جالب آنکه سرخنشینان دیروز و سبزنشینان امروز همواره در آخرین سال حضور خود به یاد ضرورت استانی شدن انتخابات افتاده و آن را از بایگانی مجلس بیرون کشیدهاند.
استانی شدن انتخابات مجلس از همان روزهای اول طرح آن در مجلس پنجم با شائبه انتخاباتی بودن همراه شد. طبیعی است که نمایندگان با نزدیک شدن به موعد انتخابات دور بعدی مجلس به فکر حفظ کرسیهای خود باشند اما اتفاقا این طرح منافع بزرگتری را نشانه گرفته بود. براساس طرح پیشنهادی، دامنه اختیارات و مسئولیت نمایندگانی که قرار بود از این پس با رای تمام مردم استان انتخاب شوند، کل استان بود. بدینترتیب دیگر وقت نمایندگان صرف مسائل کماهمیتی مانند تامین وام و اشتغال و سفارش و... برای موکلان خود در حوزه انتخابیه نمیشد و مسائل کلانتر ملی و استانی جایگزین این قبیل امور میشدند.
با این حال مخالفان آن نیز معتقدند که روح کلی طرح در تضاد کامل با سیاست تمرکززدایی بوده و منجر به کاهش نقش نمایندگان شهرستانها و نیز کاهش سهم شهرستانهای کوچکتر و محروم در قوه قانونگذاری کشور و افزایش محرومیتهای این شهرها خواهد شد. از سوی دیگر استانی شدن انتخابات نیاز به حضور احزاب قدرتمند و گسترش فرهنگ فعالیت حزبی دارد؛ موضوعی که در حال حاضر بسترهای آن فراهم نیست.
با همین مخالفتها بود که طرح مذکور جز در مجلس هفتم (که درنهایت با مخالفت شورای نگهبان منتفی شد) موفق به کسب آرای نهایی نمایندگان نشد.
فرمول جدید نمایندگی
با استانی شدن نحوه برگزاری انتخابات، کاندیداها باید به جای حوزههای قبلی یعنی شهرستانهای استان، رای مردم سراسر استان را کسب کنند. نتیجه طبیعی این شیوه برگزاری انتخابات این است که از آن پس نمایندگان بهجای یک شهر، نماینده استان خواهند بود. براساس این طرح همچنین شرایط جدیدی برای کاندیداها پیشبینی شده است؛ شرایطی نظیر اینکه نامزدهای انتخابات مجلس از این پس یا باید متولد و ساکن حوزه انتخابیه محل رقابتشان باشند و یا اینکه حداقل 10 سال در آنجا کار اجرایی کرده باشند. پیش از این هر کاندیدا میتوانست از هر حوزه انتخابیه نامزد انتخابات شود. در مجلس هفتم نیز محدودیتهایی مانند داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا 5 سال سابقه مدیریت برای ورود به خانه ملت درنظر گرفته شده بود. البته کسب آرای 15 درصدی در شهرستانها و 85 درصدی در مراکز استان را نیز باید به شرایط جدید کسب جواز ورود به مجلس افزود. با این حال حائزین اکثریت آرا درمجموع استان به مجلس راه خواهند یافت. به عبارت دیگر ممکن است کاندیدایی که در حوزه فرعی ( شهرستان خود ) بیشترین آرا را کسب کرده، جای خود را در مجلس به کاندیدای دیگری که در همان شهر آرای کمتری کسب کرده اما در مرکز استان شناخته شدهتر بوده و آرای بیشتری جمع کرده است بدهد.
موافقان و مخالفان
استانی شدن انتخابات اگرچه همواره موافقان خودش را در مجلس داشته اما در مقابل مخالفان سرسختی نیز در خارج از مجلس دارد. تا جایی که در مجلس هفتم بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان، مجلس به استانی شدن انتخابات رای داد اما مصوبه قوه مقننه در نهایت به سرانجام نرسید. هرچند عدمتصویب نهایی طرح مذکور در مجلس هفتم بهعلت مخالفت شورای نگهبان و مغایرت با موازین شرع و قانون اساسی (بندهای 8 و 15 اصل سوم و نیز با اصل 75) بود اما در مجلس هشتم این طرح به دلایل دیگری کنار گذاشته شد. طرحی که با امضای بیش از 100 تن از نمایندگان تهیه شده بود و روحالله حسینیان اواخر آذر ماه سالجاری از ارائه آن به صحن علنی مجلس خبر داده بود، پس از 3 ماه کش و قوس بهدلیل مخالفت جدی دولت با آن، سرانجامی جز بیسرانجامی نداشت. بهطوری که بسیاری از امضاکنندگان طرح، آنگونه که وزیر کشور خبر داده بود «قانع شدند» تا امضای خود را از پای طرح استانیشدن انتخابات مجلس پس بگیرند.
