در میانگونههای مختلف ادبی، نهضتهای آزادیبخشی همچون قیام سیدالشهدا(ع) همواره جایگاه ویژهای دارند که به شکلهای مختلف در آثار نویسندگان هر دوره به نوعی تجلی مییابند. در این میان، داستان نهضت حسینی و قصه جانسوز ایثار و شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران وفادارش، آنچنان بر قلبها تأثیر گذارده که پس از گذشت 14قرن از آن حادثه عظیم، غبار کهنگی و فراموشی را بر خود ندیده است. گویی هر سال با حلول هلال محرم، خون پاک شهیدان کربلا، در رگهای تاریخ جوششی تازه مییابد و عاشقان دلسوخته را شوریدهتر و تشنگان حقیقت را شیفتهتر میسازد. در این راستا، وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران که با تجاوز به خاک میهن و رفتارهای وحشیگرانه با ملت مسلمان کشورمان همراه بود، زمینهای را فراهم ساخت تا بار دیگر فرهنگ حماسه و مقاومت در بین مردم فراگیر شود و نوعی نگاه عاشورایی در میان رزمندگان و ملت ایران در مقابل تجاوز دشمن شکل بگیرد. در ادامه، ادبیات دفاع مقدس در کشور ما بهوجود آمد که ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ عاشورا دارد.
ادبیات جنگ که آن را ادبیات مقاومت نام نهادهاند، سابقهای طولانی در حوزه ادبیات دارد. در تاریخ ادبیات نخستین رمانی که از آن در این حوزه نام برده شده، یک اثر جنگی به نام «آمادیس دوگل» اثر گارسیا رودریگرز دومانتالرو است. این اثر که یک رمان شهسواری است در آغاز قرن شانزدهم در ساراگوسا انتشار یافت. این در حالی است که رمان «دن کیشوت» یک قرن بعد از رمان آمادیس دوگل؛ یعنی در سال 1605 میلادی خلق شده است.
در سالهای بعد هم این روند همچنان ادامه داشته تا اینکه به رویدادها و نهضتهای آشنا در قرنهای اخیر رسیده است. در این میان برای مسلمانان بهویژه شیعیان جهان، قیام و نهضت عاشورا یک رویداد حماسی بزرگ و فراموش نشدنی است که تأثیر آن را میتوان در قیامها و نهضتهای عدالتخواهانه در قرون معاصر دید.
وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و آغاز جنگ تحمیلی از سوی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی در سال 1359 بار دیگر نهضت عاشورای حسینی را در یادها تداعی کرد که متعاقب آن ادبیات ویژه این دوره هم متناسب با حال و هوای این ایام توسط نویسندگان متعهد خلق شد. البته جریان ادبیات عاشورایی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعال شد. قبل از انقلاب نیز عاشورا بهعنوان یک پدیده و مفهوم ریشهدار و بهعنوان مظهر ظلمستیزی مطرح بود اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این جریان، در ادبیات و هنر ما شکلی گسترده و فراگیر بهخود پذیرفت و آثار متعددی با این پس زمینه متولد شدند. با این حال، دستیابی به نگاه عمیق و نزدیک به واقعه، نیازمند مطالعه و کاوشی دقیق است که بیتردید یک نویسنده نباید نسبت به آن بیتوجه باشد. در این خصوص،کمکاری نهادهای مسئول هم مشهود است، چرا که سالهاست فقدان یک مرکز پژوهشی فعال و مؤثر در زمینههای تاریخی احساس میشود، اگر هم مرکزی با این مشخصه وجود دارد، از چشم نویسندگان ما که یکی از وظایفشان توجه به تاریخنگاری درست است، پنهان مانده است.
در هر حال، ادبیات امروز ما باید وقایع «عاشورا» را در جریان زندگی عادی مخاطبان خود مطرح کند و در سادهسازی این مفاهیم، تلاش جدی شود. از طرفی، نگاه مستقیم به این موضوعات هم سپری شده و داستانهای دینی ما باید قادر باشند در خواننده خود همذاتپنداری بهوجود بیاورند. در این زمینه،خیلی از کارشناسان این حوزه معتقدند که هنوز اثری جدی در حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس که ارتباط این ادبیات با موضوع عاشورا را به روشنی بیان کند، خلق نشده است. البته نباید تولید چنین آثاری، بهعنوان هدف اصلی مطرح باشد و از دیگر عناصر مثل خلاقیت و... غفلت شود، چون بهنظر میرسد داستان دفاع مقدس و دینی ضعیف، نوشته نشود، بهتر است.
