با توجه به آنکه مردم آمریکا و بهخصوص اروپا از مأموریت نظامی در افغانستان به تنگ آمدهاند، بهنظر میرسد هدف از این اعلام ناتو، مطرح شدن این موضوع در رسانهها یا دستکم ایجاد این حس در مردم باشد که طرحی برای خروج وجود دارد. در حقیقت، طرح انتقال قدرت به دولت کابل بیشتر به یک امیدواری و یک رؤیا میماند تا نقشه راهی مفصل. هنوز استانهایی که قرار است سال آینده کنترل آنها از سوی نیروهای آمریکایی و ناتو واگذار شود، انتخاب نشده و چشمانداز گذار در بخشهایی از کشور که شاهد سختترین نبردهاست، در بهترین حالت تیره و تار است. تصمیمها درباره ضرورت مذاکره با طالبان هنوز گرفته نشده و درباره امتیازاتی که میتوان داد، توافق نشده است.
برخی کارشناسان میگویند که تمرکز نشست ناتو برانتقال قدرت به افغانها تا سال2014 عملاً نواختن سرنا از سر گشاد آن است که هدف نسبتاً دور از دسترسی را برای واگذاری امور معین میکند اما به مسائل اضطراری همچون راهبرد جاری پرداخته نمیشود. جاشوار راونر، استاد دانشکده جنگ دریایی میگوید که آنچه مرا نگران میکند، ملغمه خطرناکی از خوشبینی کاذب و سوءتفاهم اساسی درباره مشکل افغانستان و نیز تمایل نسبت به راهحلهای فرایندی برای مشکلات سیاسی است. دلیل اینکه این روش این قدر مورد علاقه است، این است که به ما اجازه میدهد به مراحل بعدی گام برداریم بدون آنکه مراحل اولیه را طی کردهباشیم. همچنین این روش مستلزم این باور است که افغانستان میتواند به سرعت با جهش قهرمانانه از جنگ و هرجومرج به حاکمیت باثبات و دمکراتیک دست یابد؛ تاریخ نشان میدهد این خوشخیالی است.
اوباما تأیید کرد که تلاش برای رسیدن به هدف واگذاری قدرت به افغانها، باعث شده که بسیاری از جزئیات، به حال خود رها شود. وی در مصاحبه مطبوعاتی پس از نشست 2روزه سران ناتو گفت در این گذار، باید داوریها و اصلاحاتی صورت بگیرد که برای اثربخشیدن به آن ضروری است. تحلیلگران گفتند طرحگذار را میتوان به منزله اجماع سیاسی در این امر دانست که حضور چشمگیر نیروهای ائتلاف در افغانستان پس از سال2014 پایدار نیست؛ بهخصوص اگر نبرد جدی ادامه یابد. اوباما حدود یک سال پیش در سخنرانی تبیین خطمشی خود در افغانستان در دانشگاه نظامی وست پوینت گفت که وی سربازان بیشتری را در این کشور مستقر خواهد کرد اما قول داد ضمن توجه به حقایق عملی، کار خروج آنان را تا ماه جولای سال بعد آغاز کند.
اما با توجه به آنکه انتقال کامل قدرت به نیروهای افغان به شکلی که در لیسبون توافق شد، تا 3 سال پس از آغاز خروج سربازان آمریکایی عملی نخواهد شد، آمریکا به آن سرعت و فراگیریای که دمکراتها از اوباما خواستهاند، از کمند افغانستان رها نخواهد شد. اوباما گفت که هدف من حصول اطمینان از آن است که تا سال2014 ما دورهگذار را آغاز کرده باشیم، افغانها هدایت کار را به عهده گرفته باشند و هدف دیگر این است که مطمئن شویم دیگر درگیر نبردها از نوعی نیستیم که اکنون درگیر آن هستیم؛ مسلماً حضور ما بهطور چشمگیری کاهش خواهد یافت. اما فراتر از آن، به سختی میتوان پیشبینی کرد دقیقاً چه چیزی ضروری است.
با این حال، مقامات آمریکایی ابتدا از پذیرش این نظر اندرسفوگ راسموسن، دبیرکل ناتو سر باز زده بودند که سربازان ائتلاف قصد دارند مأموریت رزمی خود را بهطور تدریجی تا سال2014 به پایان برسانند. یک مقام ارشد دولت آمریکا اذعان کرد که بهرغم تمام صحبتها درباره سال2014، بسیار دشوار است که بگویند در آن سال، افغانستان از نظر نیروهای امنیتی، حاکمیت و فساد چه وضعیتی خواهد داشت. وی که به شرط فاش نشدن هویت خود صحبت میکرد، خاطرنشان کرد: بسیاری از این متغیرها هنوز قابل حدس زدن نیست. بنابراین، به همین دلیل است که اوباما هنوز تصمیم نگرفته است چه هنگام میخواهد مأموریت آمریکا را تغییر دهد. همچنین به همین علت است که وقتی میخواهید راجع به آینده پیشگویی کنید، نمیتوان تشخیص داد تا سال2014 چه تعداد نیرو مورد نیاز است یا حتی این مأموریت تا آن سال چگونه خواهد بود؛ مسئله خیلی دشوار است.