طولانی شدن روند بررسی لایحه برنامه پنجم توسعه به دولت این فرصت را داد تا با نمایندگان بر سر مخالفت با طرح استانی شدن انتخابات به مذاکره بنشیند. در این میان وزیر کشور با دعوت نمایندگان به جلسهای خصوصی و غیررسمی در وزارت کشور بار دیگر با آنها اتمام حجت کرده و دلایل مخالفت دولت با استانی شدن انتخابات را شرح داد؛ جلسهای که با حضور مصطفی محمدنجار و مرتضوی، معاون سیاسی وی و همچنین روحالله حسینیان و علیاصغر زارعی اعضای برجسته کمیسیون شوراها برگزار شد.
نجار در پایان آن جلسه گفت که «مجلس در این باره مختار است» اما قریب به 10 روز بعد اعلام کرد:«خوشبختانه در این جلسه حاضران درخصوص دلایل مخالفت وزارت کشور با استانی شدن انتخابات قانع شدند».
البته طرح مذکور در داخل ساختمان هرمیشکل بهارستان نیز مخالفانی داشت. در واقع علاوه بر نمایندگان حامی دولت، نمایندگان شهرستانهای کوچک نیز این طرح را با منافع خود در تضاد میدیدند و با تصویب آن مخالف بودند.
دلایل مخالفت دولت
بالا رفتن هزینه انتخابات، طولانیتر شدن فرایند انتخابات، سوق دادن انتخابات به سوی حزبی شدن، ورود افراد مشخص و صاحب عنوان به مجلس و نگرانی از کاهش مشارکت مردم عمدهترین دلیل مخالفت دولت با استانی شدن انتخابات است که تاکنون از زبان وزیر کشور بیان شده.
هرچند عدهای هم معتقدند مخالف خوانیهای دولت بهدلیل حساب ویژهای است که روی شهرهای کوچک و مناطق محروم برای کسب سهم بیشتری از کرسیهای مجلس نهم باز کرده است. چه در دوره هشتم نیز دولت در بسیاری از شهرهای بزرگ توفیق چندانی در کسب کرسیهای مجلس نداشته و بسیاری از نمایندگان طیف حامی دولت از شهرهای کوچکتر به مجلس راه یافتهاند. با این حال حتی برخی نمایندگانی که به «نمایندگان نزدیک به دولت» شهرت دارند مانند روحالله حسینیان، از این طرح حمایت کردهاند. بهطوریکه میتوان ادعا کرد که «استانی شدن انتخابات» از معدود مواردی است که در آن دولت و طیف حامیانش در مجلس، مواضعی متفاوت دارند.
در آن سوی ماجرا اما موافقان طرح معتقدند که استانی شدن انتخابات موجب تقویت شأن و جایگاه مجلس خواهد شد. سیدفتحالله حسینی نماینده مردم پاوه و اورامانات درخصوص طرح استانی شدن انتخابات مجلس اظهار داشت: «با استانی شدن انتخابات، نمایندگان بیشتر به وظیفه نمایندگی که قانونگذاری و نظارت است میپردازند».
نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی نیز معتقد است: استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی موجب ارتقای کاری نمایندگان و رفع بیشتر محرومیتها از استانها میشود.
کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی بحث تبلیغات را یکی از عیبهای این طرح میداند. جلالی معتقد است: با تصویب طرح استانی شدن انتخابات افراد مشهور بیشتر میتوانند رای بیاورند و نخبگان و سیاستمداران جوان بهدلیل ناشناس بودن شانسی در مقابل رقبای قدیمی ندارند. سیروس سازدار، نماینده مرند اما استقبال جامعه از نخبگان برای نمایندگی و معقولتر و منطقیترشدن انتظارات مردم از نمایندگان را نقاط مثبت طرح میداند.
مخالفان در دولت ازجمله محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور نیز این طرح را موجب کاهش مشارکت مردمی ذکر میکند. با این حال حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده اسلامآباد غرب و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با بیان اینکه در طرح فعلی مجلس حقوق اقلیتها و قومیتها در شهرهای مختلف مد نظر قرار گرفته شده تاکید دارد که اجرای انتخابات بهصورت استانی مشارکت حداکثری مردم را بهدنبال خواهد داشت.