با این حال، اینک موعد تقویت این نوع از ادبیات و نقد جدی آثار است. اگر میخواهیم ادبیات دفاع مقدس و آثار مذهبی تداوم یابد، باید تعارف را کنار بگذاریم و آثار را از صافی نقد عبور دهیم.
واقعیت آن است که بعد از انقلاب اسلامی، احساسات شورانگیز مذهبی در تار و پود ادبیات ما تنیده و رفتهرفته بر پختگی و قوت آن افزوده شد. البته این رویکرد در بخش شعر پررنگتر است، چرا که اغلب سرودههای موفق شاعران ما در توصیف صحنههای نبرد هشتساله و پایداری ما در برابر بیگانگان، از اندیشه و حماسه بزرگ عاشورا تأثیر مستقیم پذیرفت؛ شعرهایی که در ظاهر با عاشورا مرتبط نبودند اما وامدار اندیشه عاشورایی شدند و همین نکته، عامل پیوند بیشتر مخاطبان با این آثار شد. بهعنوان مثال، بیان دلاوریها و رشادتهای امام حسین(ع) و یاران آن حضرت در حادثه کربلا، که بهعنوان بهترین شکل دینداری معرفی شده، به نوعی با جهان امروز و وقایع عصر حاضر شبیهسازی شده است.
نهضت امام خمینی (ره) و جریان انقلاب اسلامی و همچنین جنگ تحمیلی، فضای بسیار مناسبی برای این شبیهسازی بهوجود آورد که ما تبلور این شبیهسازی را در شعارهای مردم میتوانیم مشاهده کنیم که به واقع، در همه شبیهسازیها، به نوعی اندیشه «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» متجلی است. بنابراین، در یک نگاه کلی به این موضوع، میتوان با شناسایی زمینههای ظهور و بروز این نوع ادبیات، چشماندازهای آن را هم در سالهای آینده ترسیم کرد. در این خصوص، مرور زمینههای اجتماعی مؤثر در شکلگیری ادبیات دفاع مقدس الهام گرفته از فرهنگ عاشورا خالی از لطف نیست. به عبارت دیگر، هر یک از رویدادهای بزرگ اجتماعی وقتی به وقوع میپیوندند، متعاقب خود ادبیات خاص آن دوره را هم در پی دارند و معمولا توسط افرادی که در شکلگیری آن رویداد بزرگ سهیم بودهاند یا فرزندان نسلی که باعث شکلگیری آن اتفاق اجتماعی شدهاند بهوجود میآید، چرا که گونههای مختلف ادبی در هر دورهای، یکی از اشکال هویتی آن دوره تاریخی محسوب میشود که جلوههایی از نوع نگرش افراد آن جامعه به انواع پدیدههای پیرامونی را نشان میدهد.
به عبارت دیگر، «ادبیات» در هر دورهای، زبان مکتوب و نشانگر دیدگاههای افراد آن مقطع زمانی خاص است.
در این خصوص، یکی از رویدادهای بزرگ اجتماعی در قرن معاصر، وقوع انقلاب اسلامی در کشورمان، ایران است که باعث برچیده شدن حکومت مستبد شاهنشاهی و استقرار نظام جمهوری اسلامی شد. البته برای رسیدن به این اتفاق بزرگ، تلاشهای زیادی صورت گرفت که بخش وسیعی از آن در قالب مبارزات افرادی بود که در سالهای سیاه ستم شاهی در این راه (پیروزی انقلاب اسلامی) از جان و مال خود گذشتند و سرانجام طلوع فجر انقلاب اسلامی را برای ملت مسلمان ایران به ارمغان آوردند. بیشک برای رسیدن به این مرحله از تاریخ پر فراز و نشیب کشورمان، عوامل متعددی تأثیرگذار بودند که انتظار میرفت و میرود که این عوامل در ادبیات خلق شده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم بازتاب یابد. اکنون اینکه انتظار فوق تا چه اندازه در ادبیات خلق شده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق یافته،سؤالی است که پیش روی هر علاقهمندی به این موضوع گسترده شده و پاسخ به آن به تحقیقات و پژوهشهای متعدد نیاز دارد.
