البته با شدت گرفتن انتقادات متقابل مقامهای ایرانی و بریتانیایی از نقض حقوق بشر از سوی طرف مقابل طی چند ماه اخیر، دو کشور بهطور غیررسمی و غیرعلنی سطح روابط دیپلماتیک خود را نیز کاهش دادهاند؛ بهطوری که هم اکنون سفارتخانههای دو کشور در تهران و لندن بدون سفیر و در سطح کاردار اداره میشود. در این میان نیز تعطیلی سفارت انگلیس در تهران در چند روز گذشته برخی گمانهزنیها را درباره قطع روابط تهران و لندن به همراه داشت، اما چند روز بعد سفارت بریتانیا در تهران اعلام کرد که تعطیلی اخیر بهدلیل تهدید امنیتی و از روی احتیاط بوده است.
پیوند و گسستی همیشگی
اگرچه از نخستین تماس دیپلماتیک میان ایران و انگلستان حدود 4 قرن میگذرد، اما این رابطه همواره با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است. سالهای دهه 1320 شمسی آغاز تنشهای رسمی در تقویم مناسبات دوجانبه است. در این سالها ملی شدن شرکت نفت ایران و انگلیس توسط دولت وقت ایران منجر به شکلگیری دوری از تنشها شد. این تنشها در سال 1332 به یک کودتا علیه محمد مصدق، نخستوزیر وقت ایران با حمایت انگلیس و آمریکا منجر شد که در نتیجه آن وی از نخستوزیری برکنار و سپس دستگیر و محاکمه شد. این دخالتها و مخالفتها از سوی انگلیس در طول بیش از 2 دهه بعد تداوم یافت تا اینکه وقوع انقلاب اسلامی نوع رابطه با بریتانیا را تغییر داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس سفارت خود را در تهران تعطیل کرد و دیپلماتهای خود را به بخش حافظ منافع انگلیس در سفارت سوئد منتقل کرد. این دیپلماسی سرد تا بیش از یک دهه ادامه یافت تا اینکه در سال 1365 سطح مناسبات سیاسی به سفیر ارتقا یافته و سفارت انگلیس در تهران بازگشایی شد.
اما یک سال بعد و در پی صدور فتوای امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی، روابط دیپلماتیک با لندن بار دیگر قطع شد. در 9 اسفند 1367 مجلس شورای اسلامی ماده واحدهای را با اکثریت آرا به تصویب رساند که از تاریخ تصویب آن قانون، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران موظف شد درصورتی که دولت انگلستان حداکثر ظرف یک هفته، مخالفت خود را با موضعگیریهای غیراصولی در مقابل جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران و مطالب کتاب ضداسلامی آیات شیطانی رسما اعلان نکند همه روابط سیاسی فیمابین را قطع کند. در 16اسفند و در پی اتمام ضربالاجل یک هفتهای، وزارت خارجه طی بیانیهای قطع کامل روابط سیاسی با انگلیس را اعلام کرد.
تابستان یک سال بعد روابط دیپلماتیک دو کشور در سطح کاردار از سرگرفته شد، اما 8 سال طول کشید تا این روابط به سطح سفیر ارتقا یابد. ژانویه سال 2000 کمال خرازی، وزیر امور خارجه وقت ایران به انگلیس رفت و سپتامبر سال بعد جک استراو، بهعنوان نخستین وزیر امور خارجه بریتانیا از زمان انقلاب اسلامی به ایران سفر کرد. این آمد و رفتهای دیپلماتیک، بهبود در مناسبات دو کشور را نوید میداد، اما 2 سال بعد روابط دو کشور بهدلیل امتناع ایران از پذیرش دیوید ردوای، سفیر جدید انگلیس بار دیگر تیره شد. پس از آن و در 23مارس 2007 نیز 15ملوان نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا توسط نیروهای ایرانی در خلیجفارس دستگیر شدند که البته 10روز بعد با بدرقه رئیسجمهور ایران آزاد شدند.
یک هفته پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم و در 29خرداد 1388 رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری دخالتها و شرارتهای فراوان دولت انگلیس در امور داخلی ایران، از این دولت با عنوان دولت خبیث یاد کرد. 4روز بعد نیز 2 نفر از دیپلماتهای انگلیسی از ایران اخراج شدند و فعالیت رسانهای شبکه بی.بی.سی ممنوع و جان لاین، خبرنگار این شبکه نیز اخراج شد؛ در مقابل، انگلیس نیز 2 تن از دیپلماتهای ایرانی را اخراج کرد. همان روز منوچهر متکی، وزیر امور خارجه خبر از کاهش سطح روابط با انگلیس داد. با این همه اوج تنش در روابط تهران و لندن هنگامی بود که ایران 9 نفر از کارکنان سفارت بریتانیا را به اتهام نقش داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات ریاستجمهوری بازداشت و محاکمه کرد. این رفتارها و گفتارها به همراه اظهارات و موضعگیریهای اخیر بار دیگر روابط پرفراز و نشیب دو کشور را در گسستی دامنهدار قرار داده است؛ گسستی که در آن تهران خواهان کاهش و یا قطع روابط با لندن است.
