هنگامی که پای عدد و رقم در اخبار به میان بیاید، معمولا نزاعی میان کارشناسان مستقل و مدیران دولتی در میگیرد که شهروندان را سردرگم میکند. کارشناسان مستقل، مقامات دولتی را متهم میکنند که آمارهایشان دستکاری شده است تا وضع را بهتر نشان دهند و از سوی دیگر مقامات دولتی بیاطلاعی و نداشتن مستندات را به منتقدان آمارهای رسمی نسبت میدهند. در این میان گاهی اتفاقی میافتد که وضع را پیچیدهتر میکند و آن زمانی است که مسئولان کشوری یا استانی درباره یک موضوع، آمارهای گوناگونی ارائه میدهند و مردم میمانند که حرف چه کسی را باور کنند. حال افکار عمومی و حق شهروندان برای دسترسی آزاد به اطلاعات به کنار، اگر قرار باشد که آمار و اطلاعات مبانی سیاستها و برنامههایی باشد که در کشور طراحی و اجرا میشود، مسئولان امر چگونه میتوانند بدون دسترسی به آماری قابل اعتماد از نیازها با خبر شوند، برای رفع مشکلات چارهاندیشی کنند و به ارزیابی طرحهای در دست اجرا بپردازند؟
اختلاف آماری 3 دستگاه دستاندرکار مبارزه با مصرف موادمخدر در استان خراسان شمالی، درباره تعداد معتادان ساکن استان و تفکیک جنسیتی آنان، نمونه کوچکی از آشفته بازار آمار در کشور بهشمار میرود. در 2 ماه گذشته 3 مقام مسئول در خراسان شمالی، 3 تصویر متفاوت از پدیده اعتیاد در این استان ارائه دادهاند. براساس برآورد مرکز آمار کشور، جمعیت خراسان شمالی امسال به 839 هزار نفر رسیده است. حال بخوانید که درباره تعداد معتادان ساکن استان، بهویژه شمار زنان معتاد، مسئولان استانی چند جور اظهار نظر کردهاند.
6113
6113 معتاد در خراسان شمالی وجود دارد که از این تعداد 4535 نفر زن (74 درصد) و 1578 نفر مرد هستند. معاون پیشگیری ادارهکل بهزیستی خراسان شمالی با بیان این مطلب میافزاید: «بیشتر افراد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد زیرنظر بهزیستی بین 19 تا 27 سال سن دارند و اکثر آنها مجرد و دانشجو هستند.» هاجر پاکدین اضافه میکند: «امسال1724 نفر در مراکز ترک اعتیاد پذیرش شدند که 30 درصد آنان موفق به ترک اعتیاد شدهاند، اما افراد معتاد باید تا پس از سمزدایی با مراکز ترک اعتیاد ارتباط داشته باشند.»
وی تعداد مراکز ترک اعتیاد در سطح استان را 58 مرکز اعلام میکند و میافزاید: «درمان در این مراکز بهصورت سرپایی و بستری بهصورت سمزدایی و درمان نگهدارنده با متادون انجام میشود.» پاکدین همچنین تعداد مراکز دولتی استان را 2 مرکز عنوان میکند و میافزاید: «در این مراکز به کمک روانشناسان، مددکاران و پزشکان به معتادان خدمات ارائه میشود.»
معاون پیشگیری بهزیستی خراسان شمالی با بیان اینکه مراکز گذری کاهش آسیب برای بیمارانی که تمایل به ترک ندارند، دایر شده است، توضیح میدهد: «2 مرکز گذری (DIC) در استان وجود دارد که امسال 625 1نفر پذیرش داشتهاند.» پاکدین تعداد معتادان تزریقی استان را 409 نفر اعلام میکند و میافزاید: «134 تیم در زمینه پیشگیری اجتماعمحور از اعتیاد در استان فعالیت میکند.» وی تعداد کل محیط و محلههای تحتپوشش برنامه پیشگیری از اعتیاد را 120 محله با 17 هزار و 193 نفر جمعیت اعلام کرد.
