در هفتههای اخیر، نمونههایی از آبهای نزدیک نیروگاه هستهای فوکوشیما واقع در سواحل شرقی ژاپن برداشت شده است. این نمونهها میزان بالایی از ایزوتوپهای رادیواکتیو نظیر سزیوم 137 و ید 131 را نشان میدهند. تمامی اشکال حیات چه روی خشکی و چه در اقیانوسها بهطور طبیعی در معرض اشعههای یونیزه شده قرار دارند اما فرکانسهای بالای این تشعشعات، انرژی کافی جهت اعمال تغییرات بر DNA را دارند. اغلب آسیبهای ژنتیکی ترمیم میشوند اما مازاد تشعشعات انسانساخت میتوانند کار ترمیم ژنهای شکسته شده یا آسیبدیده را برای بدن سختتر کنند.
در روزهای اخیر تمرکز تشعشعات در آبهای ژاپن بهشدت نوسان داشته است اما در روز چهارشنبه 30 مارس سال2011 (10 فروردین سال1390) متخصصین ایمنی هستهای ژاپن به آسوشیتدپرس اعلام کردند که تنها میزان ید به 3355 برابر بیش از حد مجاز رسیده است. این سطح تا تاریخ یک آوریل سال2011 (12 فروردین سال1390 ) بیشترین حدی بوده که گزارش شده است اما شواهد حاکی از آن است که روزبهروز بر میزان تشعشعات افزوده میشود. در عین حال چگونگی این مسئله موضوعی است که تاکنون نامشخص باقیمانده است. طبق گزارشهای نیویورک تایمز میزان سزیومی که در تاریخ 28ماه مارس (8فروردین ماه) سنجش شد نیز حدودا 20برابر حد مجاز بوده است.
اثرات نامطلوب بر گونههای جانوری
تشعشعاتی از این دست میتوانند باعث جهشهای ژنتیکی بسیار عجیب و نادر شود. طبق گفتههای جوزف راچلین، سرپرست لابراتوار کالج لمان و مدیر تحقیقات دریایی و مصبی شهر نیویورک قطعاً تشعشعات میتوانند به جانوران اقیانوسی از طرق مختلف آسیب وارد کنند. تشعشعات میتوانند مستقیما گونههای جانوری را از بین ببرند، یا جهشهای ژنتیکی عجیب و نادری در فرزندان آنها ایجاد کنند یا حتی مواد رادیواکتیو را به زنجیره غذایی انتقال دهند. راچلین میگوید: تشعشعات رادیواکتیو به شکل قابلتوجهی توانایی از بین بردن ارگانیسمهای زنده را دارند اما این نگرانی خیلی کمتر از اثرات احتمالیای است که این تشعشعات میتوانند از نظر ژنتیکی بر موجودات زنده داشته باشند. در حقیقت تغییر ژنتیکی گونههای مختلف جانوری و دخالت در تولیدمثل آنها، مشکل بزرگی است که اکنون با آن مواجهیم. بهرغم این مسئله گفتههای افوارد ویکر بهعنوان یک رادیولوژیست نیز جالب توجه است.
وی میگوید:غلظت سزیوم و ید در آب اقیانوس از آنچه من تاکنون تجربه برخورد با آن را داشتهام، بسیاربیشتر است. این میزان بدونشک میتواند منجر به مرگومیر قابلتوجهی شود یا حتی پتانسیل تولیدمثل را بهشدت کاهش دهد. ویکر که استاد بازنشسته دانشگاه ایالتی کلرادو است، به نشنال جئوگرافی گفت: من شک دارم که اثرات مستقیم تشعشعات ناشی از رآکتورهای آسیبدیده فوکوشیما در یک منطقه وسیع و خارج از محدوده ساحلی ژاپن مورد بررسی قرار گرفته باشند. او چنین ادامه میدهد: در حال حاضر استفاده از حدود مجاز جهت برآورد آسیبهای احتمالی به حیات دریایی از اهمیت کمتری برخوردار است. برای دستیابی به یک ارزیابی قابل اطمینان جهت سنجش خطرات احتمالی روی موجودات دریایی، دانشمندان بایستی میزان حقیقی ید رادیواکتیو موجود در آب را بدانند.