با این حال، با یک نگاه کلی به مجموع آثار ادبی منتشر شده در 3دهه اخیر، تنها میتوان در برخی از آثار خلق شده در این سالها، نشانههای پررنگی از آن مفاهیم و ارزشهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را دید که اکثر آنها هم در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته، چاپ و منتشر شدهاند. این در حالی است که ادبیات دفاع مقدس در کشور ما نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی حضور پررنگتری دارد و آثار شاخص متعددی تاکنون در این زمینه نوشته، چاپ و منتشر شده است. البته این موضوع تا حدودی طبیعی جلوه میکند، چون وقتی در 31 شهریور 1359 و در کمتر از 2سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه انقلاب نو پای اسلامی در کشور ما شروع شد، یکباره همه توجهها به آن سو جلب شد و در این میان، طبیعی بود که همسو با همه اقشار جامعه، نگاه نویسندگان هم به موضوع جنگ معطوف شود که حاصل آن خلق ادبیات تازهای متناسب با شرایط آن روز جامعه شد و به این شکل، قبل از اینکه ادبیات نوپای انقلاب اسلامی به بلوغ و شکوفایی برسد، بهصورت مقطعی، از رشد و شکوفایی بازماند و در مقابل، ادبیات دفاع مقدس بنابر ضرورت آن روز جامعه که به شور و حال و هوای حماسی نیاز داشت، پایهگذاری شد و سیر صعودی خود را همراه با روزها، ماهها و سالهای تداوم جنگ طی کرد. البته این ادبیات در سالهای پس از پایان جنگ هم با رویکرد متفاوتی پایههای بقای خود را مستحکمتر کرد و اکنون یکی از عرصههای قابلتوجه در میانگونههای مختلف ادبی در کشور ما، همین ادبیات دفاع مقدس است که سال به سال، غنای محتوایی و ادبی آن افزایش مییابد و نویسندگان جدیدی هم هر سال به مجموع نویسندگان قبلی که برخی از آنها اکنون مقام پیشکسوتی هم دارند، افزوده میشود.
در این زمینه، نمیتوان ادعا کرد که در طول این سالها ادبیات انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده شده یا درخصوص آن، نویسندگان کمکاری کردهاند، چرا که مفاهیم و ارزشهای حاکم بر ادبیات دفاع مقدس همان مفاهیم و ارزشهای نهفته در بطن ادبیات انقلاب اسلامی است و میتوان گفت که ادبیات دفاع مقدس همان تداوم ادبیات انقلاب اسلامی است که در یک شرایط ویژه و خاصی بنابر ضرورت شکل گرفته و به نوعی، ادبیات انقلاب اسلامی را در یک مقطع خاص تاریخی همراهی و از زوایهای تکمیل کرده است. حالا با گذشت 3دهه از پیروزی انقلاب اسلامی که چشماندازها و افقهای تازهای پیش روی این انقلاب گسترده شده، انتظار میرود نویسندگان این عصر هم مانند آن گروه از همتایان خود در زمان جنگ تحمیلی که به رسالت خود درخصوص دفاع از دین و میهن اسلامی اهتمام ورزیدند، با شناسایی ضرورتهای زمانه خود برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی همت کنند و ادبیات خاص این دوره را که به نوبهخود از مراحل سرنوشت ساز انقلاب اسلامی محسوب میشود، خلق و به این وسیله، پایههای نظام جمهوری اسلامی ایران را بیش از پیش مستحکمتر کنند. خوشبختانه راههای رسیدن به این اهداف عالیه به واسطه توجه نهادهای مسئول هموار است و اگر نویسندگان اراده کنند اهداف مورد نظر دور از دسترس نیستند.