از علوم دانشمندان مدیریت و برنامهریزی شهری چنین استفاده میشود که «مدیریتهای محلی برای تکمیل فرایند تراکم زدایی نبوده بلکه برای همراهی و کمک به اصل تمرکززدایی ایجاد میشوند.» و در این تجارب موفق مدیران محلی در سطوح مختلف توسط رأی مستقیم مردم یا از طریق منتخبین مردم بهطور غیرمستقیم تعیین و نظارت میشوند و سهم عزل و نصب مدیران و شهرداران و انحلال شوراها از سوی دولت مرکزی بسیار نامحدود و حتی در بعضی از کشورها انحلال شوراها غیرممکن بهنظر میرسد و شهردار، بخشدار، فرماندار و استاندار توسط همان محل به روش مستقیم و غیرمستقیم انتخاب میشوند. چنانچه بسترهای لازم جهت فعالیت مدیریتهای محلی فراهم شود میتوان انتظار داشت که بتوانند فرصتهای زیادی را از طریق مشارکتهای مردم برای کسب منافع عادلانه در قلمروهای محلی ایجاد کنند.
چنانچه بخواهیم محدودیتهایی را برای مدیریت و دولتهای محلی درنظر بگیریم، میتوان گفت که قلمرو مسائل امنیتی، قضایی، سیاست خارجی و برخی از سیاستهای داخلی و انتظامی مختص دولتهای مرکزی است.
طرح انتخاب شهردار توسط مردم و توسط دولت درصورت تصویب نهایی حتما با واکنشهایی سیاسی و اجتماعی مواجه خواهد شد.
مایه تأسف است که در یک حکومت کاملا مردمی و اسلامی، چنین تفکرات واپسگرایانه وجود دارد. دلسوزان انقلاب باید توجه داشته باشند که این تفکرات، مخالف اندیشههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و قانون اساسی در مورد شوراهای اسلامی است و اصولا این نوع تفکرات در کشورهای پادشاهی و سلطنتی بیشتر یافت میشود.
نباید شک کرد که با تصویب چنین طرحی شهرداران کاملا به یک چهره سیاسی و دولتی تبدیل و روز به روز بر مشکلات شهر افزوده شده و شوراهای شهر خاصیت اصلی خود را از دست داده و کار آنها مانند بعضی از نهادها و سازمانهای فعلی به یک نهاد تشریفاتی تبدیل خواهد شد.
اساسا تجمع قدرت در مجموعهای مانند شهرداری و در اختیار گرفتن فرمایشی یک فرد با توجه به تناقضاتی که در شرح وظایف و کارکرد شوراها وجود دارد، معضلات و مشکلات جدی و عدیدهای را ایجاد خواهد کرد.
در این طرح سیاسی و عجولانه، ابهامات زیادی وجود دارد و قطعاً پاسخگویی شهردار و دولت را نسبت به شورای شهر، مردم و دیگر نهادهای نظارتی کمتر خواهد کرد؛ چنانچه طراحان سیاسی و افراطی این طرح نسبت به مسائل مطروحه برایشان شکی وجود دارد، خوب است کمی به تاریخ گذشته نهچندان دور و معضلات بهوجود آمده توسط شهرداران وقت توجه ویژه داشته باشند.
لذا به دوستان عزیزمان در مجلس شورای اسلامی توصیه میکنم که برنامههای مصوب و محقق نشده توسعه چهارم و پنجم را کمی تورق کنند و برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری تلاش کنند که این تفکر و عمل، همآگاهانه است و هم عالمانه چرا که با تحقق مدیریت یکپارچه، شهرداران و مدیران و مسئولان و سازمانهای ذیربط در امور شهری دارای ثبات شده و با توجه به تشخیص و تأیید شرایط احراز تصدی شهردار، مردم و جامعه از شهرداری باتجربه، مدیر و مدبر و مطلع به امور شهری برخوردار خواهند شد.
* نایبرئیس شورای شهر تهران