وزیر کار و امور اجتماعی دولت دهم در اظهاراتی شبیه سخنان وزیر کار دولت نهم، با بیمار خواندن نظام آموزش عالی کشور، دانشگاهها را متهم اصلی بیکاری دانشآموختگان معرفی کرد و آنان را به مثابه «کارخانه تولید مدرک» دانست. به گزارش مهر، عبدالرضا شیخالاسلامی در مازندران با اشاره به پایین بودن ضریب مهارت آموزی فارغالتحصیلان دانشگاهها گفت: متأسفانه برخی دانشگاههای کشور مانند علمی کاربردی که با هدف مهارتآموزی تأسیس شده بود به محل تولید مدرک برای دانشجویان بدل شد. پیشتر نیز محمد جهرمی، وزیر کار دولت نهم با نگرانکننده خواندن نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، بر این باور بود که این مشکل ناشی از نبود ارتباط مناسب بین صنعت و دانشگاه است و آموزشهای ارائه شده متناسب با نیازهای بازار کار نیست. وی گفته بود: تعداد فارغالتحصیلانی که در رشته تحصیلی خود مشغول به کار میشوند کمتر از 30درصد است.
بالاترین نرخ بیکاری؛ کشاورزی یا مهندسی
چندی پیش نیز معاون آموزشی وزارت علوم اعلام کرد: فارغالتحصیلان رشتههای کشاورزی بیشترین بخش آمار بیکاران آموزشعالی هستند که اگر 20درصد از آنها به بخش کشاورزی ورود میکردند، بهرهوری در کشاورزی تغییر میکرد.
به گفته محمدحسین نادریمنش، البته در صنعت نفت و گاز هم وضعیت همین طور است.بیان این سخنان از زبان معاون وزیر علوم جای تعجب دارد. اگر وضعیت چنین است پس چرا باز هم در این رشتهها دانشجو پذیرش میشود؟ آیا صرفا افزایش جمعیت دانشجویی کشور مدنظر است؟
البته بهار گذشته امیر محمد پرویز، سرپرست سابق سازمان آموزش فنی و حرفهای گفت: براساس اعلام مرکز آمار ایران، بیشترین بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی مربوط به رشتههای مهندسی است و این نشان میدهد در آموزشها به مهارت اهمیتی داده نشده است. سالهاست که بحث ارتباط صنعت با دانشگاه مطرح است و اینکه دانشجو در رشتههایی پذیرش شود که بازار کار دارد اما متأسفانه این روند معیوب ادامه دارد و جالب اینکه مرجعی که باید نسبت به رفع این نقص بزرگ اقدام کند تنها به انتقاد از وضعیت کنونی بسنده میکند. یکی از دلایل افزایش تعداد دانشآموختگان بیکار، نبود بازار کار کافی است و شاید به همین دلیل در دهه اخیر انتقادها به عملکرد نظام آموزشعالی شدت یافته است.
مقصر کیست؟
در باره علل بیکاری دانشآموختگان نظریات متفاوتی وجود دارد؛ گروهی بر این باورند که مقصر اصلی وزارت علوم است که بدون توجه به نیازهای جامعه و صرفا برای افزودن بر تعداد دانشجویان اقدام به پذیرش دانشجو میکند. گروهی نیز براین باورند که دستگاههای متولی اشتغال توانایی ایجاد زمینه اشتغال را ندارند و در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند.
بالا بودن نرخ بیکاری تحصیلکردگان
طی چند سال اخیر همواره میزان بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی بیش از میزان بیکاری در جامعه بوده است و این یک تهدید برای جامعه به شمار میرود.به هر روی در شرایط کنونی هر روز بر تعداد دانشآموختگان افزوده میشود و اگر دیر چارهاندیشی کنیم موضوع به معضل تبدیل خواهدشد.
در این میان مسئولان و برنامهریزان وزارت علوم بارها اعلام کردهاند که اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هیچ ربطی به آنها ندارد و این وظیفه سایر دستگاههاست. البته از سوی دیگر وزارت علوم افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور را یکی از موفقیتهای دولت میداند. اکنون وضعیت آموزش عالی در مرحلهای قرار دارد که دغدغه ورود به آموزش عالی تقریبا به حد صفر رسیده است. هر داوطلب ورود به آموزش عالی مطمئن است که یک صندلی خالی برای وی در دانشگاهها وجود دارد؛ این کار بزرگی بوده که شکل گرفته است.
سازمان ملی مهارت
البته وزیر کار بر این باور است که تأسیس «سازمان ملی مهارت» تا پایان امسال، موجب خواهد شد تا فارغالتحصیلان دانشگاهها به کسب مهارتآموزی و جذب در بازار کار روی آورند. شیخالاسلامی به نکته ظریفی اشاره کرد: همه فارغ التحصیلان دانشگاهها میخواهند پشت میز بنشینند که این رویه درست نیست. با توجه به روند صعودی سطح آموزش، نرخ بیکاری نیز بالا میرود.
آمارهای موجود در اکثر کشورهای در حال توسعه، بیانگر رابطهای پیچیده است؛ بیکاری دانش آموختگان، پیشیگرفتن عرضه بر تقاضای نیروی انسانی تحصیلکرده در بازار را بهدنبال دارد. البته این فرمول در کشورهای توسعهیافته متفاوت است و هر چه سطح آموزش پایینتر باشد، نرخ بیکاری بالاتر است. به هر حال باید منتظر ماند و دید که آیا سازمان ملی مهارت میتواند زمینه اشتغال دانشآموختگان بیکار را فراهم سازد؟