هیأت مدیره جدید خانه سینما حکم مدیرعامل (محمدمهدی عسگرپور) را تمدید کرد تا او 2سال دیگر در رأس هرم مدیریت جامعه اصناف سینمایی کشور، باقی بماند. این در حالی است که از زمان حضور جواد شمقدری در پست معاونت سینمایی، شاهد روابطی پرتنش میان خانه سینما و معاونت سینمایی بودهایم.
اوج این اختلافات که دوطرف بارها صحتش را تایید کردهاند، مشاجرات لفظی شدیداللحنی بود که در ابتدای پاییز امسال میان شمقدری و عسگرپور رخ داد و پای وزیر ارشاد هم به وسط کشیده شد. در آن مقطع در ماههای پایانی مسئولیت عسگرپور در خانه سینما بهسر میبردیم و برخی اعتقاد داشتند با برگزاری انتخابات هیأت مدیره و ایجاد تغییر در مدیریت خانه سینما، گروهی کنترل اصناف را در دست میگیرند که روابط میان این نهاد صنفی با مدیریت دولتی سینما را از حالت فعلی خارج کنند.
به نظر میرسید که خود شمقدری نیز چنین امیدی دارد چرا که در همان مقطع اعلام کرد: «ما با هیأت مدیره بعدی خانه سینما کار میکنیم.» وقتی مشخص شد کانون کارگردانان تمایلی به معرفی عسگرپور برای حضور در هیأت مدیره ندارد، تشکیل هیأت مدیرهای بدون شخص مدیرعامل میتوانست نویدبخش اتفاقی باشد که معاون سینمایی و همراهانش انتظار آن را میکشیدند.
نهتنها عسگرپور که 4 عضو دیگر هیأت مدیره قبلی نیز به هیأت مدیره تازه راه نیافتند، اما در عمل همان اتفاقی افتاد که معاون امور سینمایی نمیخواست. حالا باز هم عسگرپور مدیر عامل خانه سینماست. آیا قرار است در 2 سال آینده شاهد همان مناسباتی باشیم که در یکسالونیم گذشته برقرار بود؟ منافع سینمای ایران با اختلافنظر 2 نهاد تأثیرگذار سینما چگونه حفظ خواهد شد؟ ایجاد تعامل میان معاونت سینمایی و مدیریت خانه سینما با کدخدامنشی و پادرمیانی رخ نخواهد داد.
وقتی فضا برای گفتوگو وجود ندارد و هر تلاشی برای مفاهمه راه به بنبست میبرد، ابتدا باید روی تعاریف و کلیات و حتی بدیهیات به فهم مشترک رسید. هنوز فراموش نکردهایم که مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی، خانهسینما را زیرمجموعه معاونت سینمایی میدانست، در حالی که خانه سینما مشروعیتش را از صنف میگیرد و هرچه باشد قطعا زیرمجموعه وزارت ارشاد و معاونت سینمایی نیست؛ نهاد موازی با آن هم نیست و نمیتواند با سیاستگذاری، تداخل وظیفه با معاونت سینمایی پیدا کند. خانه سینما، به عنوان مجمع اصناف سینمایی کشور، نهادی است که باید در خدمت منافع صنوف باشد.
منافع صنف هم قاعدتا نباید در نقطه مقابل سیاستهای معاونت سینمایی قرار گیرد. اگر روی این تعاریف، اتفاق نظری میان طرفین ماجرا حاصل شود میتوان به تنشزدایی از روابط خانه سینما و معاونت سینمایی خوشبین بود، در غیر این صورت تداوم اختلافها، با توجه به زمزمههایی که در حاشیه تشکیل صنف واحد تهیهکنندهها سروده شده بر التهاب ماجرا چنان خواهد افزود که شاید دیگر نتوان آب رفته را به جوی بازگرداند؛ توصیهای تکراری اما گریزناپذیر، همان حکایت بازکردن گرهی با دندان است که با دست راحتتر و بهتر میتوان بازش کرد.