جالب اینکه شمقدری در صحبتهایش بیآنکه نامی از کسی یا جریانی بیاورد، همان حرفهای همیشگی را درباره افرادی که با مدیریت جدید سینما مخالف هستند بر زبان آورد.اینکه بعد از نزدیک به 2سال از حضور شمقدری و همراهانش در ساختمان بهارستان دیگر مدیریت سینما خیلی جدید محسوب نمیشود، بماند نکته اینجاست که مخالفانی که به تعبیر معاون سینمایی از روز اول پروژه برکناری او را کلید زدهاند چه کسانی هستند؟ اختلاف میان معاونت سینمایی و خانه سینما عیانتر از آن است که بتوان منکرش شد، ولی آیا مدیران جامعه اصناف سینمایی کشور از نفوذ و قدرت عمل برای کنارگذاشتن شمقدری برخوردارند؟
اساسا طیفی که به هر دلیل موافق سیاستهای فعلی معاونت سینمایی نیستند و شامل تعداد قابلتوجهی از سینماگران شاخص میشوند؛ پایگاهی در دولت دارند که بتوانند گزینه مورد نظر خود را سر کار بیاورند؟ اینکه جمال شورجه همه چیز را زیر سر جریان انحرافی میداند چگونه باید ارزیابی کرد؟ یعنی بخشی از بدنه سینما و مدیران سابق سینمایی چنانکه شورجه میگوید در تعامل با جریان انحرافی حرکت میکنند؟
اگر چنین باشد نشانههای این تعامل را در کجا باید مشاهده کرد؟ در روزهای اخیر این فرضیه مطرحشده که برخی از افراد بانفوذ در دولت مدتی است به این نتیجه رسیدهاند که مخالفت برخی از سینماگران مطرح بیش از آنکه با دولت باشد با شخص جواد شمقدری است و شاید با انتخاب گزینهای دیگر فیلمسازان دیگر لحن منتقدانهشان را کنار بگذارند. اینکه به هر دلیل تعدادی از سینماگران برجسته کشور دل خوشی از معاونت سینمایی ندارند و با برنامههایش همراهی نمیکنند، نتیجهاش این میشود که ترکیب هیات داوران شب تهیهکنندگان بسیار معتبرتر از داوران جشنواره فیلم فجر از کار درمیآید که مهمترین رخداد سینمایی کشور است.
از سوی دیگر اما رابطه کاملا حسنه شمقدری با وزیر ارشاد را باید درنظر گرفت. این رابطه را اگر با شیوه تعامل وزیر و معاون سینمایی سابق مقایسه کنیم، میبینیم که در این 2سال حتی یک بار هم تصمیمات شمقدری توسط حسینی وتو نشده است در حالی که در دوره جعفری جلوه بارها صفار هرندی تصمیمی مغایر با خواست معاونت سینمایی گرفت که معروفترینش توقیف «سنتوری» پس از دریافت پروانه نمایش بود که با دستور مستقیم صفار هرندی فیلم مهرجویی به محاق رفت. به یاد داریم که در نخستین جلسه مطبوعاتی شمقدری پس از انتخابش به عنوان معاون امور سینمایی، او در حضور وزیر ارشاد خبر از تشکیل شورای عالی سینما داد و اعلام کرد که محمد حسینی نیز الان در جریان این کار قرار گرفته است؛ نکتهای که نشان میداد معاون امور سینمایی مستظهر به پشتیبانی شخص رئیسجمهور است؛ درست برعکس جعفری جلوه که گفته میشد تمایلی برای حضورش در راس مدیریت سینما وجود ندارد و تنها اصرار صفارهرندی موجب شد که او تا پایان دولت نهم سمتش را حفظ کند.
از اینها میشود به ریشههای اقتدار شمقدری در مقایسه با انفعال جعفریجلوه هم رسید؛ ضمن اینکه رابطه شمقدری با افراد تأثیرگذار دولت هم همواره خوب بوده و وقتی مجموعه اینها را کنار هم میگذاریم و به صحبتهای شمقدری و شورجه مراجعه میکنیم، میبینیم قطعات پازل برکناری معاون امور سینمایی درست کنار هم قرار نمیگیرد. واقعا چه کسی میخواهد و میتواند چنین اراده کند که شمقدری دیگر معاون امور سینمایی نباشد؟