با این همه گاهی اوقات اتفاقاتی در این زمینه رخ میدهد که واقعاً نمیشود به آن واکنش نشان نداد اینکه فیلمی شاخص با جرح و تعدیلهای فراوان روی آنتن برود.
مثل فیلم«اسپارتاکوس» ساخته استنلی کوبریک که به عنوان داستانی اسپارتاکوس و با حذف نزدیک به دو سوم فیلم روی آنتن رفت.
این اتفاق وقتی در برنامههای جدی سینمایی تکرار میشود، شکل اسفبارتری به خودش میگیرد مثل ماجرای نمایش«مترسک» ساخته درخشان جریشاتزبرگ از برنامه سینما یک.
قبل و بعد از نمایش فیلم، دوستان منتقد و سینماگر توضیحات فراوان و مبسوطی در باب اهمیت «مترسک» دادند آن هم در حالی که سکانسهای فراوانی از فیلم اصلاً پخش نشد.
کسانی که نسخه کامل «مترسک» را دیده باشند، تصدیق میکنند که پخش قسمتهایی از فیلم با ضوابط، همخوانی ندارد.
منتها در مورد این فیلم علاوه بر این قسمتها، سکانسهایی حذف شدند که واقعا نمایش آنها اشکالی نداشت. وقتی قرار است یک فیلم سینمایی شاخص تا این اندازه مثله شود واقعاً چه ضرورتی دارد که آن را نمایش دهیم و ساعتها دربارهاش برنامه بسازیم.
در برنامههای سینمایی نکتهایی که به نظر میرسد فراموش شده اصل نمایش فیلم است. گویا این حرفهای کارشناسان است که اهمیت دارد نه خود فیلم، به همین خاطر است که در یک برنامه فرضاً چهار ساعته، کمی بیشتر از یک ساعت به نمایش فشردهای از سکانسهای فیلم اختصاص مییابد و بقیه برنامه را تحلیلهای منتقدان درباره آن تشکیل میدهد.
جالب اینکه گاهی اوقات کارشناس برنامه به بخشهایی از فیلم اشاره میکند که اصلاً در نسخهای که پخش شده وجود خارجی ندارد. این شیوه نمایش جز مخدوش کردن خاطر سینما دوستان و ایجاد ذهنیتی غلط درباره برخی شاهکارها، کارکرد دیگری ندارد.
شاید نتوان از تلویزیون خواست که در شیوه نمایش فیلمها تجدید نظر کند ولی میشود از سازندگان برنامههای سینمایی خواست که فیلمهایی را انتخاب کنندبا «امکان» پخش نسخهای که خط و ربط داستان در آن «مشخص» باشد این واقعاً خواسته زیادی نیست.