این آگاهی بایستی شامل میزان ید در بدن ماهیان و سایر موجودات زنده دریایی در اطراف نیروگاه فوکوشیما داییچی نیز باشد. لازم به ذکر است که سنجش میزان رادیواکتیو در گونههای کوچک جانوری بسیار سخت است. ویکر میگوید: ممکن است که سطوح مواد رادیواکتیو در نزدیکی رآکتورها افزایش پیدا کنند و برای حیات دریایی در حوزه محلی خطر ایجاد کنند. اما احتمالاً افزایش مواد رادیواکتیو بیشترین اثر را بر توان تولیدمثلی ماهیان محلی خواهد داشت. ویکر سخنان خود را چنین ادامه میدهد: تخم و لارو موجودات دریایی بهشدت نسبت به تشعشعات هستهای حساس هستند، چرا که اتمهای رادیواکتیو میتوانند اتمهای دیگری را به جای اتمهای اصلی در آنها جایگزین کنند. برای موجودات دریایی نتیجه قرار گرفتن در معرض تشعشعات هستهای تغییر DNA است.
راچلین از کالج لمان میگوید: اغلب چنین ارگانیسمهای تغییر شکلیافتهای توانایی بقا را از دست میدهند. بقیه آنها که زنده میمانند، ناهنجاریها را به نسل بعدی منتقل میکنند. در هر صورت قرار گرفتن در معرض تشعشعات رادیواکتیو در بلندمدت میتواند به توانایی بقای جمعیتهای مختلف جانوری آسیب وارد کند. راچلین معتقد است که بیشتر موجوداتی که از این تشعشعات آسیب میبینند، بیمهرگانی نظیر ستارههای دریایی، شقایقهای دریایی و کرمهای دریایی هستند. چرا که بیمهرگانی از این دست سریعتر از موجوداتی که پوسته محافظی نظیر صدف یا لاک دارند، تشعشعات را جذب میکنند. این نظریه کمی با نظریه ویکر که میگوید: ممکن است ماهیان بیشتر در معرض خطر قرار داشته باشند، تفاوت دارد.
ویکر چنین اضافه میکند: من به شخصه انتظار هر نوع کاهش موقت و گذرایی را در تولیدمثل ماهیان محلی خواهم داشت. اما در عین حال این احتمال هم وجود دارد که گونههایی که به هر شکل تحتتاثیر تشعشعات و مواد رادیواکتیو قرار نگرفتهاند، از پیرامون این محدوده مهاجرت کنند و این خود کاهش بیشتری را بهدنبال خواهد داشت. اما راچلین به نکته دیگری اشاره کرده و میگوید: علاوه بر خطراتی که تولیدمثل موجودات زنده را تهدید میکند، مسائل دیگری هم مطرح است. بهعنوان مثال مواد رادیواکتیو با حرارت بالایی که تولید میکنند، بدن ماهیان را میسوزانند. پیش از این مسائل پیچیدهای نظیر ماهیگیریهای بیرویه سبب شده است که گونههای شکارچی نظیر ماهیان تن و شمشیرماهیان در اقیانوس آرام تحت فشار قرار گیرند و حال با وجود شرایط کنونی این فشارها تشدید شده است. وی میافزاید: اکنون فصل تخمریزی ماهیان است و من بسیار نگران هستم. اگر این تاثیرات باقی ماهیان جوان و لاروها را تحتتأثیر قرار دهد، بیشک در آینده مشکلات چندبرابر خواهد شد.
سؤال اینجاست که آیا تهدیدات به همینجا خاتمه پیدا میکند یا خیر؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است که به گذشته برگردیم. 20سال پس از فاجعه ننگین نیروگاه هستهای چرنوبیل، رشد بالای جمعیت حیاتوحش در 19مایلی (30 کیلومتری) محدوده کنترل شده، دانشمندان را شگفتزده کرد. گوزنهای به ظاهر سالم، گرازهای وحشی، سیاهگوشها، عقابها و جغدها نمونه جانورانی هستند که در سراسر محدوده فوقالذکر یافت شدهاند. انفجار مهیبی که در نیروگاه چرنوبیل رخ داد، مواد رادیواکتیو را در محدوده گستردهای از بلاروس گرفته تا اکراین و روسیه پراکنده ساخت. اما مطالعات اخیر نشان میدهد یک گونه پرستو به نام پرستو پشت آبی که در اکراین و نزدیکی نیروگاه چرنوبیل زندگی میکند، بهشدت از ناهنجاریهای زمان تولد و اختلالات دیگر رنج میبرد. علاوه بر این، مشاهدات حاکی از آن است که از طول عمر این گونه کاسته شده و حتی در برخی موارد تخمگذاری آن هم با مشکلاتی همراه است. محققین با مطالعه جداگانه پرندگان توانستهاند اثرات فیزیولوژیک را جدا از اثرات جامعهشناختی و روانشناختی که بر انسانها تاثیر گذارند، بررسی کنند. تیم موسئو یک پروفسور بیولوژی در دانشگاه کارولینای جنوبی و محقق کمیته تحقیقاتی نشنالجئوگرافی میگوید: پرندگان مواد الکلی مصرف نمیکنند، سیگار نمیکشند و استرسهایی که بر انسان مؤثر است، آنها را رنج نمیدهد.