اوباما گفت که وی فکر میکند عملیات ضدشورش ژنرال دیوید پترائوس علیه طالبان نتیجه میدهد، هر چند وی تأیید کرد که این فرایند- که قرار است در بررسی جدیدی در ماه آینده مورد ارزیابی قرار بگیرد - ناهموار بوده است. وی افزود: نواحی کمتری از افغانستان زیرکنترل طالبان است و در برخی نقاطی که پایگاه طالبان بوده آنها به لاک دفاعی فرو رفتهاند. آمریکا به اهدافش در ارتباط با عضوگیری برای نیروهای امنیتی افغانستان رسیده یا از آن فراتر رفتهاست و ارزیابیها حاکی از آن است که عملکرد نیروهای امنیتی افغانستان به شکل چشمگیری بهبود یافته است. وی خاطرنشان کرد که رویهمرفته، وضعیت ما بهتر از یک سال پیش است.
اما در برخی نقاط این کشور، بهنظر میرسد اگر قرار است امنیت حفظ شود، خارج کردن سربازان خارجی هدف بلندپروازانهای است. برای نخستین بار در این جنگ که دارد 10ساله میشود، ارتش آمریکا در حال برنامهریزی برای گسیل تانک به برخی نقاط افغانستان است که سربازان ائتلاف با حمله مواجه بودهاند. مایکل کوهن از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا گفت: از دورهگذار یا خروج بسیار صحبت میشود که علت آن عموماً دلایل مربوط به سیاست داخلی است اما درباره وضعیت پایان کار برای ناتو و آمریکا یا حتی راهبرد سیاسی معین که اکنون اجرا میشود، هیچ صحبتی نمیشود. وی افزود: مثلاً من کسی بیرون از ارتش را نمیشناسم که بر این اعتقاد باشد که نیروهای افغانی آماده هستند تا سال2014 مسئولیت امنیت را به عهده بگیرند یا کسی انتظار داشته باشد که پیشرفت زیادی در عملکرد دولت افغانستان بهدست آید. با این حال، این تاریخ را بهعنوان تاریخ قطعی تحقق پیشرفت مطرح میکنند.
با وجود اینکه مقامات آمریکایی تا این حد قاطعانه حرف نزدهاند، جو بایدن، معاون رئیسجمهوری آمریکا که مخالف فرستادن سربازان بیشتر به افغانستان بود، با تأکید بیشتری میگفت که 2014 مهلت جدیای است. بایدن در مصاحبه تلویزیونی گفت: این تاریخ قطعی است. روشن است که یک هدف نشست سران ناتو زدودن این تصور است که ائتلاف حاضر در افغانستان دچار تفرقه است. عبارت تکراریای که مقامات آمریکایی و ناتو از آن استفاده میکردند، هممسیرکردن سیاستها یا به قول اوباما کاملاً متحد کردن سیاستها بود.
با این حال، کشورها در مورد مسائل اساسی همچون تداوم تمایل نسبت به گسیل سرباز بهمنظور تحقق این هدف متحد نبودند. سربازان هلندی خارج شدهاند و دولت کانادا گفته است که مصمم است تا سال آینده نیروی رزمی خود را خارج کند. کانادا موافقت کرده است 750 مربی نظامی و 200 نیروی پشتیبانی بهمنظور حمایت از برنامهگذار به افغانستان بفرستد.
مقامات آمریکایی این اختلافنظرها را کماهمیت جلوهمیدهند و تصمیم کانادا را بهعنوان امتیازی برای برنامهگذار قلمداد و تأکید میکنند که کشورهای مختلف ظرفیتهای گوناگونی برای عرضه دارند. یک متغیر اصلی در هر گونه برنامه گذار، دوام و کارایی دولت افغانستان است که باید با پا پس کشیدن ناتو، جای آن را بگیرد. حامد کرزی، رئیسجمهوری افغانستان که در نشست کشورهای عضو ناتو و سایر اعضای ائتلاف شرکت کرده بود، بیانیهای کلی را برای اعلام طرح ناتو امضا کرد. بعداً، اوباما به گفته خود مذاکراتی صریح با کرزی داشت. اخیراً کرزی در سخنانی خواسته بود که ناتو نیروها و تأثیر عملیاتش را کاهش دهد؛ بهخصوص وقتی صحبت از بهاصطلاح کمینهای شبانه میشود که هدف از آن دستگیری یا کشتن شورشیان است.
اوباما گفت که نگرانیهای کرزی درباره تلفات غیرنظامیان کاملا بهجاست. وی افزود: از سوی دیگر، وی باید بفهمد که من با گروهی از مردان و زنان جوان از شهرهای کوچک و بزرگ در سراسر آمریکا روبهرو هستم که در کشوری خارجی هدف تیراندازی قرار دارند و باید در سرزمینهایی که مملو از بمب است، از خودشان محافظت کنند.
اما بهنظر کوهن و دیگر منتقدان، طرحی که اینجا برای انتقال مأموریت رزمی به دولت کرزی توصیف شد، شباهتهایی به طرح مشابه اما ناموفق آمریکا در ویتنام دارد که به نام ویتنامسازی شناخته میشد. کوهن معتقد است که اهداف ناتو برای عملیات نظامی و انتظارات آن درباره ظرفیت دولت مرکزی افغانستان همچنان بیش از اندازه بلندپروازانه است. وی گفت: این طرح به شکل غریبی یادآور زمانی است که سیاستمداران آمریکایی دائماً میگفتند که فشار نظامی، ویتنام شمالی را ناچار خواهد کرد به پای میز مذاکره بیاید و صحبت کند اما وقتی این اتفاق نیفتاد، تنها راهبردی که در زرادخانه آمریکا بود، بالا بردن فشار بود... تا آن زمان که نهایتا کسی که مجبور به کوتاه آمدن شد ، آمریکا بود.
سایت پولیتیکو