تاریخ انتشار خبر: 4 اسفند ماه 89
آمار نداریم
«آمار شفاف نداریم» این جملهای است که معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی خراسان شمالی، در پاسخ به پرسشی درباره تعداد معتادان استان به آن بسنده میکند و در ادامه میگوید: «در کل کشور هم آمار شفافی از اعتیاد در دست نیست. جمعیت معتادان کشور بین یک میلیون و 200 هزار تا 3 میلیون نفر برآورد شده که این تفاوت معنادار، نشاندهنده نبود آمار شفاف است.»نادر نیک پرست اضافه میکند: «بیشتر معتادانی که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه میکنند، مردان هستند و بر این اساس، بهنظر میرسد بیشتر جمعیت معتادان استان را مردان تشکیل میدهند.» وی همچنین میگوید: «دانشگاه علوم پزشکی استان تحقیقی در مورد شیوع مصرف سیگار انجام داده است که براساس آن 7 درصد از جمعیت استان سیگاری هستند و نیم درصد از این رقم را نیز زنان تشکیل میدهند.»
به گفته وی، سن شروع استفاده از سیگار و اعتیاد کاهش یافته است، اما تحقیق علمی که ثابت کند اعتیاد در جمعیت زنان استان چگونه است، انجام نشده است. نیک پرست تاکید میکند: «مصرف موادمخدر صنعتی از جمله کریستال و قرصهای روان گردان در حال افزایش است که این موضوع شامل حال زنان نیز میشود. »نیکپرست تاکید میکند که اعتیاد پنهانی زنان بهدلیل قضاوت منفیتر جامعه در باره زنان معتاد در مقایسه با مردان است و بر این اساس آمار تفکیک جنسیتی معتادان در دست نیست.وی میافزاید:
«از اواخر پاییز شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر با مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی قراردادی برای انجام پژوهشی کامل در مورد اعتیاد منعقد کرده است، بنابراین از این پس، تحقیقات کاملی در این مورد انجام میشود.»
تاریخ انتشار خبر: 6 دی ماه 89
20000
20000معتاد در خراسان رضوی شناسایی شده است. این رقم را جانشین شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان اعلام کرد. محمدرضا یزدانپناه میافزاید: «دشمنان نظام اسلامی با استفاده از شیوههای گوناگون ازجمله رواج موادمخدر صنعتی سعی میکنند جوانان کشور را با اعتیاد که همان قتل عام خاموش است، از بین ببرند.» محمدرضا یزدانپناه ادامه میدهد: «دشمنان نظام جمعیت جوان کشور و زنان را بهعنوان اهدافی که با گسترش موادمخدر در بین آنها میتوان نظام خانواده را از هم گسست، در نظر گرفتهاند که نگرانکننده است.»
جانشین شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر خراسان شمالی با بیان اینکه از جمعیت معتاد استان 15 هزار نفر معتاد دائمی هستند و 5 هزار نفر بهصورت تفننی موادمخدر مصرف میکنند، تصریح میکند: «2 درصد از 20 هزار معتاد را زنان تشکیل
میدهند.»
به گفته وی گسترش اعتیاد در بانوان میتواند زنگ خطری برای جامعه باشد. زیرا سهم مدیریت زنان در خانواده و تربیت فرزندان بیش از مردان است و اگر زنان به این مواد آلوده شوند، بنیان خانواده از هم میپاشد. یزدانپناه اضافه میکند: «در بعضی آرایشگاهها و باشگاههای ورزشی موادی با عنوان مواد آرایشی و زیبایی یا چاقی و لاغری عرضه میشود و بانوان از این طریق گرفتار اعتیاد میشوند.» وی تصریح میکند:« با توجه به دامنه عواقب ناخوشایندی که گریبانگیر زنان معتاد میشود انتظار میرود که با درک اهمیت موضوع به پیشگیری از روی آوردن زنان به موادمخدر در برنامهریزیها و تصمیمسازیها توجه بیشتری شود.»