هنوز چرنوبیل قربانی میگیرد
یافتههای اخیر حاکی از آن است که بهرغم کاهش سطوح تشعشعات احتمالا هنوز هم مردمی که در نزدیکی زونهای متأثر از مواد رادیواکتیو در چرنوبیل زندگی میکنند، در معرض خطر هستند. آقای آندریاس مولر از دانشگاه پیر و ماریکوری در پاریس، سرپرست گروه تحقیقاتیای است که گونه پرستوی پشتآبی را از سال1991الی2007 مورد مطالعه قرار داده است. این گروه بهدنبال علائم غیرطبیعی نظیر نوکها و پنجههای دفرمه شده یا پرهایی با رنگهای غیرمعمول بوده است. بیش از 7700 پرنده مورد مطالعه قرار گرفتهاند، برخی از چرنوبیل و برخی دیگر از محدودههای کنترل شده خیلی دورتر نظیر اسپانیا، ایتالیا و دانمارک. نتایج تحقیقات این گروه در تاریخ 18آوریل سال2007 در مجله تخصصی بیولوژی چاپ شد. این نتایج نشان میدهند که اختلال در پرندگان چرنوبیل بسیار بیشتر از سایرین است.
بیشتر از 13درصد از پرندگان چرنوبیل به آلبینیسم مبتلا هستند. پروفسور مولر میگوید: علائم غیرطبیعی همچون آلبینیسم در طبیعت بسیار نادر است. بررسی سال به سال همان پرندگان نشان داد که احتمال بقای این پرندگان بیمار کمتر است و در ضمن موفقیت تخمگذاری آنها نیز نسبت به سایرین 50 درصد کمتر است. این یافتهها فرضیه گروه مبنی بر اینکه حتی سطوح پایین تشعشعات هم کافی است تا اختلالاتی بیشتر از حد متعارف ایجاد کند، تایید کرد. آقای موسئو از دانشگاه کارولینایجنوبی نیز در حال انجام یک تحقیق در زمینه بهداشت کودکانی است که در منطقه چرنوبیل زندگی میکنند. او میگوید: بر مبنای اطلاعات بهدست آمده از وضعیت پرندگان چرنوبیل، ما تصور میکنیم که بدونشک بسیاری از بیماریهای مردم این منطقه در حال و آینده به تشعشعات رادیواکتیو مربوط خواهد شد. فرضیات این گروه تحقیقاتی با آنچه آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و سازمان بهداشت جهانی در سال2005 گزارش کردند در تضاد است.
آنها اظهار داشتند که استرسهای احتمالی و نابودی زمینهای کشاورزی پس از دوران کمونیسم عامل فقر بهداشت در این منطقه هستند. برتون بنت یک متخصص بازنشسته که کرسی مدیریت این مجمع را در سال2005 برعهده داشته، میگوید: ما تشویش و اضطراب زیادی را در مردم این منطقه یافتیم. در مجموع میزان مواد رادیواکتیوی که مردم در فاجعه چرنوبیل در معرض آن قرارگرفتند، نسبت به آنچه میتوانسته در ظرف 10سال و حتی بیشتر بر آنها وارد شود؛ خیلی کمتر بوده. آقای بنت که از یافتههای گروه تحقیقاتی آقای مولر و همکارانش بیاطلاع است، میگوید: برای ایجاد نارساییها و معلولیتها، سطوح بسیار بالایی از تشعشعات رادیواکتیو لازم است. من حقیقتا شک دارم که مطالعات این گروه بر مبنای محکمی استوار باشد. یافتههای مجمع تخصصی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سازمان بهداشت جهانی حاکی است که در حدود 6/6میلیون نفر در معرض دوزهای بالای تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفتهاند و 56نفر نیز مستقیماً به همین واسطه کشته شدهاند. این مجمع تخمین زده است که حدود 5هزار نفر نیز احتمالا در معرض ابتلا به بیماریهایی نظیر سرطان قرار دارند. مولر و همکارانش این رقم را بسیار بیشتر تخمین زدهاند. اگر نتایج تحقیقات مولر و همکارانش درست باشد هماکنون میلیونها نفر در بلاروس، اوکراین و روسیه در معرض خطر هستند.
