آیتلله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی که بر روی پایگاه اطلاع رسانی خود قرار داده در خصوص اتفاقات مصر و تونس اظهار نظر کرده است.
دراین یادداشت که با آیه " ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" (سوره رعد، آیه 11) آغاز شده، آمده است:
آنچه که این روزها بخصوص در دو کشور مهم و تأثیرگذار اسلامی شمال آفریقا اتفاق میافتد، عقبهای طولانی و تدریجی در تاریخ سیاسی تونس و مصر دارد که حاکمان آنها صدای اعتراض مردم را یا نمیشنیدند و یا نمیخواستند بشنوند.
ظلمستیزی در کنار بلوغ سیاسی ملتها، حرکت جوامع مختلف در بعضی از مناطق جغرافیایی جهان را از چند سال پیش به این سمت سوق داده است که مردم با کم شدن آستانه تحملات سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی، دست به خیزشهای عمومی بزنند. در جوامع اسلامی اگر در راستای مطالبه به حق اجتماعی و سیاسی، متکّی به احکام مترقی اسلام شوند، هیچ دیکتاتوری، حتی در سایه گستردهترین حمایتهای قدرتهای خارجی نیز نمیتواند جلوی حرکتهای مردمی را بگیرد، آنگونه که رژیم پهلوی نتوانست با همه ادعاها و حمایتها دوام بیاورد.
مردم تونس و به دنبال آن مردم مصر با استفاده از موهبتهای رشد آگاهیهای سیاسی و اجتماعی، چون آتشی که از خاکستر برمیخیزد و خیزابهای که از دل دریا بلند میشود، با خیزش انقلابی خویش در حال اثبات این واقعیتند که به قول قدما «همه چیز از نازکی پاره میشود و اساس ظلم از ضخامت».
باید مطمئن باشیم که این خیزش محدود به این دو کشور نخواهد بود و باران اراده مردم در بسیاری از کشورهای دنیا که هنوز بر بستر استبداد، آرامش قبل از طوفان دارند، سیل بنیان کنی خواهد شد و روند امور را هرچند کند به سوی دخالت مردم بر سرنوشت خویش میبرد.
نکته مهم در این نوع اتفاقات، برخورد ملتها و نخبگان سیاسی و اجتماعی آنهاست که اگر با مهندسی درست و مناسب، به استقبال آن نروند، مانند آنچه که برای حذف دیکتاتوری صدام در عراق اتفاق افتاد، از چاله استبدادی به چاه استعماری میافتند که در آن صورت خسر الدنیا و الاخره خواهند بود. چرا که استبداد و استعمار در طول تاریخ ثابت کردهاند برای منافع ملتها، چون لبههای یک قیچی عمل میکنند.
به هر حال آنچه این روزها در این دو کشور اسلامی در حال وقوع است، ریشه در حرکتهای تدریجی مردمی در سالهای گذشته دارد که اگر حکومتها وقیحانه و بیرحمانه با مطالبات خیرخواهانه برخورد نمیکردند، امروز با این مطالبات مهم و ریشهای روبرو نمیشدند که نه تنها به فرار حاکمان راضی و آرام نمیشوند، بلکه خواهان محاکمه آنان و دور کردن بقایای اندیشه آنان از حکومتهای بعدی هستند. چون مردمی که مار گزیدگی استبداد و پادزهرهای نامطمئن حامیان استکباری را چشیدهاند و دیدهاند، امروزه از هر ریسمان سیاه و سفیدی میترسند و به حق میخواهند لگام حکومتها را در روند درست دموکراسی به دست مردم و منتخبان واقعی مردم بدهند؛ البته باید مراقب باشند که استکبار جهانی زخم خورده، با ادعاهای خیرخواهی و دموکراسی دروغین، درصدد انحراف خیزش روی آنان برنیاید و افراد و مهرههای وابسته دیگری را در لباس انقلابی و مبارزه بر آنان تحمیل نکنند.
با آرزوی توفیق و سربلندی ملتهای مسلمان در سراسر جهان.