بگذارید از اول برایتان بگویم. من تئاتر را خیلی دوست دارم و از تماشای نمایش خوب واقعاً لذت میبرم. تئاتر خوب به من حسی میدهد که شبیه هیچ چیز نیست جز خودش! (بهجز یک استثنا که جلوتر که برویم برایتان میگویم.) برای همین هر وقت خبردار میشوم یک نمایش خوب روی صحنه است، برای تماشایش شیرجه میزنم. با وجود این، خیلی وقتها هم به دلیلهای مختلف، فرصت تماشای نمایشهایی را از دست میدهم. (که همیشه هم کلی دلم میسوزد!) این دل سوختن در زمان مشخصی از سال بیشتر میشود: زمان برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر. از حرفم تعجب میکنی، میدانم، چون همیشه نمایشهای خوبی که در طول سال اجرا شدهاند، در بخش «مرور آثار» این جشنواره اجرا میشوند؛ اما من منظورم بخش اجراهای نمایشهای جشنواره نبود.
منظورم نمایشگاه عکس تئاتر بود که هرسال همزمان با جشنواره تئاتر فجر، برگزار میشود. تماشای عکسهای خوب تئاتر تنها اتفاقی است که همان حسی را به من میدهد که تماشای یک تئاتر خوب. اگر اجرای تئاتری را که دارم عکسهایش را تماشا میکنم، دیده باشم، حسهای زمان تماشای آن برایم زنده میشوند؛ اما اگر آن را ندیده باشم، عکسها همان حس تماشای نمایش را به من منتقل میکنند، اما نه بهطور کامل؛ انگار که فقط توانستهام بخشهایی از آن تئاتر را ببینم و خب، طبیعی است که دلم میخواهد این حس را بهطور کامل تجربه کنم و میبینم که نمیشود! آنوقت است که دلم بیشتر میسوزد و حسرت میخورم... حسرت خوردن هم که خودتان میدانید چه حس ناخوشایندی به آدم میدهد... برای همین همیشه به خودم دلداری میدهم و میگویم اگر فرصت تماشای این نمایش را از دست دادهام، عیبی ندارد، در عوض چه خوب که حالا میتوانم عکسهای آن را ببینم و آن را، اگر نه کامل، اما بههرحال تجربه کنم. میگویم که دست این عکاسها درد نکند، با کارشان، هم آثاری زیبا خلق میکنند که تماشای آنها لذت خاص خودش را دارد، هم بخشهایی از یک اثر هنری دیگر را ثبت میکنند و هم حسهای آن را تا ابد زنده نگه میدارند.
میدانم امسال هم، همزمان با جشنواره عکسهای برگزیده تئاتر در نمایشگاهی در خانه هنرمندان بهنمایش درمیآیند. و میدانم که وقتی به تماشای این نمایشگاه بروم، حسرت ندیدههایم را میخورم؛ با وجود این، این فرصت را از دست نمیدهم؛ بهخصوص که در فهرست کسانی که کارهایشان در این نمایشگاه بهنمایش در میآید، نام عکاسانی دیده میشود که سالهای سال است در این زمینه کار میکنند: سیامک زمردیمطلق، یارتا یاران و... و میدانم که این بار نباید فرصت را از دست بدهم و باید حتماً به تماشای این عکسها بروم.