به گزارش همشهری آنلاین دکتر صادق سجادی ضمن اعلام این خبر در مراسم ختم زندهیاد ایرج افشار که عصر روز دوشنبه،در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد افزود: برابر تصمیم مشترکی که درباره آثار و نوشتهها و دستخطهای استاد ایرج افشار در کتابخانه ایشان در مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی موجود است مقرر شد این آثار در مجموعه گنجینه ایشان منتشر و در کنار آن مجموعهای هم از خاطرات و یا نوشتههای بزرگان فرهنگ و ادب ایران درباره ایشان در کتاب انتشار یابد.
علی دهباشی ،مدیر مسئول و سردبیر مجله بخارا که در این مراسم حضور داشت و عمده نوشتههای استاد افشار با عنوان پارههای ایرانشناسی را منتشر میکرد،نیز در گفت وگویی با همشهری آنلاین گفت که شماره آینده نشریهاش ویژهنامهای است برای استاد افشار که حاصل نوشتهها و خاطرات دوستان و بزرگان فرهنگ و ادب درباره آن زندهیاد است.
بر اساس این گزارش در این مراسم که از ساعت 15 تا 19 و 30 دقیقه روز دوشنبه 23 اسفند به طول انجامید دکتر احمد اقتداری، و دکتر فتحالله مجتبایی از خاطرات خود با استاد ایرج افشار گفتند و سپس نمآهنگی از عکسها و فیلمهایی با تصاویر آن زندهیاد و نیز مراسم تشییع ایشان برای حاضران پخش شد که با آواز استاد زندهیاد محمد نوری و ترانه ایران من ایشان همراه بود که حاضران را سخت تحت تاثیر قرار داد.
سپس خانم دکتر ژاله آموزگار درباره ایرج افشار گفت که او از سه زاویه بخشنده بود، هم در اندیشه، هم در گفتار و هم در کردار و مرحوم افشار دانستههای بسیاری داشت که بی بخل آنها را در اختیار همگان قرار میداد.
این استاد دانشگاه تهران از ایرج افشار به عنوان آخرین نسل بازمانده از غولهای فرهنگ و ادب ایران یاد کرد و گفت: ایشان از نسلی بودند که دانستههایشان یک بعدی نبود و جای آنها را کمتر کسی پر خواهد کرد.
گیسوی چنگ ببرید به مرگ میناب؛به یاد استاد ایرج افشار
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که نسلی که افشار در تربیت آنها نقش داشته است، قطعا ما را امیدوار به آینده فرهنگ این مرز و بوم خواهد کرد.
در ادامه پیام تسلیت سیدمحمد خاتمی ،همشهری ایرج افشار قرائت شد که در آن از کف رفتن ایرج افشار را خسارتی بزرگ برای فرهنگ این مرز و بوم تعبیر کرده بود.
دکتر رضا داوری دیگر سخنران این مراسم بود که درباره افشار گفت: افشار مرد بزرگی بود و بزرگی خودش ظاهر میشود و نیازی نیست که بگویند آفتاب در آسمان می درخشد بلکه آنکه مدح خورشید میکند در واقع از خود ستایش میکند وآنکه ذمّ خورشید مینماید در واقع از خود بد میگوید و نکوهش میکند.
داوری به پدر مرحوم افشار، استاد محمود افشار اشاره کرد که آدم بزرگی بود و در مجلس درگذشتش افرادی شرکت کردند که کمتر کسی گمان میکرد اینها هم در غم او به سوگ نشستهاند و امروز هم همان ماجرا تکرار شده است که کسانی در این مجلس حضور یافتهاند که من بیست سال است ندیدمشان.
او افزود صدا و طنینی که مرگ یک بزرگ در جامعه ایجاد میکند ،جمعیتهایی را گرد هم میآورد که در کمتر جایی میتوان مشاهده کرد.
داوری در پایان گفت: با توجه به سابقهای که از طولانی بودن عمر خانواده استاد افشار داشتم ،این گمان را می بردم که ایشان در مجلس فوت من حاضر باشند اما دریغ که عکس این قضیه اتفاق افتاد و این من ناچیز هستم که در این جایگاه سخن میگویم.
در ادامه خانم دکتر نوشآفرین انصاری که از جمله شاگردان و همکاران استاد ایرج افشار در کتابخانه دانشگاه تهران بود، درباره استادش به گفتن برخی خاطرات،از جمله نامههای مرحوم جمالزاده به آقای افشار اکتفا کرد و در میانههای سخنانش به انتشار کتاب ایرانشناس مجله نگار به کوشش سید فرید قاسمی اشاره کرد.
