اعضای تیم ملی ابتدا راهی دوبی میشوند. ظاهرا همه چیز مهیای یک شگفتی است. در فرودگاه دوبی حدود 2هزار نفر انتظار ملی پوشان را میکشند و پس از استقبالی گرم تیم ملی راهی هتل ایرانیان میشود. 7 عصر ویرا، سرمربی برزیلی تیم ملی برای بازیکنان برنامه تمرین میگذارد. شلوغی کنار زمین باعث اذیت بازیکنان میشود آنها اما به هر نحوی است وارد زمین میشوند. ویرا پیش از گرم کردن ملیپوشان را برای انجام چند کار تاکتیکی فرامیخواند؛ موضوعی که باعث نگرانی بیژن ذوالفقارنسب و پرویز کماسی، دستیاران ایرانی ویرا میشود. ظاهرا در ادامه کار از دست ویرا خارج میشود و تقریبا هر بازیکن برای خودش تمرین میکند. حدود یک ساعت و 15 دقیقه تمرین میکنند اما فشار چندانی به بازیکنان نمیآید، در حالی که دستیاران ایرانی براین باور هستند که فشار زیادی باید به بازیکنان وارد میشد، زیرا در فاصله پروازی که در پیش است، بازیکنان میتوانند استراحت کنند و با خواب با شرایط جدید تطبیق اندکی پیدا کنند.
روز بعد پرواز طولانی شروع میشود؛ پرواز از دوبی به سنگاپور و از سنگاپور به ملبورن. کادر فنی تیم ملی اما نگران وضعیت کریم باقری است. او که غایب بزرگ مسابقه رفت بود، حالا با مشکل مخالفت باشگاه آرمینیا بیلفلد روبهرو است. تماسهای مکرر با باقری بینتیجه مانده و تنها خبر این است: «قرار است باقری از فرانکفورت به اتفاق همسرش به سنگاپور برود و از آنجا نیز به ملبورن سفر کند.» البته این مشکل خیلی زود برطرف میشود. زیرا مسئولان تیم ملی در تماس با سفارت ایران در استرالیا مطلع میشوند که مشکل باقری برطرف شده و عازم ملبورن است.
استقبال در ملبورن و عصبانیت ملی پوشان
5 آذر ،2 بامداد به وقت استرالیا اعضای تیم ملی وارد فرودگاه ملبورن میشوند. سفیر ایران تا خروجی در هواپیما به استقبال آمده و در سالن انتظار برخی از تماشاگران ایرانی نیز به استقبال آمدهاند. پرچم ایران که در دستان ایرانیها دیده میشود، انرژی زیادی را به اعضای تیم ملی منتقل میکند و این تشریفات تا 4صبح طول میکشد. به محض رسیدن به ملبورن ویرا برنامههای خودش را برای اجرا آماده میکند.
تیم ملی در هتل کارلتون کرست اقامت دارد. برنامه عبارت است از بیدارباش ساعت 10 صبح، صبحانه ساعت 30/10، ساعت 11 پیادهروی، ساعت 13 ناهار، ساعت 15 جلسه با بازیکنان و توجیهات تاکتیکی، ساعت 30/16 تمرین تا ساعت 18، استراحت تا ساعت 21 و بعد شام. بازیکنان به محض اطلاع معترض میشوند. ذوالفقارنسب و کماسی هم گلایه میکنند که چرا نظر آنها گرفته نشده است. اطلاعات گرفتهشده از مبلورن حاکی از روز گرمی است و بهنظر میرسد در ساعت 30/16 ملبورن حدود 39درجه سانتیگراد حرارت داشته باشد. ویرا اما از اینکه به برنامهاش اعتراض میشود بهشدت ناراحت بهنظر میرسد. کادر فنی جلسهای تشکیل میدهد و ویرا حاضر نیست حرفی را بپذیرد و این موضوع کماسی را عصبانی میکند.
جالب اینکه ملی پوشان برخلاف برنامه ویرا عمل کردند و ساعت 12 به لابی هتل آمدند و قرار شد به استادیومی که بازی در آن انجام میشد، بروند. در استادیوم خبرنگاران با اعضای تیم مصاحبه میکنند. مصاحبههایی که خیلی از اطلاعات تیم ملی به بیرون درز میکند و این موضوع نگرانکننده است.
