در سوی دیگر، واکنش کلی رانندگانی که در تصادفات درگیر میشوند، این است که به تصادف بهعنوان رخدادی نادر ،غیرقابل پیشبینی و خارج از کنترل انسان مسئولیتپذیر نگاه میکنند، ضمن اینکه پیش از تصادف تصور میکنند دارای چنان طبیعت منحصر بهفردی هستند که هرگز چنین حادثهای برای آنها اتفاق نخواهد افتاد. با این وجود برای راننده فرضی ما تصادف گذشته از غیرقابل پیشبینی بودن اساسا غیرقابل اجتناب هم هست. اینکه رانندگان فکر میکنند خودشان نسبت به دیگر رانندگان ایمنتر هستند، احتمالا براساس چنین تفسیری است که فقط افراد دیگر هستند که در تصادفات کشته میشوند.
اگرچه ترس در زمان یادگیری رانندگی وجود دارد اما هرچه مدت زمان تجربه رانندگی فرد بیشتر میشود، بهاین تصورکه تمام چیزهای خیلی بد برای دیگران رخ میدهد افزوده میشود. مقاله زیر به بررسی این موضوع پرداخته است که در یک تصادف نقش هر عاملی چقدر است.
در دستورالعملهای پلیس، معمولا رانندگان درگیر شده در تصادفات بهعنوان مقصر یا غیرمقصر دستهبندی میشوند و تمام صدماتی که میتواند برای رانندگان رخ دهد، بهترتیب افزایش قابلیت مجازات به سه دسته تقسیم میشود:
1- غیر قابل اجتناب
2- غیر تقصیری
3- تقصیری
با اصطلاحاتی مانند تصادف غیرقابل اجتناب بسیار بیشتر از رخدادهایی که واقعا غیرقابل اجتناب باشند روبهرو میشویم. این اصطلاح در تعداد بیشماری از اسناد رسمی و غم نامههای غیررسمی دیده میشود. برخی از صدمات در ترافیک بهطور ذاتی غیرقابل اجتناب هستند. مواردی وجود دارد که خودروهایی که روی پل حرکت میکنند بهدلیل نقص فنی یا زلزله از پل سقوط میکنند، یا اینکه خودروها توسط قطعاتی که از هواپیماهای در حال سقوط جدا شده مورد اصابت قرار گرفتهاند.
رانندگانی که در چنین تصادفاتی درگیر میشوند، خودشان تصمیم به رانندگی گرفتهاند اما قربانیان رخدادهایی تصادفی هستند که اساسا هیچ کنترلی بر آنها ندارند. هیچ تغییر واقعی وجود ندارد که آنها بتوانند در رفتارشان ایجاد کنند تا از چنین خطرهایی بکاهند. اما تنها یک کسر میکروسکوپی از میزان خطری که راننده با آن روبهرو میشود در اثر رخدادهایی است که راننده هیچ کنترلی بر آنها ندارد.
تمایل به جستوجوی تشابهات بین اطلاق قانونی غیرتقصیری و رخدادهای شانسی که در بالا آمد ناشی از این است که هنگام رخ دادن چیزهای بد، انسان تمایل دارد به جای خودش شانس بد را سرزنش کند. اگرچه من نمیتوانم با رد شدن با خودرو از روی یک پل باعث فروریختن آن شوم، یا اینکه باعث شوم چرخهای هواپیما روی سقف خودروی من بیفتد، اما اگر بخواهم، به سرعت و آسانی میتوانم در یک تصادف دو خودرویی، راننده غیرمقصر باشم.
اولین اولویت در اجتناب از خطر و سادهترین کار این است که هیچگاه مقصر نباشیم. با رعایت قوانین ترافیکی تا حد زیادی میتوانیم این کار را انجام دهیم.
سرعت
از آنجا که سرعت در تعادل بین ایمنی و قابلیت جابهجایی نقش دارد، رانندگان عاقل ممکن است در موارد متفاوت تصمیمات متفاوتی را اتخاذ کنند. اگر افزایش سرعت را در کم خطرترین قسمتهای سفر متمرکز کنیم میتوانیم با کمترین میزان افزایش خطر، سرعت متوسط سفر را بالاتر ببریم. بههرحال، باید اصول را همیشه در ذهن داشته باشیم. سرعت بالاتر موجب افزایش خطر تصادف میشود و اگر تصادفی رخ دهد، شدت جراحات بهطور شدید با میزان سرعت افزایش مییابد.
