بهعنوان یک حوادثنویس واقعا نمیدانم چنددرصد خبرهایی که هر روز در صفحه حوادث روزنامه درباره زورگیران خشن تحت تعقیب، کلاهبرداران میلیونی و میلیاردی، تبهکاران باندهای خشن آدم ربایی، سارقان منزل و... مینویسیم، این جمله تکراری را در متن خود دارد، «متهم بعد از آنکه با گذاشتن وثیقه از زندان خارج شد دیگر بازنگشت و بار دیگر سرقتهای سریالی خود، کلاهبرداریها، کیف قاپیهای خشن و... خود را از سر گرفت». اما یک چیز را مطمئن هستم و آن هم اینکه درصد خبرهایی که این جمله تکراری در آن نقل میشود آنقدر بالاست که گاهی برای من و همکارانم تهوعآور میشود.
شاید اگر مجبور نبودیم که خبر را بهطور کامل منتشر کنیم، حتما این جمله را از تمام خبرها حذف میکردیم چون هربار بعد از انتشار خبری درباره تبهکاریهای یک متهم که بعد از گذاشتن وثیقه و گرفتن مرخصی از زندان فرار کرده و بار دیگر حتی بهصورت گستردهتر دست به تبهکاری زده است، تلفنهای گروه حوادث برای یک لحظه هم نمیتوانند استراحت کرده و نفسی چاق کنند، تلفن پشت تلفن.
تماس گیرندگان که تعداد زیادی از آنها شاکیان قبلی و جدید پروندهها هستند، با لحنی بسیار عصبی، انگار که این مرخصی را من روزنامه نگار دادهام، همگی میخواهند بدانند که چرا یک تبهکار که برای دستگیریاش گاه ماهها و حتی چندین سال پلیس و مرجع قضایی وقت و هزینه کردهاند، به راحتی و بدون دردسر و با گذاشتن وثیقه - که البته در مواردی هم جعلی است - بدون آنکه به مجازات برسد و حق شاکیان را بدهد از زندان مرخصی میگیرد و بعد هم بدون ترس و واهمه تبهکاریهای خود را از سر میگیرد.
بسیاری از آنها میخواهند بدانند که آیا بعد از این فرار، نیروی ویژهای هست که بهصورت شبانه روزی تا رسیدن به نتیجه، به تعقیب این تبهکاران بپردازد یا اینکه اگر این متهم، جرم جدیدی مرتکب نشود کسی بهدنبالش نخواهد رفت و حداکثر به توقیف وثیقهای که وی یا آشنایانش گذاشتهاند اکتفا میشود؟
در این موارد همیشه تنها جوابی که میتوانم بهعنوان یک روزنامه نگار بدهم این است که این مرخصی را من و هیچیک از همکارانم ندادهایم که حالا بخواهیم پاسخگو باشیم و بنابراین هیچ جوابی نداریم. خیلی از این تماس گیرندگان عصبانی میگویند چه ضمانتی وجود دارد که متهمی که امروز عکسش در روزنامه منتشر شده، چند وقت دیگر دوباره با گذاشتن وثیقه از زندان خارج نشود؟ راستی چه پاسخی باید به این سؤال داد؟