تخلص او در اشعار ترکی «نوایی» و در اشعار فارسی «فانی» یا «فنائی» است. او در خردسالی با سلطان حسین میرزا که همدرس او بود، عهد و پیمان بست که هر کدام به سلطنت برسد دیگری را فراموش نکند . به حکم همان پیمان ،سلطان حسین ، منصب مهرداری خود را به وی واگذار کرد و اندکی پس از آن امر صدارت را نیز به او داد و بزرگی مقامش به جایی رسید که هر یک از برادران و فرزندان سلطان، ملازمت او را مایه شرف و افتخار خود میدانستند و سلطان نیز بی مشورت او به هیچ کاری اقدام نمیکرد. با وجود همه مشاغل، او از مطالعات علمی و تألیفات مختلف دست برنداشت و مجلس او مجمع علما و فضلای آن روزگار بود . سرانجام وی از امور دولتی استعفا کرد و با ملاعبدالرحمان جامی مصاحب شد و درویشی را بر همه امور ترجیح داد. علاوه بر مقام علمی و تألیفات بسیاری که داشت، از آنجا که شخصی خیر و نیکوکار بود آثار خیریه بسیاری از او به جای مانده است . تعداد آثار او را تا 370نوشتهاند . عاقبت او در 12 جمادیالثانی سال ۹۰۶ یا ۹۰۷ هجری قمری درگذشت.
1299 شمسی: حمله بلشویکها به انزلی
با پیروزی و تثبیت موقعیت بلشویکها در انقلاب شوروی ، در 26 اردیبهشت سال 1299شمسی، ناوگان کاسپین شوروی به بندر انزلی حمله کرد. بهانه این حمله وجود نیروهای فراری ژنرال روسیه سفید، دینیکین بود که در انزلی موضع گرفته و به نیروهای انگلیسی پناه داده بودند. نیروهای ارتش سرخ انزلی را تصرف و نیروهای انگلیسی بدون مقاومت عقب نشینی کردند. پس از شکست نیروهای انگلیسی وگارد سفید تعدادی از روشنفکران متاثر از بلشویکها در گیلان رسما «حکومت جمهوری شوروی ایران» را اعلام کردند. این حکومت تلگراف تبریک را به لنین در مسکو مخابره کرد.
1672میلادی: صدور اغماضنامه شارل دوم
در 16 می سال 1672میلادی اغماضنامه مذهبی جدید توسط شارل دوم، پادشاه انگلستان صادر شد و به موجب این اغماض نامه ،پادشاه انگلستان که به موجب معاهده تاریخی «دوور» در 25 مارس سال 1670 میلادی با پادشاه فرانسه متحد شده بود، آزادی مذهبی برای تمامی مذاهب انگلستان را اعلام کرد و به این ترتیب، فشار بر کاتولیکها و پورپتنها که از آغاز سلطنت شارل دوم شروع شده بود پایان یافت .
1916میلادی: تقسیم کشورهای عربی بین انگلیس و فرانسه
در 16 می سال 1916 میلادی قرارداد سایکس- پیکو بین فرانسه و انگلستان به امضا رسید که طبق آن «ژرژ پیکو» نماینده فرانسه و «سرمارک سایکس» نماینده انگلستان توافق کردند متصرفات عثمانی در منطقه عربی خاورمیانه را میان خود تقسیم کنند. طبق این قرارداد، سوریه و لبنان به فرانسه داده شد و عراق، اردن و فلسطین سهم انگلستان شد. امضای این پیمان استعماری پس از جنگ جهانی اول شرایط سیاسی منطقه را برای تفکیک اراضی خاورمیانه و تجزیه مستملکات آسیایی امپراتوری عثمانی فراهم آورد. به موجب این قرارداد که نوعی تبانی استعماری و توسعه طلبانه متفقین به شمار میرفت، دولتهای انگلیس، فرانسه ، کشورهای عربی را که جزو قلمرو عثمانی بودند، میان خود تقسیم کردند. از نتایج سیاه این قرارداد، زمینهسازی برای تشکیل کشور نژادپرست صهیونیستی در فلسطین اشغالی بود که درحدود 3دهه بعد از امضای این قرارداد، عملی شد.