درگیری لفظی دایی و عزیزی
2 روز پیش از حماسه ملبورن سر میز ناهار، به ظاهر ملیپوشان در آرامش به سر میبرند. در حالی که قهقهه ناگهانی خداداد عزیزی خشم علی دایی را به همراه دارد. سعید فائقی، معاون وقت سازمان تربیت بدنی که همراه تیم ملی به مبلورن رفته بود، در دست نوشتههایش میآورد: «سر میز ناهار متأسفانه اتفاق بسیار زشتی میافتد؛ خداداد عزیزی قهقهه بلندی را سر داد و در مقابل این امر علی دایی عکسالعملی نشان داد و آقای افتخاری(سرپرست تیم) خواست وسط کار را بگیرد که خداداد اعتراض کرد که مگر خنده قدغن است و علی دایی به تندی جواب داد. متأسفانه درگیری لفظی شدیدی بین این دو درگرفت و علی دایی این امر را بهانه قرار داد. او به مربیان، سرپرست و حقیر اهانت کرد.»
بعد از ناهار جلسه توجیهی برگزار میشود و بعد از جلسه مسئولان تیم ملی تلاش میکنند عزیزی و دایی را آشتی دهند. از عزیزی میخواهند با دایی روبوسی کند و جالب اینکه خداداد هم این قضیه را میپذیرد. ملی پوشان دست میزنند و همه خوشحال هستند. به ظاهر کدورتها از بین رفته و در این اوضاع برخی مسئولان تیم ملی سعی میکنند نیما نکیسا و احمدرضا عابدزاده را هم آشتی دهند. این دو دروازهبان با هم اختلاف دارند و نکیسا میپذیرد که به این کدورت پایان دهد. این در حالی است که عابدزاده حاضر نمیشود آشتی کند. خوبیاش این است که تنها یک دروازهبان باید در زمین حضور داشته باشد. حمید استیلی، علیرضا منصوریان، محمد خاکپور و علی اصغر مدیرروستا به خاطر برطرف شدن کدورت میان 2 مهاجم از مربیان تشکر میکنند.
تدبیر برای تغذیه ملیپوشان
مسئولان تیم ملی باتوجه به اطلاعاتی که از برخورد استرالیاییها با تیمهای مقابل به دست میآورند، به این نتیجه میرسند که مراقب تغذیه ملیپوشان باشند. جالب اینکه ناهار روز مسابقه را هم از جایی غیراز هتل تهیه میکنند. همچنین مددجباری، تدارکات تیم ملی هم مامور است که جلوی در آسانسور و پلهها بایستد تا مانع از رفتن ایرانیان به اتاقهای بازیکنان شود. ظاهرا چند تن از بازیکنان با کماسی تماس گرفتهاند و متذکر شدهاند که مبلغی بهعنوان شارژ به ملی پوشان داده شود. اتفاقی که قبل از مسابقه قطر و ژاپن رخ داده و نتیجه نداده است. به همین دلیل، این موضوع مورد موافقت ذوالفقارنسب قرار نمیگیرد ولی هر طوری هست برای هر نفر 300 دلار در نظر گرفته میشود.
پیشبینی مسابقه
صبح روز مسابقه سفیر ایران تفالی زده و معتقد است که تیم ملی پیروز این مسابقه میشود. بازیکنانی مثل عزیزی، استیلی، پاشازاده و دایی زودتر از بقیه بر سر میز صبحانه آمدهاند. قرار است ساعت 13:30 ناهار صرف شود اما به دلایل نامعلومی ناهار با نیم ساعت تاخیر آماده میشود. همین موضوع استرس زیادی به مربیان تیم ملی وارد میکند. هر چه هست، اتفاقی رخ نمیدهد و اعضای تیم ملی ساعت 6 عصر با اسکورت به ورزشگاه ملبورن حرکت میکنند. پیش از شروع مسابقه توصیههای پزشکی به بازیکنان میشود تا با آمادگی و بدون استرس وارد زمین شوند اما عابدزاده، دروازهبان تیم ملی به این توصیهها توجهی نمیکند. او میگوید که عادت دارد 2ساعت قبل از شروع مسابقه کارهای خودش را انجام دهد.
این در حالی است که عزیزی و استیلی میخندند و مجید نامجومطلق سؤال میکند: «من که بازی نمیکنم هم باید به این توصیهها عمل کنم؟» تیم ملی کم کم وارد زمین میشود و ظاهرا استرالیاییها تبلیغات وسیعی در داخل زمین به راه انداختهاند و هنگام گرم کردن تیم ما با اتومبیلهای قدیمی اعضای تیم ملی سابق استرالیا که در آن کشور تیم ملی را 3 - صفر شکست داده بودند، دور زمین به گردش درمیآیند و مردم عکسالعمل نشان میدهند.
ذوالفقارنسب آخرین توصیههای را به بچهها میکند. ویرا اما سکوت کرده و در حال سیگار کشیدن است و به این ترتیب، تیم ملی به حماسه ملبورن پای میگذارد...