بازی قایمباشک و الکدولک که جای خود داشت. با وجود این، به نظر میرسد این روزها اوضاع کمی متفاوت شده است. دانشآموزان و فرزندان والدینی که بهاصطلاح، دستشان به دهنشان میرسد مشغول بازی با کنسولهای گوناگون بازیهای رایانهای هستند و گاهی نیز در روزهای خاصی با بلیت نیمبها به سینما میروند اما فرزندان والدینی که هشتِشان گرو نهِشان است همانطور که در تصویر مشاهده میکنید باید نقش کارگر نیمبهای سرچهارراه را بازی کنند.
این کودکان کار، مشتی هستند نمونه خروار که کارفرماها نیز برای کاهش هزینه دستمزد کارگران، آنها را استخدام میکنند. به لحاظ وجدانی استفاده از کارگران یادشده به هیچوجه قابل قبول نیست. یک حساب سرانگشتی هم به هر فرد عاقلی گوشزد میکند که چنانچه آمار استخدام این کارگران بالا برود، والدین بیشتری اقدام به سر کار گذاشتن کودکان خود میکنند. تمام اینها در حالی است که روانشناسان کودک، توصیه میکنند فقط مسئولیتهای کوچکی در منزل به کودکان داده شود و هرگونه بهرهکشی مالی از آنها محکوم و منتهی به صدمه دیدن جسمی و روانی آنها میشود.
نردبان این جهان
کاش این موتورسیکلتسوار برای یکبار هم که شده دقت میکرد که مرادِ شاعر از گفتن این بیت که «نردبان این جهان ما و منیست/ عاقبت این نردبان افتادنیست / لاجرم هر کس که بالاتر نشست/ استخوانش سختتر خواهد شکست» فقط نردبان جاه و مقام نیست. شاید وی بعد از مداقه روی معنی این شعر، در انتهای همین خیابان و به گواهی ارسال کننده تصویر الان روی تخت بیمارستان مشغول خوردن غذای بینمک بیمارستان نبود.