این نمایشگاه در مراسم افتتاحیهاش میزبان هنرمندان بسیاری از جمله محمدحسین جوادیپور، غلامرضا نامی، طاهر شیخ الحکمایی، جعفر نجیبی، حبیباله صادقی، علی داوری و همچنین هنرمندانی از ارمنستان بود. نمایشگاه آثار مجسمههای «مشهدی اسماعیل» مشتمل بر ۱۶ مجسمه سفالی و فلزی مشهدی اسماعیل است که در گنجینه مؤسسه فرهنگی- هنری صبا موجود است و قرار است تا ۱۱ اسفندماه میهمان نگارخانه لرزاده این مؤسسه باشد.
مشاسماعیل، یکی از خوش ذوقترین هنرمندان خودآموخته است که از ۲۵ سالگی در کارگاه مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای تهران، مشغول به کار شد. او ابتدا مدل دانشجویان برای کارهای هنری بود و بعدها در همان دانشکده و در کارگاه مجسمهسازی ماند و نخستین آشناییهای خود را با عالم خلاقیت و خیال هنرمندانه از رهگذر این همجواری با فضا و ماده و ابزار تجربه کرد. پرویز تناولی در اواسط دهه ۴۰ به شناخت و فعالیت مشاسماعیل در دانشکده هنرهای زیبا بسیار کمک کرد. مشاسماعیل در مدت کوتاهی به درجهای از مهارت رسید که بدون گواهینامه رسمی دانشگاهی به تعلیم دانشجویان در دانشگاه هنر پرداخت.
مشاسماعیل در رده نخستین هنرمندانی است که در مجسمهسازی، آهن را جانشین گل و رس و سنگ کرد. آثار او در نمایشگاههای متعددی در گالری های ایران، ایتالیا، بلژیک، آلمان، انگلستان و ترکیه به نمایش درآمده است.
جوادیپور: مشاسماعیل خودش را در مجسمههایش متجلی کرد
محمود جوادیپور، استاد نقاش که در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مشاسماعیل حضور داشت، درباره این هنرمند گفت: دقیقا یادم نیست چه سالی بود ولی کاملا به یاد دارم که روزی مشاسماعیل به عنوان مدل نقاشی در کلاس برای شاگردان من نشست اما پس از مدتی نشان داد که چقدر در این زمینه استعداد و علاقه دارد. من به عنوان مدیر گروه انجام وظیفه کردم و سعی کردم تا جایی که امکان داشت وسایل کار در اختیارش بگذارم و او هم به راستی با استفاده از این موقعیت در جهت پیشبرد علایق خود کوشید و موفقیت را کسب کرد. امروز خوشحالم از اینکه در نمایشگاه آثار او شرکت دارم و از آثارش لذت میبرم. روحش شاد.
استاد محمود جوادیپور درباره مشاسماعیل گفت: مشاسماعیل نگاه دقیقی به پیرامون خودش داشته و توانسته چیزهایی را که در اطرافاش میبیند در مجسمههایش به سادگی و زیبایی پیاده کند. در مجسمههایش بیشتر المانهای ایرانی مثل رستم و درویش دیده میشود. مشاسماعیل، هنرمندی بود که خودش بود و توانست خودش را در آثارش متجلی کند.
غلامرضا نامی: هنرمندان خودآموخته باید آموزش ببینند
غلامرضا نامی، نیز که در این نمایشگاه حضور داشت، درباره هنرمندانی مثل مشاسماعیل که در جوار هنرمندان بزرگ قرار میگیرند و میبالند، گفت: مشاسماعیل شانس خوبی داشت که در یک محیط هنری و در دانشگاه هنر بود و پرویز تناولی به راستی در کشف و پرورش استعداد مشاسماعیل بسیار مؤثر بوده است.
نامی ادامه داد: در تاریخ هنر ایران شاید تنها ۲ هنرمند خودآموخته داریم که آثاری ماندگار خلق کردهاند؛ یکی محمد زنگنه است که او هم همچون مشاسماعیل به خاطر کارش و برحسب اتفاق در محیطی هنری مشغول به کار بود. محمد زنگنه، نامهرسان هنرستان پسران بود و نقاشی را در همان آمد و رفتهایش به هنرستان پسران آموخت. او نقاش بسیار خوبی است که توانست آثار ماندگاری خلق کند. دیگری هم مش اسماعیل توکلی بود که در فضای هنری دانشکده هنر رشد یافت و حضور استادان بزرگ مجسمهسازی ایران را درک کرد. جز این دو، ما در میان هنرمندان خودآموخته هنرمندان ماندگاری نداشتهایم. این دو نفر هم در فضای آموزش هنر توانستند استعداد خود را به ظهور برسانند.
نامی با اشاره به لزوم کشف و آموزش هنرمندان خودآموخته گفت: هنرمندان خودآموخته که در کشور ما کم هم نیستند، اگر در مسیر آموزش درستی پیش بروند، قطعا کشف میشوند. باید کارشناسانی باشند که این استعداد را در هنرمندان خودآموخته کشف کنند و پرورش دهند.