سفیر انگلیس؛ عنصر نامطلوب
اگرچه بحث کاهش یا حتی قطع روابط ایران و انگلیس پس از تحولات انتخابات دهم ریاستجمهوری همواره جدی بود، اما پس از اظهارات سایمون گس، سفیر سابق این کشور در تهران، اراده ایران جدیتر شد؛ تا جاییکه این مسئله به راهروها و صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شد. اظهارات گس درباره حقوق بشر، پرونده هستهای، تحریمها علیه ایران و سپاه پاسداران و دیگر مسائل سیاسی ایران سبب شد تا وی در نقش یک کاتالیزور تخریبی طی کمتر از یک سال روابط دو کشور را تا آستانه قطع مناسبات پیش برد.
پس از آن علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از مصداق عنصر نامطلوب شدن در عرصه بینالمللی و آموختن ادب سخن گفتن با ملت بزرگ ایران سخن گفت و حسین نجابت، رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس گس را از بدترین سفیر انگلیسیها در تهران خواند. ولی رویدادهای بعدی نشان داد که این نه خواست سفیر بلکه خواست دولت انگلیس بوده است؛ خواستی که دنبالهای از دیپلماسی ایالات متحده برای تنشآفرینی و بهانهجویی در مسائل ایران تعریف میشد. از این دیدگاه بازخوانی اقدامات سفیر سابق انگلیس در تهران نیز نشان میدهد که عمده توجه و تلاش گس در راستای مداخلهجویی در امور داخلی ایران بود؛ مسئلهای که در امتداد دیپلماسی عمومی دولت بریتانیا تعریف میشود. اعطای لقب «سر» به سایمون گس از سوی ملکه الیزابت و انتصاب وی بهعنوان نماینده ناتو در امور غیرنظامی در افغانستان نشانههایی از تقدیر و تشکر دولت بریتانیا از وی در اجرای دیپلماسی عمومی و رسمی لندن است.
اقدام مجلس برای قطع روابط
پیش از این نیز اظهارات دیوید میلبیند، وزیر امور خارجه سابق انگلیس در رابطه با اوضاع داخلی ایران پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 باعث شد تا تعداد 35نفر از نمایندگان مجلس در طرحی خواستار قطع یا کاهش سطح روابط ایران با انگلیس بهدلیل دخالت این کشور در امور داخلی ایران به ویژه پس از انتخابات اخیر ریاستجمهوری شوند که با نظر رئیس مجلس برای بررسی بیشتر به کمیسیون امنیت ملی مجلس ارجاع شد. پس از بررسی این طرح در کمیسیون نیز نظر اعضای آن نسبت به کاهش سطح روابط با انگلیس مثبت بود. چنان که محمد کرمیراد، عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی سال گذشته از بررسی طرح کاهش روابط جمهوری اسلامی با دولت بریتانیا با حضور مسئولان وزارتخانههای امور خارجه و اطلاعات و سایر دستگاهها خبر داده بود.
به گفته وی اعضای این کمیسیون با توجه به اظهارات سفیر بریتانیا مبنی بر وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران، قطع رابطه با آن کشور را به صورت قاطع مطرح کردند که پس از اظهارات نمایندگان مجلس و دولت، رأیگیری شد و آنها با اکثریت آرا قطع رابطه کامل با دولت انگلیس را خواستار شدند. خواست مجلس باعث شد تا ۱٨بهمن 1389 طرح یکفوریتی الزام دولت به قطع رابطه با بریتانیا منتشر شود اما تصویب آن در صحن علنی هنوز نهایی نشده است. در این زمینه علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت که اصل کاهش ارتباطات عملا نظر پذیرفتهای است که از مدتها قبل در حال اجراست و به همین علت امروز ایران در انگلستان دارای سفیر نیست و رابطه ما نیز بهشدت کاهشیافته است و آنچه مدنظر بسیاری از نمایندگان مبنی بر کاهش روابط است محقق شده، ولی اگر این مصوبه حالت قانونی بهخود بگیرد الزام بیشتری پیدا میکند. به هر حال طی این طرح که از راهکارهای مقابلهجویانه ایران در مقابل رویکردهای مداخلهجویانه انگلیس است، روابط اقتصادی دو کشور را که بیش از یک میلیارد دلار برآورد میشود به حدود 500میلیون دلار خواهد رساند. البته باید منتظر بود و دید که آیا مجلس هشتم راه مجلس چهارم را در قطع یا کاهش روابط با انگلیس پیش خواهد گرفت یا خیر؟