نگاهی به کتاب ایرانشناس مجلهنگار
کاوه بیات مورخ تاریخ معاصر ایران هم دیگر سخنران این مراسم بود که به ذکر برخی ویژگیهای کاری و حرفهای استاد افشار در تاریخنگاری اشاره کرد.
حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، دیگر سخنران این مراسم بود که از آشنایی اش با ایرج افشار در 21 سال قبل خبر داد و گفت که همه گاه از مشورتهای ایشان در کار بهره میبرده است و حتی وقتی 5 اسفند به دیدنش در بیمارستان جم رفت از او پرسشهایی را پرسید و جالب این که ذهن او را آماده و سرحال و دقیق دید و از این همه حضور ذهن به شگفت در آمد.
به گفته جعفریان آقای افشار را باید موسس علم ایرانشناسی در تمامی وجوه آن به شمار آود که تمامی مراحل و مراتبش را خود طی کرده و تجربه اندوخته بود.
او گفت که ایرج افشار کسی نبود که از دیگری کینهای به دل بگیرد و اگر هم کدورتی بود تنها در پرتو نقد و نظر علمی ایشان بر کارها رخ میداد و البته ایشان در نقد علمی اهل مجامله وتعارف نبود.
رئیس کتابخانه مجلس از ایرج افشار به عنوان یکی از بنیانگذاران نقد کتاب و مسئول مهمترین نشریه کتاب تاریخ معاصر یاد کرد.
کامران فانی، کتابدار و ادیب هم در سخنانی گفت: برخی شخصیتها برجستگی و فروغشان در بعد از وفاتشان بیشتر نمود و بروز پیدا می کند و استاد ایرج افشار از جمله این افرادند که در حوزه کتابداری و در تمامی سیسالی که به این شغل شریف( تنها شغل ایشان) اشتغال داشتند، حلقه وصل بین کتابداری سنتی و کتابداری مدرن شدند.
او از فهرست مقالات فارسی زندهیاد افشار به عنوان اثری ماندگار یاد کرد و گفت که آقای افشار همیشه آرزو داشتند که این اثر استمرار پیدا کند که خوشبختانه انتشار جلدهای اخیرآن را در زمان حیاتشان دیدند که از سوی مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شد.
در ادامه یوشیفوسا سکی از ایرانشناسان ژاپنی که دوستی 40 ساله با استاد ایرج افشار داشتند به جایگاه آمدند و از خاطرات خود با آن زندهیاد گفتند و تاثر ایشان از بیان خاطرات به اندازهای بود که بخشی از نوشته را به دلیل گریه بیامان نتوانستند ادامه بدهند و دکتر صادق سجادی که اداره جلسه را برعهده داشتند ادامه نوشته ایشان را خواندند.
هوشنگ دولت آبادی دوست دیرین ایرج افشار که 60 سال سابقه دوستی و سفر به اقصینقاط ایران را با او در کولهبار این دوستی مشترک داشت،نیز بر جایگاه قرار گرفت و به ذکر خاطرات سفر خود با استاد به هرات و تایباد اشاره کرد و از خنده آخر ایرج افشار سخن گفت که درعکسی از عکسهای جاضر در نشست بر صفحه نقش بسته بود.
آخرین سخنران این مراسم دکتر حسین معصومی همدانی بود که با اشاره به سفری با دکتر افشار به لیدن هلند و حضور در یک رستوران گفت:وقتی در این رستوران جای گرفتیم آقای افشار کاغذی را که برای غذا جلوی سفارش دهنده میگذارند برگرفت و با قلم روی آن نوشت که در چه تاریخی به این رستوران آمدیم و سپس از تک تک ما خواست زیر آن کاغذ را امضاء کنیم که همین کار را کردیم و سپس آقای افشار گفت که از این دست کاغذها بسیار دارد و اینان اسناد بیتردید در بیان یک رخداد تاریخی اند.
او گفت من همهگاه این سوال را مطرح میکنم که اگر در زمانی که آقای افشار در قید حیات بودند همزمان دو اتفاق فرخنده پیدا شدن بخشی ا زتاریخ بیهقی و یا سندی از یکی ا ز شهروندان دوره بیهقی پیدا میشد آقای افشار کدام یک را مهمتر ارزیابی میکرد گفت: یقین دارم که در این میانه دچار تردید میشدند.
پایان بخش برنامه تکرار نمآهنگی بودکه در میانه برنامه پخش شد.