نامی تأکید کرد: البته جز مکرمه قنبری که واقعاً یک استثناست و پدیدهای است در نوع خودش. مکرمه، هنرمند خودآموختهای بود که بدون هیچ پیش زمینه هنری به آن سادگی گفتار و فضا در کارهایش رسیده بود.
شیخ الحکمایی: مجسمهها متأثر از فضای اجتماعی اوست
طاهر شیخ الحکمایی، استاد مجسمهساز که از سالهای جوانی و دانشجویی، مشاسماعیل را در کارگاه مجسمهسازی دیده است، درباره او گفت: از سالهای ۵۷ تا ۷۳ که این هنرمند از دنیا رفت، مشاسماعیل را میشناختم. او قبل از انقلاب مجسمههای سفالی میساخت و بعدها به مجسمههای آهنی روی آورد. او در مجسمههایش بسیار متأثر از فضای زندگیاش است و واکنشهایی که او نسبت به مسائل اجتماعی در مجسمههایش نشان داده است، قابل توجه است. فضاهای روستایی، زنان و مردان روستایی و فضاهای اجتماعی در کارهای او دیده میشود.
شیخ الحکمایی درباره تأثیر فرهنگ بر مجسمههای مشاسماعیل گفت: مجسمههای او تأثیرپذیری مستقیمی از فرهنگمان دارد، مثل مجسمههای «دیو و رستم» یا «درویش» و در دیگر کارهایش گاه واکنش او نسبت به مسائل اجتماعی را میبینیم، به طور مثال در مجسمه «زن آواره» که یادگار دوران جنگ و آوارگی است یا مجسمههایی که از تظاهرات دوران انقلاب ساخته است. در کنار این مجسمهها برخی از مجسمههای مشاسماعیل هم به همین اتفاقات روزمره میپردازد؛ مثل مجسمه «دوره گرد میوه فروش» یا «مرد ترکمن فرشفروش». در کل مجسمههای مشاسماعیل به همان سادگی اسمش، ساده و روان است.
شیخ الحکمایی ادامه داد: او بدون کنکور وارد دانشگاه شد ولی خوب فارغالتحصیل شد. بسیار صمیمی و دل صاف بود و در محیط دانشگاه توانست از تجربه و هنر اساتید خوبی بهره بگیرد و استعدادش امکان بروز یابد؛ مثل یک دانه میوه که در شرایط خوبی پرورش یابد.
شیخ الحکمایی درباره امکان آموزش به هنرمندان خودآموخته گفت: سازمانهایی مثل فرهنگ و ارشاد تمهیداتی میاندیشند که این هنرمندان را بیابند. استعداد هنر در هر کسی باشد، بالاخره بروز میکند اما اگر این استعدادها آموزش درست ببینند و پرورش یابند، میتوانند هنرمندان تأثیرگذاری را تربیت کنند.
حبیباله صادقی: درباره هنرمندان خودآموخته کار پژوهشی شود
حبیباله صادقی، نقاش و استاد دانشگاه با اشاره به سالهای ۵۰ و آشناییاش با مشاسماعیل گفت: مشاسماعیل در سالهای ۵۰ در کلاس درس پرویز تناولی، نیروی اجرایی بود و قالب میساخت. یادم میآید سال ۶۴ بازنشسته شد. مشاسماعیل، شوخ طبعی خاصی داشت و انسان جامعالاطرافی بود و در کارهایش، در همه دوران کاریاش بسیار جدی بود. در فضای مجسمههای فلزی کار میکرد و با این عنصر مقاوم و سخت برخورد خاصی داشت.
صادقی درباره شیوه کاری مشاسماعیل گفت: بافت مجسمههای فلزی مشاسماعیل و اتصالات خاص او و مواد اولیهای که برای ارائه مجسمههایش از انبارهای دانشگاه یا از مغازههایی که لوازم دستچندم می فروختند، میآورد، گویای نگاه مکاشفهگر و تازه او در عرصه مجسمهسازی است. در مجسمهها مشاسماعیل از بسیاری خردهریزها استفاده کرده است مثل ترمز ماشین و زائدات آهنی و توانسته از دل این آهنپارهها مجسمههای زیبا بیافریند.
صادقی گفت: یادم میآید که همیشه با لهجه خاص خودش به من میگفت: گل و گچ در ساخت مجسمه پایان ماجرا نیست، فلز هم دنیای خودش را دارد.
حبیباله صادقی با اشاره به نیاز به کار پژوهشی در زمینه آموزش هنرمندان خودآموخته گفت: در ایران با توجه به حضور خوب هنرمندان خودآموخته میتوانیم کارهای پژوهشی درباره کشف و آموزش این هنرمندان داشته باشیم. فرهنگستان هنر و شهرداری میتوانند فضای مناسبی را فراهم کنند تا آثار هنری هنرمندان خودآموخته که توانستهاند تأثیرگذار و ماندگار باشند، در این فضاهای نمایشگاهی ارائه شود. حتی میتوان نمایشگاهی دائمی برای این هنرمندان ترتیب داد.