوری میتوان گفت که او قصد دارد با دستمایه قرار دادن این موضوع علاوه بر سرکوب مخالفان و ناراضیان سیاسی، کمکهای مالی خارجیان را به دست آورد.
از سال 2006 که القاعده در یمن گسترش یافت، کشورهای حوزه خلیجفارس و غربیها به این کشور کمک مالی کردهاند که تاکنون مبلغ آن به 7/5میلیارد دلار رسیده است. اما دولت ناکارآمد صالح موفق نشده از این کمکها به خوبی بهره ببرد و آنها را به درستی هزینه کند و به همین دلیل یکی از نگرانیهای کشورهای کمککننده به یمن چگونگی هزینه کردن این پولهاست؛ موضوعی که در کنفرانس دوستان یمن نیز مورد بررسی قرار گرفت. آنچه یمن در حال حاضر به آن نیاز دارد، پول بیشتر نیست بلکه دولتی است که به جای سوء استفاده از پولها، آن را برای مردم صرف کند.
صالح که در سال 1962 یک کودتای نظامی را رهبری کرده، از سال 1978 بر مسند ریاستجمهوری یمن تکیه زده و در این سالها او و خویشاوندانش در اداره کشور اشتباههای بسیاری مرتکب شدهاند. راز ماندگاری صالح در این بوده که توانسته نظر روسای قبایل یمنی را جلب کند و آنها نیز به او تضمین دهند که در انتخاباتهای پیدرپی، افراد قبیلهشان به او رأی خواهند داد.
یکی از کارهای بحث برانگیز دولت صالح در زمان ریاستجمهوریاش این بود که در یک حرکت عجیب در جنگ خلیج فارس علیه نیروهای بینالمللی که میخواستند صدام حسین را از کویت خارج کنند موضع گرفت و این یک نه بود که بسیار برای یمنیهاگران تمام شد زیرا پس از آن کشورهای حاشیه خلیجفارس کارگران یمنی را بیرون کردند و کمکهای مالی را که تکیه گاه خوبی برای اقتصاد ضعیف یمن بود از آنها دریغ کردند.
نیروهای القاعده که این روزها ظاهرا به دغدغه اصلی دولت صالح تبدیل شدهاند ابتدا با اجازه او در این سرزمین خانه کردند به شرط اینکه خطری برای دولت نداشته باشند. در همان زمان بود که جنگهای داخلی جنوب آغاز شد و صالح به جای اینکه به ساکنان این منطقه بها دهد آنها را از نظر سیاسی و اقتصادی به حاشیه راند؛ اتفاقی که موجی از نارضایتی درپی داشت و بعدها القاعده برای مقابله با صالح از آن به خوبی بهره برد. نکته عجیب این است که صالح به جای به کار بردن کمکهای نظامی برای مقابله با نیروهای القاعده از آنها برای سرکوب و حمله به مردم جنوب کشور استفاده میکند و بهانهاش این است که آنها را با القاعده یکی میداند؛ این در حالی است که رهبر جدایی طلبان جنوب بهشدت این موضوع را تکذیب میکند.
روز بازدید برنان از یمن نظامیان یمنی به کمک آمریکاییها به یکی از مخفیگاههای القاعده در جنوب حمله کردند اما این محاصره نیز مانند عملیات ماه قبل با رژه و نمایش نظامی تمام شد و به سران القاعده فرصت فرار داد. ظاهرا این ناکامیهای یمن در مهار القاعده موجب شده که آمریکاییها با نظارت بیشتری مسئله کمک مالی و نظامی به این کشور را دنبال کنند و درصورتی که صالح به انتظارات بینالمللی پاسخ ندهد باید در انتظار قطع کمکها باشد. اتفاقی که علاوه بر سقوط اقتصادی، او را با مردم ناراضی و خشمگین یمنی تنها خواهد گذاشت.
فارین پالیسی