تاریخ انتشار خبر: 24 دی ماه 89
اهمیت آمار واقعی در برنامهریزی
پانزدهم بهمن بود که مرکز آمار ایران اعلام کرد جمعیت کشور از مرز 75 میلیون نفر گذشته است. به فاصله کمتر از 10 روز از انتشار این خبر، رئیس سازمان ثبت احوال کشور خبر داد که جمعیت ایران 73 میلیون و 824 هزار نفر است. بیشک یک میلیون و 176 هزار ایرانی در کمتر از 10 روز ناپدید نشدهاند، میماند یک فرض دیگر که آن هم چیزی نیست جز وجود اختلاف آمار میان 2 مرجع رسمی اعلام جمعیت کشور، اختلاف آماری که رقمش حتی از جمعیت استان یزد نیز بیشتر است.
ارائه آمارهای ناهمخوان در ایران، پدیدهای است که در هر مقولهای میتوان از آن سراغ گرفت. فرقی نمیکند در چه حوزهای به اطلاعات نیاز دارید، چه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه ورزشی باشد. کافی است در اینترنت جستوجو کنید و سرگیجه بگیرید. گستره جغرافیایی هم چندان در این بینظمی تاثیر ندارد. از موضوعات ملی گرفته تا مسائل محلی، همه جا میتوان عدد و رقمهای متفاوت و گاه متناقض را دید.
آبان سال گذشته دفتر آمار وزارت آموزش و پرورش در خبری اعلام کرد که استان سیستان و بلوچستان فقیرترین استان کشور از نظر آموزشی است و کمترین میزان قبولی شاغلان به تحصیل را بهخود اختصاص داده است. از انتشار این خبر کمتر از 48 ساعت نگذشته بود که رئیس سازمان آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، آمار وزارتخانه متبوعش را غیرواقعی خواند و گفت: «متأسفانه برخی افراد بهصورت غیرمنصفانه و بدون نگاه جامع ادعاهایی را مطرح میکنند که این از دایره منطق و نقد واقعی به دور است.»
این روزها اگر در موتور جستوجوی گوگل عبارت «آمار غیرواقعی» را وارد کنید، با بیش از 2 میلیون نتیجه روبهرو میشوید که تنها نتیجهای که میتوان از آن گرفت نابسامانی در نظام آماری کشور یا دستکم در ارائه و اعلام آمار است. مباحثی که پس از اعلام برخی آمارهای حساسیتبرانگیز درمیگیرد و موج تایید و تکذیبها از این واقعیت حکایت میکند که دستیابی به آماری قابل اعتماد در کشور کار چندان آسانی نیست و این درحالی است که بدون داشتن آمار واقعی و دقیق نمیتوان به درستی تصمیمگیری کرد. به عبارت دیگر، آمار یکی از شاخصهای اثرگذار بر برنامهریزی مدیران و زیربنای طرحهایی است که سازمانها و نهادها برای رفع کاستیها و بهبود وضع موجود طراحی و اجرا میکنند. بنابراین در صورتی که آماری وجود نداشته باشد یا اینکه آمار موجود قابل اطمینان نباشد، چارهای جز قانونگذاری، سیاستگذاری و برنامهریزی براساس تجربیات گذشته و آزمون و خطا باقی نمیماند و برعکس آمار واقعی و دقیق به تنهایی میتواند در نقش مشاوری امین ظاهر شود و از وضع موجود گزارشی بیطرفانه ارائه دهد.
بیشک به همان اندازهای که ثبت اطلاعات اقتصادی خانوارهای ایرانی در سامانهای متمرکز، به روند تدوین و اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها کمک کرد، سایر اطلاعات و آمارها نیز میتواند چشماندازی کاربردی به متولیان امر بدهد، اما اکنون در بسیاری از تصمیمگیریها مسئولان از چنین موهبتی بیبهرهاند.