نمونه بارز این تکنولوژی دردسرساز، ابزاری با عنوان تلفن همراه است که به لطف امکاناتی که شرکتهای تولیدکننده هر روز به آن اضافه میکنند و همچنین ازدیاد سیمکارتهای اعتباری، دیگر در همه گروههای سنی پیدا میشود. در واقع تلفن همراه پدیدهای منفی نیست و حتی محاسن آن بسیار بیشتر از معایبش است. تلفن همراه توانسته به ایرانیان تجربه حضور بیشتر در فضای مجازی را بدهد، رفتوآمدهای اضافی را کم کرده و در زمان نیز صرفهجویی کند؛ اما از آنجا که هیچ زنجیری قویتر از ضعیفترین حلقه خود نیست و جامعه با نقطه ضعفهایش مشخص میشود بد نیست که به معایب تلفن همراه یا به عبارتی استفاده ناصحیح از آن بپردازیم.
گاه جوامع از نیاز به سمت تولید میروند و گاه از تولید به سمت نیاز. معمولاً در جوامع پیشرفته حرکت از نیاز به سمت تولید پیش رفته است. بهعنوان مثال مردم در ارتباطات خود به سرویس پیام کوتاه نیاز داشتند؛ در نتیجه پژوهشگران و مخترعان این سرویس را تولید کردند. اما متأسفانه در جامعه ما نوع حرکت، از تولید به سمت نیاز پیش رفت؛ حضور یکباره این وسیله باعث شد تا ناهنجاریهای آن از مزایایش بیشتر شود و علاوه بر زمان، هزینه زیادی را از دست بدهیم تا با کاربردهای این ابزار آشنا شویم. با این حال کارشناسان معتقدند ورود هر فناوری نوین به کشور تبعات خاص خود را خواهد داشت که درصورت ارزیابی اثرات مثبت و منفی آن قبل از ورود به جامعه و تهیه یک پیوست فرهنگی میتوان استفاده از آن را به سمت رویکردهای مثبت سوق داد.
زندگی من در مقابل نگاه تو
یکی از ناهنجاریهای تلفن همراه ، کلیپهایی است که امروزه تقریباً در هر تلفن همراهی دیده میشود. با اینکه به فرهنگ خود بهعنوان فرهنگ انسانیت و شرافت افتخار میکنیم و هنوز هم از اسب و تفنگ و عشق و غیرت شعر میگوییم ولی باید اعتراف کنیم که از دیدن موضوعات زندگی شخصی دیگران لذت میبریم و با علاقه صحنههای تکاندهنده یک تصادف را تماشا میکنیم. قسمت جالب ماجرا، خیل کارگردانهای جوانی است که با دیدن صحنه حادثه و به جای کمک به حادثهدیدگان، شروع به فیلمبرداری میکنند تا با نشان دادن آن به دیگران، هنر و توانایی خود را در شکار لحظهها به نمایش درآورند. اینها نشاندهنده این است که کشور ما به کشور تماشاگران تبدیل شده است؛ تماشاگرانی که منتظر فرصتی هستند که از زندگی دیگران سردربیاورند و آن را نقل محافل خود کنند. کلیپهای موجود در گوشیهای همراه تنها به سوانح رانندگی محدود نمیشود بلکه مشکل وجود کلیپهای غیراخلاقی در تلفن همراه ایرانیها حتی از آزادترین کشورهای غربی هم حادتر است.
تکنولوژی در خدمت رکود
مقصر، بیکاری است؛ البته بیکاری نه به معنای نداشتن شغل که به معنای زمانی از روز است که ما کاری برای انجامدادن نداریم و مجبوریم کنج عزلت بنشینیم. حال هر قدر حافظه تلفن همراهمان قویتر و ظرفیت نگه داشتن کلیپهای صوتی و تصویری آن بیشتر باشد جذابیت بازیها نیز بیشتر میشود. به لطف پیشرفت علم و تکنولوژی، انواع امکانات صوتی و تصویری که تا چند سال پیش با یک وانت هم قابل حمل نبود در یک گوشی کوچک جمع شده است. بنابراین زمانی که تا قبل از ورود این وسیله، صرف فکر کردن به مسائل مختلف میشد دیگر به بازی با تلفن همراه و نگاه کردن کلیپهای سرگرمکننده اختصاص داده میشود.
این موضوع باعث شده نسل جوان امروز جامعه ما با وجود داشتن امکانات بیسابقه نسبت به نسلهای پیشین، از قابلیتهای فکری پایینتری برخوردار باشد. بهعنوان مثال کافی است به کاربرد طنز در میان جوانان توجه کنیم. طنز یکی از خلاقانهترین فعالیتهای فکری بشر است و خنداندن دیگران آنچنان فعالیت فکری پیچیدهای است که هنوز سازوکار آن به خوبی برای دانشمندان مشخص نشده است. از آنجا که فعالیتهای فکری پیچیده نیاز به خلاقیت دارند و خلاقیت خود مدیون سر رفتن حوصله در زمان بیکاری است، میبینیم که قابلیتهای فکاهی نسل جوان امروز ما بهشدت تحلیل رفته است. وقتی بازیهای سرگرمکننده تلفن همراه هست، دیگر کسی زحمت فکر کردن بهخود را نمیدهد. قسمت دیگر ماجرا مربوط به زمانی است که از خانه خارج میشویم و با وسایل حملونقل عمومی سفر میکنیم. بدون معطلی هندزفری را بیرون میآوریم و داخل گوشمان فرو میکنیم تا فقط خودمان باشیم با خودمان. به برکت تکنولوژی گوشیهای تلفن همراه، میزان گوش دادن به موسیقی در کشور ما افزایش یافته اما موسیقی پاپ آنچنان فضا را قبضه کرده که شجریان و ناظری و سراج و... در این هیاهو گم شدهاند. به این ترتیب نسل ما میرود تا ارتباطش را با گذشته معناشناختی خود به کلی قطع کند.
