در این طرح که به طرح اقدام معروف شد، طرف ایرانی، توانست محمد البرادعی مدیر وقت آژانس و خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا را متقاعد کند تا ایران 6ابهام آژانس را در یک زمانبندی مشخص و در 6مرحله، رفع کند.
برگ برنده ایران در آن دوره از مذاکرات فشرده با اروپا و آژانس این بود که قرار شد، پس از رفع ابهام در هر مرحله و اعلام رسمی توسط آژانس، دیگر هیچکس به عقب برنگردد و مسائل حل شده و باقیمانده را با هم نیامیزد. موضوع معدن گچین و اکتشاف و استخراج و تبدیل اورانیوم به کیک زرد یکی از آن 6 ابهام بود.
اما اکنون در آستانه گفتوگوهای سوم ژنو، صنعت هستهای ایران درباره آنچه روزگاری بهعنوان ابهام و مورد مشکوک در پروندهاش رسانهای میشد، در آستانه خودکفایی قرار دارد. باید توجه کرد که گزارش ماه مارس 2008 (اسفند86) البرادعی رفع ابهام کامل از موضوع چهارم و پنجم و ششم را رسما اعلام کرد اما این گزارش رسمی، ماجراجویی کشورهای 1+5 را متوقف نکرد.
البرادعی در گزارش زمستان خود به شورای حکام آژانس تاکید کرد که آژانس در حال حاضر قادر است تمام سؤالات باقیماندهای را که براساس طرح اقدام مشخص شده بود، پایانیافته اعلام کند. دولتهای 1+5 اما خلاف آنچه در مدالیته طرح اقدام بین ایران، آژانس و اروپا توافق شده بود، موضوعهای تازهای مانند موضوع مطالعات ادعایی و نمک سبز را به پرونده هستهای ایران تزریق کردند و مبنای تصویب قطعنامه 1803 موسوم به قطعنامه سوم تحریمها را فراهم آوردند.
نشست سوم ژنو امروز با گفتوگوهای اولیه سعید جلیلی دبیر شورایعالی امنیت ایران با کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای تعیین محور گفتوگوها آغاز میشود. اکنون ماهها پس از قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه ایران که به قطعنامه چهارم تحریمها معروف است، کشورهای مؤثر در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که اشتون نمایندگی آنها را در مذاکرات بهعهده دارد، قصد دارند موضوع غنیسازی 20 درصدی سوخت را بهعنوان «یک مسئله باقیمانده»، در نشست ژنو به جریان بیندازند.
آنچه در گفتوگوهای تازه ایران و طرف اروپایی نباید اتفاق بیفتد، تحمیل مسائل تاریخگذشته بهعنوان مسائل باقیمانده به جریان گفتوگوها و همچنین بازگشت به مسائل حلشده است؛ زیرا این موضوع در گفتوگو اگر اعتبار مییافت تولید انبوه کیک زرد در گردش دستبهدست پرونده ایران بین نهادهای غیرفنی و غیرحقوقی، برای همیشه تبدیل به آرزو میشد.