عواقب منفی رخدادهای نادر بسیار به سرعت وابسته است. عبارت من هیچ کاری نمیتوانستم انجام دهم، آن کودک ناگهان روی جاده دوید بهندرت میتواند صحیح باشد. تنها اینکه به کودکان یاد داده میشود بدون آنکه خیابان را نگاه کنند به وسط آن ندوند،به این معنی نیست که میتوانیم احتمال آنکه آنها این کار را انجام دهند را نادیده بگیریم. در سال 2002 در آمریکا 295 کودک زیر 10سال بهعنوان عابر پیاده کشته شدند. رانندگان باید هنگام گذشتن از کنار خودروهای پارک شده یا دیگر اشیایی که ممکن است از پشت آنها ناگهان یک عابر بیرون بیاید سرعت خود را بهطور قابل توجهی کاهش دهند.
لذت در رانندگی
رانندگی یکی از چندین فعالیتی است که در آن لذت و ایمنی در تضاد با هم قرار میگیرند.
اگر یک نفر بهطور ایمن رانندگی کند نه تنها خودش بهطور فردی سود آنرا میبرد بلکه تمام سیستم ایمنی از آن بهرهمند میشوند.
بهطور کلیتر، رانندگی ایمن و مودبانه، موجب ترویج رفتار مشابه در دیگران میشود. اگر سرعتهای متوسط کاهش یابد، پرسرعتترین رانندگان نیز سرعتشان را کم میکنند، اما همچنان از حالت نرمال خارج باقی میمانند. آنها انحراف خود را از حالت عادی حفظ میکنند، اما خطر موجود برای آنها و دیگران کمتر میشود.
بهطور گستردهتر، تعداد کل فوتهای ترافیکی یک کشور از جمع خطرهای پذیرفته شده توسط تمام رانندگان آن بهدست میآید. رانندهای که خطر را برای خودش کاهش میدهد سهم بزرگ و مهمی در کاهش حوداث رانندگی در سطح کشور داراست.
با رعایت اصول زیر، میتوان میزان خطر رادر ترافیک کاهش داد:
1 - آرامش را در اطراف خودروی خودتان حفظ کنید. این قانون ساده موجب بیشترین بهره در ایمنی میشود. این حالت هنگامی که کسی شما را تعقیب میکند به همان اندازه حالتی که شما کسی را تعقیب میکنید صادق است. در بازداشتن افراد دیگر از تعقیب خودروی خودتان با فاصله کمتر از حد ایمن، اقداماتی را اتخاذ کنید. هنگامی که در آزادراه میرانید تا جایی که شرایط اجازه میدهد از دیگر رانندگان فاصله بگیرید. به سرعت سبقت بگیرید. در کنار کامیونهای بزرگ، بهمدت بیشتر از آنکه برای سبقت گرفتن لازم است نمانید.
2 - از رفتار اسفناک دیگر رانندگان تعجب نکنید. شما در سیستمی رانندگی میکنید که در آن یک درصد از رانندگان خطر بیشتری را نسبت به 99درصد بقیه میپذیرند.
3 - چنان رانندگی کنید که بتوانید از عواقب رخدادهای نادر جلوگیری کنید. در یک سفر معمولی، هیچ موقعیت خارقالعادهای رخ نمیدهد. حتی در یک سال معمولی نیز به همین صورت است. اما در طول دوران رانندگی تعدادی رخدادهای بینهایت نادر ممکن است رخ دهد. چنان رانندگی کنید که رخدادهای بسیار نادر به تصادفات غیرقابل اجتناب تبدیل نشوند.
4 - اجازه ندهید تجربه شما را به این اشتباه بکشاند که عادتهای ضعیف رانندگی پیدا کنید. تجربه، معلم ضعیفی است زیرا ما را به این باور میکشاند که رانندگی ما ایمن است چون تا بهحال منجر به عواقب بد نشده است. با این وجود موقعیتهایی که تا بهحال تجربه نکردهایم رخ میدهد. چنان رانندگی کنید که چیزهایی که تا بهحال تجربه نکردهاید، به شما صدمه نرساند.
5 - یک راننده متوسط نباشید. اگر شما یک راننده متوسط هستید انتظار داشته باشید که در هر 12 سال یک بار تصادف کنید. برای جلوگیری از این موضوع باید ایمنتر از یک راننده متوسط رانندگی کنید.
6 - ایمنی و مهارتهای رانندگی خود را دستبالا نگیرید. به یاد داشته باشید که احتمالا شما به آن اندازه که فکر میکنید در امان نیستید. علاوه بر این، بهیاد داشته باشید که رانندگان دیگر فکر میکنند که ایمنتر و ماهرتر از شما هستند.
7 - بهیاد داشته باشید که رانندگی ایمن توسط شما برای دیگران نیز به اندازه خودتان سودمند است. هنگامی که شما از درگیری بدون تقصیر در تصادف اجتناب میکنید، بهصورت ناشناس یک لطف بسیار بزرگ به رانندگانی میکنید که ممکن است در چنان تصادفی مقصر باشند.
*استادیار دانشگاه علوم انتظامی وعضو مرکز تحقیقات وپیشگیری از مصدومیت دانشگاه شهید بهشتی