حالا مدتهاست که این وسیله دیگر مثل آن روزها جذابیت ندارد و در حد یک اسباببازی و همدم لحظات تنهایی در دست بسیاری از افراد خودنمایی میکند.فراگیر شدن استفاده از این ابزار باعث شده دیگر کمتر کسی پیدا شود که از آن بینصیب مانده باشد. امروزه حتی بچه مدرسهایها هم به دلایل مختلف و بهرغم ممنوعیتها و محدودیتهای قانونی و عرفی که در محیطهای آموزشی تدوین شده، در کیف خود و در کنار کتاب و دفتر و وسایل مدرسه، آن را نگه میدارند.
جالب اینجاست که این مهمان ناخوانده روز به روز جایگاه ویژهای در دست و دل دانشآموزان باز میکند و با سرعتی غیرقابل کنترل، هوش و حواس دانشآموزان را به تسخیر خود درمیآورد. جذابیت این وسیله برای دانشآموزان به حدی است که تمایل به نو کردن و افزایش تعداد این ابزار در این قشر حتی بیشتر از یک فرد بازاری است و به لطف همین ابزار، اوقات فراغت، غیرفراغت و حتی ساعات حضور در کلاسشان پرمیشود. طی سالهای اخیر، پیوسته در قالب بخشنامه یا آییننامههای آموزشی، دستوراتی مبنی بر ممنوعیت استفاده از موبایل توسط دانشآموزان در مدارس صادر شده و یکی از دغدغههای اصلی متولیان امر اعم از معلمان، مدیران، مربیان، اولیا و کادر اداری روی راهکارهای حل این موضوع معطوف شده است.
شنبه، نخستین روز هفته وقتی وارد مدرسه میشدیم میدانستیم که ناظم مدرسه هر جا که باشد سرو کلهاش پیدا میشود و طول ناخنهایمان را اندازه میگیرد. یک هفته تمام برای افزایش طول آنها تلاش میکردیم و تنها در آخرین روز هفته لذتش را میبردیم. جالب آنجا بود که در همان روز، آن لذت به دست خودمان به پایان میرسید و به خاطرهها میپیوست. حال اگر ناظم، آن روز از دنده چپ بلند شده بود، بلند بودن ناخن به معنای محروم شدن از ساعت اول بود. هر چه قسم و آیه که امتحان نیم ثلث داریم و کلی درس خواندهایم، التماس و خواهش و درخواست افاقه نمیکرد که نمیکرد. اما دیگر دوره زمانه عوض شده و چیزهای دیگری مد شده است. حالا اگر ناظم مدرسه از دنده چپ بلند شود؛ اشتباه ناخودآگاه یک دانشآموز هم مزید بر علت میشود و آن وقت است که کیفهای دانشآموزان چک میشود. اگر یک نفر درست جاسازی نکرده باشد نه تنها از یک کلاس درس که از ساعات درس آن روز محروم میشود و تنها با حضور والدین و دادن تعهد است که قضیه رفع و رجوع میشود و فیصله پیدا میکند.
زنگ آخر که به صدا درمیآید خیابان و پیادهرو پر میشود از دانشآموزانی که با شور و هیجان از مدرسه خارج میشوند. گروههای چند نفره دانشآموزان جلوی دبیرستان تجمع میکنند و انگار قصد عزیمت به خانه را ندارند. علیرضا که بهنظر 16، 17ساله است «هدفونی» در گوش دارد؛ به موسیقی گوش میدهد و در رویاهای خود سیر میکند. 4-3 نفر از بچهها هم کنج خروجی مدرسه ایستادهاند و به هم تخمه تعارف میکنند. یکی از آنها در حال ور رفتن با گوشیاش است. آرش در مقطع پیشدانشگاهی تحصیل میکند. او درباره اینکه مشکلی بابت آوردن موبایل به مدرسه دارد یا نه، میگوید:«مسئولان مدرسه با بچههای پیشدانشگاهی زیاد کاری ندارند اما به اولیها، دومیها و سومیها خیلی گیر میدهند.» رضا، دیگر عضو جمع آنها میگوید: «وقتی بخواهند گیر بدهند، اوضاع خیلی «خفن» میشود. در چنین مواقعی بچهها گوشیهایشان را در 7 تا سوراخ قایم میکنند.»
