چرا خدمات علمی و ابتکارات دانشمندان ایرانی و مسلمان، نباید آنگونه که شایسته است، تشریح شود؟ چرا باید اینگونه تصور شود که تمام اقدامات اساسی علمی از آنِ اروپاییان است و اگر ایشان بر جامعه بشری منت نمینهادند و کاری نمیکردند، تمدن انسانی هنوز در بربریت و بدویت به سر میبرد؟ چرا باید تصور شود که علم فقط منشأ غربی دارد و شرق، فقط مقلد و مصرفکننده است؟ باید با بهرهگیری از دانشمندان و محققان آشنا به تاریخ علم و استفاده از منابع صحیح و منصفانه، تاریخ علم را آنچنان که بوده و هست، به کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی مردم جامعه بیاموزیم. بیان درست حقایق تاریخ علم، روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در نسل بعدی تزریق میکند.
چرا نباید بدانیم که گذشته علم ما آنچنان پرفروغ و مشعل دانش، آنچنان فروزان بوده است که مثلا کتاب میزانالطب در پاسخ به نیازهای علمی برای کودکان نوشته شده یا کتاب مستطابالتفهیم، جهت دختر بچه 13سالهای نگاشته شده است که امروزه درک مفاهیم و معاریف آنها، برای نخبگان جامعه هم بسیار دشوار یا بعضا محال است؟
نباید اینگونه تصور شود که چون از سنت به مدرنیته در حرکتیم، لازمه این کار، فراموش کردن سنتها و پشتپازدن به علم و فرهنگ نیاکان است بلکه به این معناست که از گذشته پلی بسازیم به آینده، گذشته را چراغ راه آینده کنیم و علم و فرهنگ و هنر و صنعت را به زبان روز، بازخوانی کنیم تا از این گنجینه، هر چه بیشتر متنعم شویم.
آشنایی با حکما و دانشمندان ایران و تمدن اسلامی
آشنایی با بزرگان عرصه علم و دانش و شناخت شرح حال و خدمات ایشان، حداقل حقی است که ایشان بر گردن ما دارند. این امر ضمن خارج کردن نامهای این بزرگان از فراموشخانه اجباری تاریخ، که بعضا به عناد و کینه و حسادت نیز آلوده است، الگوهای مناسبی در اختیار نسل فردا قرار میدهد.آشنایی با اندیشههای ایشان، ما را از مسیرهای انحرافی و دوبارهکاری، حفظ میکند و راههای میانبری در اختیارمان قرار میدهد. از طرف دیگر، آشنایی با خدمات ایشان، ما را از پذیرش ذلت تقلید و مصرف علم، بازداشته و مانع خودباختگی علمی و فرهنگی میشود. علنی شدن این تعالیم، قدرت اجتماعی ما را افزونتر و جایگاه علمی ما را افراشتهتر میکند، سارقان علمی را رسوا و عوامفریبان دغل باز را بیآبرو میسازد، به علم جدید، رنگ و بوی بومی و میهنی میدهد و ما را روز به روز، به رؤیای تولید علم، نزدیکتر میکند چرا که باز خوانی علوم متقدمین، زمینهساز علم متأخرین خواهد شد.
علوم مانند دانههای یک تسبیح به هم متصلند، هر حلقه ضمن اتصال به گذشته، عامل ایصال به آینده است.با تکریم گذشتگان، ظرف وجودی خود را آماده پذیرش علم، که نور خداست، کنیم؛ چرا که« العلم نوریقذفه الله فی قلب من یشاء»؛ علم نوری است که خداوند متعال، به قلب هر کس که بخواهد، میتاباند.به اعتراف دانشمندان منصف غربی، بسیاری از علوم، منشأ شرقی و خصوصا ایرانی دارند ولی متأسفانه ما خود از آنها بیخبریم. آنان بیش از ما به سیادت علمی گذشتهمان واقفند، اگر چه ظاهر نمیکنند؛ ولی ما باور نداریم، حتی اگر بدانیم. برای کسب موقعیت قدیم علمی خود، راهی جز شتاب بیشتر و انتخاب مسیرهای کوتاهتر نداریم و این میسر نمیشود، مگر آنکه گذشته را چراغ راه آیندهسازیم و این به معنی ارتجاع و بازگشت نیست.باید بین مسائلی که مربوط به گذشته است و مواردی که ریشه در گذشته دارد، افتراق قائل شد. گذشته، نردبان آینده است. صعود از دیوار علم آیندگان، بدون بهرهمندی از نردبان علوم گذشتگان، میسر نخواهد شد. در راه خودکفایی و تولید علم، مهمترین اقدام، وارد کردن علوم و حکمت به مدارس و دانشگاههاست و در این بین آشنایی با تاریخ علم و شرح حال حکما و دانشمندان ایران و تمدن اسلامی، اهمیت بسزایی دارد.