گفتار خودمحور، مفهومی منحصر به فرد و جالب است که معمولا در کودکان خردسال رخ میدهد. گنجاندن کلمه خود در عنوان خودمحور (خصوصی)، حاکی از آن است که این گفتار با خود فرد در ارتباط است که البته درست است.
این نوع گفتار در کودکان خردسال (معمولا گروه سنی بین 3 تا 5 سال) دیده میشود. آنطور که گفته شده است، این نوع از گفتار بهعنوان وسیلهای برای یادگیری صحبت کردن مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا کودکان در این سنین هنوز یاد نگرفتهاند که چگونه اول فکر کنند و بعد صحبت. با رشد کودک، گفتار خودمحوردر کودک بهتدریج کمتر شده و پس از یک تا 2سال، کاملا ناپدید میشود. همانطور که آنها با گذشت زمان فکر کردن درونی را یاد میگیرند، میفهمند که ابتدا در مورد آنچه میخواهند بگویند، فکر کنند و سپس صحبت کنند. چندین نظریه در رابطه با گفتار خودمحور وجود دارد که در این مقاله به آنها میپردازیم.
اجازه دهید به مثالی در رابطه با گفتار خودمحوراشاره کنیم: کودک خردسالی را در حال بازی کردن تصور کنید. شما متوجه میشوید که کودک تمایل دارد با خود صحبت کند و به معنای واقعی کلمه به تفسیر آنچه انجام میدهد، میپردازد. برای مثال، هنگامی که در حال غذا دادن به یک عروسک است، چیزی شبیه به این جمله را میگوید: حالا من میخواهم به عروسکم غذا بدهم. این اتفاقی عادی است و با عنوان گفتار خودمحور شناخته میشود.
گفتار خودمحور چیست؟
در حالی که میدانیم گفتار خودمحور چیزی است که بخشی جداییناپذیر از رشد کودک (مخصوصا رشد زبانی) را تشکیل میدهد، این موضوع را نیز باید بدانیم که درباره آن چندین نظریه مطرح است. اجازه دهید نگاهی به این نظریهها بیندازیم و بفهمیم چرا این موضوع بخش مهمی از روانشناسی را تشکیل داده است.
نظریه ژان پیاژه
ژان پیاژه روانشناس مشهوری بود که با مشاهده و بررسی کودکان به تدوین نظریه گفتار خودمحور پرداخت. گفتار خودمحور بخشی از مراحل رشد ژان پیاژه را تشکیل میدهد. او عقیده داشت هنگامی که کودک متولد شده و شروع به یادگیری نحوه صحبت کردن میکند، میتوان شاهد گفتار خودمحور او بود. کودک همواره با صدای بلند صحبت میکند، حتی هنگامی که با خود صحبت کرده و کسی را مخاطب قرار نمیدهد.
این اتفاق به این دلیل میافتد که او هنوز اجتماعی بودن را یاد نگرفته است و اینکه باید به دیدگاههای دیگران توجه کند یا آنچه را که آنان میگویند، درک کند. در نتیجه، او نمیداند که چگونه باید بهطور مؤثر با دیگران ارتباط برقرار کند و به واسطه این ناآگاهی، به گفتار خودمحور روی میآورد. پیاژه همچنین گفته است که با رشد کودک، او یاد میگیرد که بخشی از پهنه اجتماع باشد و چگونه ارتباط برقرار کردن با دیگران را یاد میگیرد که درنتیجه آن گفتار خودمحور محو شده و گفتار اجتماعی جایگزین آن میشود.
نظریه ویگوتسکی
ویگوتسکی، روانشناس دیگری است که الگوهای رفتاری کودکان را مشاهده و بررسی کرده و سپس نظریه خاص خود را درباره مفهوم گفتار خودمحوراستخراج و مطرح کرده است. دیدگاه او با پیاژه تفاوت داشت. ویگوتسکی اظهار داشت که کودکان بهاین دلیل به گفتار خودمحورمتوسل میشوند که هنوز مفهوم چگونه درونی کردن فکرها در آنها رشد نیافته است. آنها هنوز مفهوم فکر کردن درباره فکرها و اظهارات خود را درک نمیکنند؛ یعنی نمیدانند که اول باید فکر کنند و بعد صحبت. کودک در مرحله فرایند یادگیری قرار دارد و دستورالعملهای ثابتی که به او داده میشود، بدون اینکه پردازشی در آنها صورت گیرد، کاملا شفاهی و با صدای بلند است.
ویگوتسکی همچنین عقیده داشت که کودک از هنگام تولد موجودی اجتماعی است، نه اینکه با گذشت زمان به موجودی اجتماعی تبدیل شود. او به تمام حرکات، صداها و کلماتی اشاره میکند که در کودک، هنگامی که برای نخستین بار چگونه صحبت کردن و با دیگران ارتباط برقرار کردن را یاد میگیرد، مشاهده میشود. بنابراین کودک همواره موجودی اجتماعی است. بخشی از نظریه او کاملا متضاد نظریه پیاژه است، زیرا پیاژه معتقد بود که کودک با گذشت زمان موجودی اجتماعی میشود و این کاملا با دیدگاه ویگوتسکی متضاد است. ویگوتسکی همچنین اعتقاد داشت که گفتار خودمحور، جای خود را به گفتار اجتماعی نمیدهد، بلکه با گذشت زمان به آن تبدیل میشود. پس از گذشت سالها، این 2نظریه با هم ترکیب شد و گفتار خودمحور جای خود را بهاصطلاحی مردمپسندتر داد؛گفتار خصوصی.
Buzzle.com