زندگی من بدون موبایلم
سعید اجاقلو دانشآموزی است که در مقطع دبیرستان تحصیل میکند. او درصورت نبودن موبایلش دچار سردرگمیهای عجیبی میشود: «من بدون موبایلم احساس گمشدگی میکنم. همه شماره تلفنهای من در گوشیام ذخیره شدهاند. اگر روزی تلفنم گم شود یعنی تمام دوستانم را از دست دادهام و این موضوع برایم وحشتناک است. هیچ وقت به ذهنم نرسیده که میشود با موبایل تقلب کرد. در مدرسه هم کسی را ندیدهام که با موبایل تقلب کند. برای تقلب کردن شیوههای قدیمی سادهتر هستند و حتی کاربرد بیشتری هم دارند. بهنظرم تقلب کردن با موبایل بهدلیل سختیها و پیامدهایی که به همراه دارد واقعا احمقانه است.»
لذت یواشکی پیامک دادن
علی جوادی، 12 سال دارد. چند ماهی است که پدرش یک سیمکارت اعتباری با یک گوشی گرانقیمت برایش خریده است. علی که از این بابت خیلی خوشحال است درباره نحوه استفاده از موبایلش میگوید: «سر کلاس آنرا روی ویبره میگذارم. شاید کسی کار واجب داشته باشد و اس.ام.اس بفرستد ولی لذتبخشترین امتیاز داشتن تلفن همراه وقتی است که دور از چشم معلم، یواشکی با دوستانم اس.ام.اس بازی و برای زنگ تفریح برنامهریزی میکنیم.»
جدی برخورد میکنم
حسین حسنلو، مدیر یکی از دبیرستانهای پایتخت است. او درباره دلیل مخالفتش برای استفاده از موبایل در مدرسه این طور توضیح میدهد: «تلفنهای همراه دوربیندار برای ما مشکلات بسیاری ایجاد کرده است. به عقیده من اصلا دانشآموزان در مدرسه نیازی به تلفن همراه ندارند. یکی از مشکلات اصلی استفاده از موبایل، تقلب و ارسال عکس برگههای امتحانی برای بیرون از جلسه و دریافت پاسخ سؤال است. من تأکید بسیاری دارم که نمره دانشآموز باید برای خودش باشد یعنی نتیجه تلاش و زحمت خودش باشد ولی با این روشی که عدهای از دانشآموزان پیش میگیرند این شرایط ایجاد نمیشود به همین دلیل با حضور موبایل در مدرسه بهطور جدی برخورد میکنم.»
کالای مفید اما دردسرساز
یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی که امروزه کاربردهای روزافزونی در میان خیل گسترده جامعه پیدا کرده تلفن همراه است که برخلاف سایر تکنولوژیها توانسته از سوی اقشار و طبقات مختلف سنی، جنسیتی و اجتماعی تقریبا به یک اندازه مورد استقبال قرار گیرد تا جایی که صحبت از وجود حداقل 35میلیون خط موبایل در کشور بر سر زبانهاست (نشریه تخصصی ارتباطات، زمستان 87). اگر ویژگیهایی مثل تعاملی بودن، جمعزدایی، شکست مفاهیم زمان و مکان، تمرکززدایی، ظرفیت بالا و انعطافپذیری را برای فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که موبایل با داشتن یک سری ویژگیهای جذاب به راحتی توانسته است جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده و به صورت یک کالای فرهنگی ظاهر شود. این در حالی است که ورود موبایل به عرصه اجتماعات بشری چالشهای جدیای را در عرصههای مختلف فراهم آورده که یکی از این حوزههای چالشبرانگیز ورود این ابزار چندرسانهای در نظام آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که کارکرد آشکار و اصلی آن جامعهپذیری دانشآموزان است. این نهاد آموزشی در خط مقدم تعامل یا تقابل با آثار فردی و اجتماعی این تکنولوژی نوین یعنی موبایل قرار دارد. اما موضوعی که باعث نگرانی بیش از پیش مسئولان آموزشی شده این است که طبق تحقیقات انجام گرفته، سن استفاده از آن حتی به دانشآموزان مدرسه ابتدایی نیز انتقال یافته است. این در حالی است که بهرام محمدیان، «دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش» در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفته است: دانشآموزان نباید در مدرسه از تلفن همراه استفاده کنند و درصورت همراه داشتن باید آن را به مدیر مدرسه تحویل دهند. در آییننامه اجرایی مدارس نیز آمده است، استفاده از هر وسیلهای که باعث اخلال در امر آموزش شود در مدارس ممنوع است.»
