در این حال با توجه به اکثریت جمعیت ایران که شهرنشین هستند، در پیش گرفتن راهها و روشهای بهتر و مؤثرتر برای توزیع عادلانه خدمات در راستای عدالت اجتماعی و جلب مشارکت شهروندان در به انجام رساندن طرحهای شهری، دغدغه اصلی مدیریت شهری در سراسر کشور است. در مقیاس کلان، مدیریت شهری تهران در چند حوزه کلیدی گامهای مؤثری به سوی عدالت اجتماعی برداشته است که میتواند برای سایر شهرهای کشور به ویژه شهرهای پرجمعیت یک نمونه خوب باشد.
در سالهای بعد و حتی با پایان یافتن جنگ، پیامدهای رشد جمعیتی تهران به صورت توسعه ناموزون رخ نمود و آنچه بعدها به عنوان معضلاتی مثل آلودگی هوا، ترافیک سنگین و بارسنگین خدمات شهری نمایان شد، ریشه در همان جابهجاییهای جمعیتی در سالهای جلوتر داشت. گواینکه، تهران از دهههای پایانی 1340شمسی، به دلیل مهاجرت روزافزون از روستاها به شهرها، به این سوکشیده شده بود.
با مشکلات فوق، در پهنه وسیع و پرجمعیتی که امروزه کلانشهر تهران نامیده میشود، نیازهای جدیدی سر برآوردند که اجرای آنها نیازمند برنامهریزیهای دقیق و مدیریت کارآمد و پویا بود.
در سالهای نخست دهه70 مساعی چشمگیری برای گشودن گره کور ترافیک در قالب احداث شبکههای وسیع بزرگراهی به عمل آمد، هرچند از منظر دید کارشناسان مهندسی ترافیک، چنین شبکههایی ضمن گسستن روابط طبیعی محلههای شهر با هدایت سریع و انبوه خودرو از مکانی به مکانی دیگر، مشکل ترافیک را به شکل جدیدی نمایان میسازد. فارغ از این قبیل بحثها و نظرها، کلانشهر تهران، در دهه80 با معضلات چشمگیری همچون ترافیک سنگین و پردردسر، آلودگی شدید هوا و رشد ناموزون شهری به ویژه در حاشیههای شرقی و غربی مواجه شد.
اما در 3سال اخیر، ابتکارات جدید مدیریت شهری تهران برای نخستینبار شیوههای جدیدی را به منظور برونرفت از معضل ترافیک و آلودگی هوا بهکار گرفته است که میتواند برای شهرهایی همچون تبریز، اصفهان و مشهد که با مشکلات مشابه شهر تهران رودررو هستند، الگوی مناسبی باشد. در این سالها توسعه شبکه متروی تهران شتاب گرفت و خطهای سریع اتوبوسرانی موسوم به بی.آر.تی، سهم مهمی از جابهجایی جمعیت شهری را با هزینههای متعادل و بهگونهای که برای اقشار کمدرآمد قابلتأمین باشد برعهده گرفتند.
با برخی اصلاحات هندسی در جایجای شهر، فضاهای تازهای برای رفتوآمد ایمنتر عابران پیاده ایجاد شد و با گسترش فضای سبز و ایجاد چشماندازهای بهتر از اغتشاش بصری که حاصل ساختوسازهای بیرویه در سالهای پیشتر بود کاسته شد. حاشیهنشینی روبهرشد تا آنجا که در شبکه آلونکهای درونشهری و طی سالیان متمادی در تهران وجود داشت در همین دوره، به مرور و با نوسازی این مناطق تا حد زیادی کاهش یافت. اما حل معضل حاشیهنشینی در پیرامون تهران که حاصل دهههای گذشته و رخدادهایی است که به آنها اشاره شد، نیازمند همکاری همهجانبه و تنگاتنگ دولت با شهرداری تهران است؛ به اینترتیب که امکانات زیستی، اشتغال و شرایط رفاهی در خارج از تهران بهبود یابد و روند مهاجرت معکوس از این کلانشهر آغاز شود.
بهطور خلاصه، مدیریت شهری در کلانشهر تهران در سالهای اخیر موجد بخشی از عدالت اجتماعی که از آرمانهای بزرگ انقلاب است، بوده و همچنان در کار و تلاش برای کاهش مشکلات عمده از قبیل ترافیک، آلودگی هوا، حملونقل عمومی، جمعآوری و بازیافت زباله و بهبود فضاهای شهری است.
نقش مهم شورای اسلامی شهر تهران و شهرداری تهران در دستیابی به اهداف فوق میتواند راهگشای مشکلات مشابه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت ایران باشد.