پخش تصاویری از این دست، از سوی رسانههای دیداری افغان تقریبا به یک امر عادی تبدیل شده و ظاهرا امیدواریهایی را پیرامون موفقیتآمیز بودن برنامههای شورای تازه تأسیس عالی صلح دربرداشته است.
از زمان برگزاری دومین کنفرانس لندن در اوایل سال 2010 میلادی که بحث مذاکره با طالبان به شکلی جدی در دستور کار طرفهای بحران در افغانستان قرار گرفت، اقدامات زیادی تاکنون در این راستا صورت گرفته است ولی انصافا طرح جدید دولت افغانستان مبنی بر تشکیل شورایعالی صلح را میتوان یک ایده جدید و زیرکانه توصیف کرد. دولت افغانستان با تشکیل این شورا عملا رهبران جهادی و سران طالبان را رودرروی یکدیگر قرار داده و خود عملا به انتظار نتایج این اقدام جدید نشسته است.
در میان اعضای این شورای 68 نفره اسامی کسانی همچون برهانالدین ربانی (رئیس شورا )، صبغتالله مجددی، پیر سید احمد گیلانی، عبدالرب الرسول سیاف، آیتالله محسنی قندهاری و... به چشم میخورد که هر کدام از این شخصیتها از پیران و بنیانگذاران جهاد اسلامی افغانستان بهشمار میروند. تمامی اعضای شورایعالی صلح از وجهه سیاسی - جهادی بالایی برخوردارند و از بزرگان قومی افغانستان نیز بهشمار میروند و در واقع از کسانی محسوب میشوند که در چند دهه اخیر نقش بسزایی را در صحنه سیاسی افغانستان ایفا کردهاند.
در حقیقت کرزی و دیگر تصمیم سازان تیم سیاسی- اجرایی او این بار رهبران جنبش اسلامی افغانستان را بهعنوان هیأت مذاکرهکننده تعیین کردهاند تا شاید ارزشهای مشترک جهادی حداقل بخشی از طالبان را وارد فاز سازش کند.
شورای مذکور هم تاکنون تمام هم و غم خود را به ترغیب طالبان برای مذاکره اختصاص داده است. چندی قبل برهانالدین ربانی، رئیس این شورا رسما اعلام کرد که دولت افغانستان باید برای کشاندن طالبان به پای میز مذاکره چراغ سبزهای بیشتری را به این گروه نشان دهد و همچنین مولویقیامالدین کشاف، سخنگوی این شورا که این روزها بهکرات در تلویزیونهای افغانستان ظاهر میشود نیز از بازگشت آبرومندانه و افزایش مزایای پیوستن به دولت سخن گفته است. این وعده و وعیدها در شرایطی از سوی بزرگان این شورا اظهار میشود که برخی رسانهها از مذاکرات پنهان این شورا با برخی جریانهای وابسته به طالبان نیز گزارشهایی را منتشر کردهاند. ظاهرا هدف اصلی این شورا بیشتر از اینکه به فکر جلب و جذب جریانهایی مانند شورای کویته و... باشد بیشترین تمرکز خود را روی حزب اسلامی و رهبر آن یعنی گلبدین حکمتیار معطوف کرده است.
حزب اسلامی هر چند هماکنون به چند شاخه عمده منشعب شده است و رهبران برخی از طیفهای آن هماکنون از جایگاههای مهمی درون دولت فعلی افغانستان برخوردارند ولی با تمام اینها شخص حکمتیار و جریان وفادار به او از محبوبیت بالایی در میان مذهبیون و ملیون پشتون برخوردارند و قطعا پیوستن این گروه به دولت فعلی وزانت نظام سیاسی جدید را افزایش خواهد داد.
اما با وجود این، هنوز نظر دادن پیرامون برنامهها و دستاوردهای شورایعالی صلح بسیار زود مینماید، چراکه فرایند مذاکره با طالبان کماکان در مراحل اولیه خود بهسر میبرد و شدت اختلافات فیمابین بیشتر از اینهاست که بهزودی بتوان نتایجی را بر آن متصور شد، ولی از دید برخی کارشناسان نتایج مذاکرات و تلاشهای این شورا به هر وضعی که منتج شود برای دولت کرزی خالی از فایده نخواهد بود. درصورت موفقیتآمیز بودن تلاشهای این شورا حداقل بخشی از نیروهای طالبان سلاحهای خود را زمین خواهند گذاشت و این در آستانه خروج تدریجی نیروهای آمریکایی قطعا برای دولت کرزی ارزشمند قلمداد خواهد شد ولی درصورت شکست این مذاکرات و ناکامی رهبران جهادی در جلب و جذب نیروهای طالبان، بدون شک طالبان با یک کاهش مشروعیت ملموس نزد حامیان مردمی خود مخصوصا در نواحی جنوبی افغانستان مواجه خواهد شد.
از آنجایی که طالبان را نمیتوان یک جریان یکدست محسوب کرد، پاسخهای طالبان نیز به پیشنهادهای این شورا یکسان نبوده است. هر چند برخی عوامل وابسته به شورای کویته همچنان به مواضع گذشته خود باقی ماندهاند ولی بسیاری از طیفهای دیگر هماکنون ارتباط خود را با نمایندگیهای این شورا در نواحی مختلف افغانستان آغاز کردهاند؛ مسئلهای که تاکنون به شکل یکنواخت نبوده و حاکی از وجود اختلافات معنادار میان سران طالبان در قبال پیشنهادهای شورایعالی صلح است.
از دید برخی اعضای طالبان که ظاهرا از بمبارانهای پیاپی و تعقیب و گریزهای بیپایان خسته شدهاند، شرایط حال حاضر، بهترین وضعیت و فرصت را برای پیوستن طالبان به نظام سیاسی جدید فراهم کرده است و حتی بسیاری آن را آخرین شانس برای مصالحه و مذاکره ارزیابی کردهاند؛ چرا که گسترش عملیات نظامی در جنوب و مخصوصا در قندهار از یک سو و گسترش مذاکرات کابل - اسلامآباد از سوی دیگر آینده را برای بسیاری از طالبان محلی دشوار جلوه داده است ولی با تمام این حرفها گمان نمیرود این دیدگاه از سوی رهبران واقعی این جریان که هماکنون از نواحی قبایلی وزیرستان و کویته بیانیه صادر میکنند، پذیرفته شده باشد.