دکتر ابوالفضل ذوالفقاری، جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره همراه داشتن موبایل توسط دانشآموزان میگوید: «واضح است که نمیتوان یک نسخه کامل و بدون نقص را برای تمام مدارس پیچید. در خیلی از کشورهای توسعه یافته به درخواست مدیران و معلمان استفاده از موبایل در مدرسه ممنوع شده است و تلاش برای غلبه بر این مشکل مختص کشور ما نیست. به همراه داشتن موبایل در کلاس درس و مدرسه دارای ضررهایی بیشتر از فواید آن است و حداقل در شرایط فعلی که فرهنگسازی لازم انجام نشده این موضوع برای مدیران و والدین به یک بحران تبدیل شده است. وجود بلوتوثها، پیامکها و تراکهای غیراخلاقی یا فیلمبرداری و گرفتن عکس از سایر دانشآموزان و انتشار آن در اینترنت یا از طریق سی دی و بلوتوث و سوء استفادههای احتمالی دیگران از آنها، مشکلاتی است که در مدارس با آن مواجه هستیم.»
وی افزود: «مشکل اصلی مدارس ایران روشن بودن موبایل و صحبت کردن نیست بلکه فایلهای متنوع موجود در موبایل دانشآموزان است که باعث مشغولیات ذهنی و بیاثر کردن فرایند یاددهی و یادگیری آنان میشود و درگیریهای زیادی برای مدیران، معلمان و والدین بهدنبال دارد. فرسودگی و تهی شدن انرژی معلمان برای یاددهی از یک سو و مشغول بودن ذهن دانشآموز یا به قولی، دل ندادن به درس و مدرسه از سوی دیگر و در نهایت معدل پایین در پایان ترم و شکایت والدین به مربیان مدرسه از جمله پیامدهای این وسیله است.»
این جامعهشناس یک راهکار مؤثر برای حل این مسئله پیشنهاد میدهد: «برخی خانوادهها از مشکلات همراه داشتن موبایل اطلاعات کافی ندارند و در مقابل مدیر مدرسه مقاومت میکنند تا جایی که این موضوع به درگیری هم منجر میشود. بهترین راهحل برای دادن آگاهی به والدین تشکیل جلسه انجمن اولیای کلاسی است. اگر در جلسات انجمن کلاسی از مشاور، جامعهشناس یا پزشک مسلط به موضوع برای حضور در دعوت شود و مضرات و آسیبهای استفاده از موبایل برای دانشآموزان با استناد به یافتههای علمی، آسیبهای احتمالی مغناطیسی، روانی، حواسپرتی، استرس، اضطراب، کاهش خورد و خوراک، انتقال بیماریهای ویروسی و باکتریایی، مشکلات گوارشی، بدخوابی، لرز، حساسیت و... در اثر استفاده مشترک در مدرسه برای آنان تشریح شده و مستندات آن ارائه شود و همچنین تراکتهایی مبنی بر مشکلاتی مثل حواسپرتی در مدرسه و بیتوجهی کافی به درس و کلاس تهیه و در این جلسات میان والدین توزیع شود، باعث میشود علاوه بر اینکه والدین به فکر جلوگیری از استفاده از موبایل در مدرسه توسط فرزندانشان باشند که حتی یک پشتیبان خوب برای مدیر و مربی پرورشی و مشاور مدرسه شوند و درگیریها و شکایات به حداقل برسد. هر چند که مقاومت تعدادی از والدین در مدرسه برای این مورد هم دور از انتظار نیست اما تغییر نگرش اکثریت والدین کار مهمتری است.»
ذوالفقاری مسئله مهم دیگری را یادآوری میکند و آن تأثیرگذاشتن این وسیله بر مسائل اعتقادی دانشآموزان است: «برخی از دانشآموزان برای ابراز وجود هم که شده به پیشنهادهایی در مورد ذخیره یا دیدن تراکهای غیراخلاقی یا ارسال و دریافت اساماسها و اماماسهای غیر اخلاقی و بلوتوثهای غیرمجاز اشتیاق نشان میدهند. دیدن تراکها و موضوعات غیر اخلاقی، در وجود فرد نهادینه میشود و شروعی برای انحرافات اخلاقی دانشآموز خواهد شد. حتی دانشآموزان معتقد، ممکن است به سایر دانشآموزان در اینباره تذکر داده یا آنها را از عواقب کارشان مطلع کنند اما با این حال نقش مربیان پرورشی و مشاوران مدارس در این بخش، بسیار مهم است. آنها با آموزش قدرت «نه» گفتن، این دسته از دانشآموزان را از دام مشکلات بزرگتر نجات میدهند.»