حال به وضعیت کنونی ژاپن بازمیگردیم. طبق گفتههای بیل برنت که یک شیمیدان متخصص در مسائل اقیانوسی است، تشعشعات رادیواکتیو در کوتاهمدت برخی اثرات منفی مشخص را بر حیات دریایی بهجا خواهد گذاشت. اما در کنار این اخبار بد، اخبار خوبی هم هست و آن اینکه نیمه عمر ید تنها 8 روز است. آقای برنت استاد دانشگاه ایالتی فلوریدا، چنین میافزاید: اگر متخصصین ژاپنی بتوانند جلوی نشت مواد رادیواکتیو را بگیرند، مشکلات تا حدی حل خواهد شد، چرا که حداقل در مورد ید تنها با عوارض کوتاهمدت مواجه خواهیم شد. اما با این وجود مشکلات نشت سزیوم از نیروگاه فوکوشیما همچنان به قوت خود باقی است. این مشکل حتی جدیتر هم هست چرا که این ایزوتوپها 30سال زمان نیاز دارند تا رو به زوال نهند.
اثرات نامطلوب بر زنجیره غذایی
تشعشعات رادیواکتیو میتوانند وارد زنجیره غذایی شوند. راچلین از کالج لمان معتقد است که اگر حیوانات از گیاهان آلوده به تشعشعات رادیواکتیو یا حیوانات کوچکتری که بدنشان به هر نحو مواد رادیواکتیو را جذب کرده است، تغذیه کنند این امکان فراهم میشود که مواد رادیواکتیو خود را وارد زنجیره غذایی کنند. برنت از دانشگاه فلوریدا تاکید میکند که برخی از گیاهان نظیر کلپها میتوانند به سرعت ید را جذب کنند.
طبق گفتههای ران کندال که یک سمشناس طبیعی از دانشگاه فنی تگزاس است، این احتمال نیز وجود دارد که خرابی شهرهای شمالشرقی ژاپن به واسطه زمینلرزه و سونامی سبب آزادسازی فلزات سمی نظیر سرب به خاک و آب این محدوده شده باشد. وی میگوید: تحقیقات پیشتر ثابت کرده است که فلزات سمی همراه با تشعشعات رادیواکتیو میتوانند سیستم ایمنی بدن مهرهداران را بهشدت تخریب کنند، این امر در نهایت منجر به آسیبپذیری بیشتر جانوران در برابر بیماریها خواهد شد. این مسئله یک موضوع بسیار مهم در زمینه بهداشت انسان و محیط است چرا که تباهی گستردهای را در پی خواهد داشت. برای کندال این فاجعه یادآور وضعیت شهر نئواورلئان بعد از توفان کاتریناست. اما آنچه که حادثه اخیر را پیچیدهتر ساخته، وجود تشعشعات رادیواکتیو است.
ویکر اشاره دارد بر این مطلب که اقیانوس ظرفیتی خارقالعاده برای کاهش میزان تشعشعات دارد. او میگوید: اقیانوس توانایی برگشتپذیری نیز دارد؛ بدینمعنا که با پراکنش تشعشعات رادیواکتیو و نهایتا زوال آنها کمکم موقعیت بهبود پیدا میکند و محیط قادر خواهد بود تا خود را احیاء کند. اما بایستی مدنظر داشت که تاکنون فرصت چندانی برای مطالعه اثرات ناشی از انتشار گسترده مواد رادیواکتیو به اکوسیستمهای دریایی فراهم نبوده است. بهترین دادهها برمیگردد به آزمایش سلاحهای هستهای در اقیانوس آرام در خلال دهه1950 و دهه1960. کندال از دانشگاه فنی تگزاس نیز تاکید میکند که تاثیر حضور تشعشعات در آب دریاها و اقیانوسها هنوز بهطور کامل شناخته نشده است. او میگوید: این دوز مشخصی از سم است که آن را خطرناک میکند، واضح است که هرچه بر میزان تشعشعات رادیواکتیو افزوده شود، اثرات بالقوه بیشتری را هم باید انتظار داشت. این موضوعی است که ما بایستی حتما به دقت آن را مورد بازنگری قرار دهیم. راچلین نیز اضافه میکند: اگر صحبت تنها بر سر یک بار باشد، بسیار خب، فرض میکنیم که مشکلی ایجاد نمیکند اما اگر نشت رادیواکتیو برای ماهها به همین صورت در ژاپن ادامه پیدا کند، قطعا حیات دریایی با بحرانهای جدیتری مواجه خواهد شد. با این همه خط ساحلی و محیط پیرامون آن به هیچ وجه موقعیتی مشابه چرنوبیل ندارند، نمیتوان روی کل محدوده را سیمان ریخت و آن را پوشاند بلکه بایستی به خیلی از موارد در این رابطه توجه کرد. تحقیقات درباره این فاجعه تازه آغاز شده و بیشک کماکان نیز ادامه خواهد داشت.