برای نمونه تعدادی از مسافران مترو به محض اینکه وارد قطار میشوند به جای اینکه نیمنگاهی به رفتارهای فردی خود بیندازند مدام از جامعه انتقاد میکنند. یکی بدون ملاحظه بقیه، کنار درها مینشیند و تردد بقیه مسافران را با مشکل مواجه میکند. دیگری با صدای بلند با گوشی تلفن همراه صحبت میکند و خود نیز به عوامل آلودگی صوتی میپیوندد. برخی نیز مانند مسافری که در تصویر مشاهده میکنید بدون هیچ ملاحظهای آنقدر راحت روی صندلی مینشینند که عرصه بر مسافران دیگر تنگ میشود. اینجاست که میگویند «10درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشه در اقلیمی نگنجند».
بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که در آستانه گرم شدن هوا خوشبختانه برخی مسافران با خوشبو کردن خودبههیچ وجه اجازه نمیدهند مشام همسفران آنها آزرده شود. بهویژه آنکه به محض گرفتن میلههای افقی بالای سر ضرورت این موضوع دو چندان میشود. به خرید عطر و ادکلنهای گرانقیمت نیز هیچ احتیاجی نیست. کافی است چند وقت یکبار یک اسپری دارای برچسب تایید وزارت بهداشت خریداری و از آن استفاده کرد.
بوستان موتور
علاقه گروههای مختلف شهروندان به بوستانهای داخل شهر به حدی است که مسئولان برای برخی از این گروهها بوستانهای ویژهای را در نظر گرفتهاند. بوستان بانوان، بوستان افرادی که میخواهند در جایی قدم بزنند که مصرف دخانیات ممنوع باشد (پارک قیطریه) بخشی از این امکانات است. حال چنانچه برای افرادی که از صدای موتورسیکلت بیزارند نیز میتوان بوستانی را در نظر گرفت که ورود این وسیله به آن غیرمجاز باشد؛ زیرا در بوستانهای فعلی مدام راکبان این وسیله پرسروصدا در رفت و آمدند.
شاخ به شاخ
آنقدر در گزارشهای تصویری تلویزیون صحنههای تصادف خودروهایی که به صورت شاخبهشاخ با هم برخورد کردهاند به نمایش درآمده که دیگر این روزها در جادههای بینشهری کمتر رانندهای روی خط ممتد اقدام به سبقتگرفتن میکند. با وجود این به نظر میرسد به محض اینکه مسافرتهای نوروزی تمام شد تعدادی از رانندهها فراموش میکنندکه خطر تصادف شاخبهشاخ فقط به جادههای بینشهری محدود نمیشود و در همین خیابانهای شهر نیز میتواند روی دهد.
رانندههایی از این دست خط ممتد و به طور کلی قوانین راهنمایی و رانندگی را به عنوان موانع دست و پاگیری قلمداد میکنند که فقط با تخطی از آنها میتوان به راه خود ادامه داد؛ حال آنکه درصد زیادی از مصدومانی که راهی بیمارستانها میشوند طرز فکری اینچنینی داشتهاند و فقط بعد از تصادف به اشتباه بودن آن پی بردهاند.
دوستی خالهخرسه
این اواخر برخی نوجوانهای زیر 18سال و فاقد گواهینامه را میتوان روی موتورهای چهارچرخ بزرگ و مینیموتورهای دوچرخ دیدکه بیهیچ نگرانی از برخورد پلیس در کوچهها و حتی خیابانهای شهر تردد میکنند. تعدادی از والدین به مناسبتهای مختلف و به بهانه کادو دادن این موتورها را در اختیار فرزند خود قرار میدهند؛حال آنکه چنین هدیهای میتواند مصداق بارز دوستی خالهخرسه باشد؛ زیرا نداشتن گواهینامه و نبود آشنایی کافی با قوانین راهنمایی و رانندگی به طور حتم پس از مدتی دردسرهایی را برای این افراد فراهم میکند.
به تمام این مشکلات باید کم سن و سال بودن این راکبان را اضافه کرد. همسایههای چنین راکبانی نیز از دست آنها آسایش ندارند؛ زیرا برخی والدین به فرزند خود مجوز رفت و آمد در همان کوچه محل سکونت را میدهند. همین موضوع باعث میشود همسایهها برای دوچرخهسواری و تردد کودکان خود در کوچه مدام نگران باشند.