فردگرایی جانشین جمع گرایی
تجربه چنین صحنهای برای اکثر ما پیش آمده است. وارد اتاق بزرگی میشویم (میتواند هر جایی باشد). هیچ کس با هیچکس حرف نمیزند. هر کسی سرش را بهنحوی با تلفن همراه خود گرم کرده است. یکی آخرین ورژن بازی کامپیوتری را که در حافظه گوشیاش گنجانده امتحان میکند. یکی، دو نفر مشغول صحبت با تلفن خود هستند. جوانان معمولا اسام اس بازی میکنند. یکی دیگر که از نوع مکالمهاش میتوان فهمید بازاری است برنامههایش را با تلفن هماهنگ میکند. حتی بچهای که بهطور معمول باید شیطنت کند با اصرار سعی دارد گوشی مادرش را بگیرد و ادای بزرگترها را دربیاورد.
روانشناسان، انسان را موجودی اجتماعی میدانند که یکی از مهمترین دلایل بقای او در ارتباط با دیگران است. در این میان، گفتوگو آن هم بهصورت رودرو تعاملیترین نوع ارتباط است. اما وقتی ارتباطات بهصورت هدایت شده صرفا به واسطه تلفن همراه انجام میشود، جامعه انسجام خود را از دست میدهد و فردگرایی جانشین جمعگرایی میشود. همین مسئله منشأ بسیاری از مشکلات امروز جامعه ماست. ما از تکنولوژی استفاده نامناسب میکنیم و کالایی که برای راحتترشدن زندگی تولید شده است را برای مقاصد دیگر مثل چشم و همچشمی و فخرفروشی استفاده میکنیم. در حالیکه تلفن همراه سادهترین وسیله ارتباطی است که دسترسی راحت به دیگران را ممکن میکند اما افراد متأسفانه به نوعی به این وسیله وابسته شدهاند و این وابستگی نسبت به گذشته بهمراتب در حال افزایش است.
در اجتماع کوچکی مثل خانواده، از یکسو والدین به تلفن همراه بهعنوان ابزاری برای کنترل رفتار فرزندان خود مینگرند و با این تفکر که فرزندانشان با تلفن همراه از امنیت بیشتری برخوردارند این ابزار را برای آنها تهیه میکنند تا از این طریق نظارت بیشتری بر آنها داشته باشند و در مواقع ضروری با آنها تماس بگیرند. از سوی دیگر نوجوانان به تلفن همراه بهعنوان بخشی از هویت خود نگاه میکنند؛ وسیلهای شخصی و خصوصی که نهتنها برای آنها تحرک و برقراری ارتباط همزمان را ممکن میسازد که به واسطه احساس استقلالی که با کمک این ابزار به دست میآورند میتوانند برای دیر برگشتن به خانه با والدین خود چانه بزنند.
از آنجا که در سن نوجوانی و جوانی اعتماد به گروههای همسالان معمولا بیش از والدین است وجود این ابزار برای نوجوانان یک فاکتور مثبت محسوب میشود و کمک میکند این افراد دوستانشان را در کنار خود حس کنند.
اعتیاد به تلفن همراه
عمدهترین تفاوت موجود میان اعتیاد به تلفن همراه و اعتیاد به الکل یا موادمخدر این است که ظاهرا هیچ تأثیر مخربی روی ساختار فیزیکی اشخاص ندارد و تنها تأثیرات روانی آن است که برجای میماند. این اعتیاد هیچگونه علائم و نشانه فیزیکی ندارد و اختلالاتی که بهوجود میآورد مشهود نیست. معتادان به تلفن همراه، فعالیتها و کارهای بسیار مهمی مثل اشتغال و تحصیل را نادیده گرفته و حتی از دوستان نزدیک و اعضای خانواده خود نیز فاصله میگیرند. بسیاری از این افراد وقتی تماسی را از دست میدهند یا زمانی که پیامهای ارسالی آنان پاسخی در برنداشته باشد، بسیار غمگین و ناراحت میشوند. وقتی تلفن این دسته از افراد همراهشان نباشد مدام به آن فکر میکنند. خاموش بودن تلفن همراه برای این افراد نگرانی و تشویش زیادی به همراه دارد. این افراد در چنین مواقعی مثل کسانی که کالای با ارزشی را گم کرده یا از دست دادهاند برای پیدا شدن آن حاضرند هزینه بسیاری بپردازند یا مسیر طولانیای را بپیمایند.