این زن 65ساله در جریان جنگ نژادی که سال1994، نزدیک به800هزار نفر از مردم رواندا را قربانی کرد، جنایتهای بسیاری مرتکب شده است. گرچه او در رشته حقوق درس خوانده و زمانی مددکار اجتماعی بوده، پس از ورود به جهان سیاست، به مهرهای کلیدی در نسلکشی تکاندهنده رواندا تبدیل شد.
او در دوران مدرسه با آگاته هابیاریمانا که بعدها همسر رئیسجمهور رواندا شد دوست بود؛ رئیسجمهوری که قتل او سرآغاز نسلکشی در این کشور شد. موریس انتاهوبالی، همسر نیراماسوهوک بر خلاف او مردی آرام بود که در زمان جنگ نژادی، ریاست دانشگاه ملی رواندا را برعهده داشت.
سال1994 فاجعهای بزرگ در رواندا رقم خورد و دولت این کشور که از مقاماتی با نژاد هوتو (hutu) تشکیل شده بود، کشتار جمعی نژاد توتسی (tutsi) که در اقلیت بودند را آغاز کرد.
این جنگ نژادی 100 روزه 7آوریل شروع شد و 2هفته بعد، نیراماسوهوک به شکل رسمی وارد این عرصه هولناک شد. او که اهل بوتار واقع در جنوب غربی رواندا بود به آنجا رفت تا توتسیهای ساکن در محل تولدش را از صحنه روزگار محو کند. نیراماسوهوک بهعنوان یکی از اعضای کابینه از فرماندار بوتار خواست در کشتار توتسیها به او کمک کند اما خودداری فرماندار از همراهی در این جنایت به قیمت جانش تمام شد. سپس نیراماسوهوک از نیروهای شبهنظامی کیگالی، پایتخت رواندا، که پسرش رهبر آنها بود تقاضای کمک کرد.
با پیوستن آرسن شالوم انتاهوبالی به مادرش، روزهای مرگبار توتسیهای بوتار از راه رسید. او به دستور مادرش پس از ربودن غیرنظامیان بیدفاع، آنها را برهنه، سوار کامیون میکرد و در حاشیه شهر به قتل میرساند. انتاهوبالی که آن زمان دهه دوم زندگیاش را میگذراند با نظارت مادرش در تجاوز به زنان و دختران ربوده شده شرکت داشت و مورد تشویق او قرار میگرفت.
کشتار جمعی در بوتار تا ماه ژوئن ادامه پیدا کرد و قربانیان بوتار در شمار 800هزار نفری قرار گرفتند که در طول جنگ نژادی 100روزه رواندا به قتل رسیدند. در جولای همان سال جبهه میهنی رواندا که آن زمان گروهی شورشی به شمار میآمد قدرت را به دست گرفت و به نسلکشیها پایان داد. پس از این تغییر قدرت، نیراماسوهوک از راه مرزهای مشترک به جمهوری دمکراتیک کنگو فرار کرد. او در سال1995 در یکی از اردوگاههای پناهندگان در کنگو در مصاحبه با بیبیسی گفت: من حتی نمیتوانستم یک جوجه را بکشم. اگر کسی هست که میگوید یک زن، یک مادر، قدرت کشتن دارد، حاضرم با او رودر رو شوم.
3سال بعد او در کنیا دستگیر شد و به دادگاه کیفری بینالمللی رواندا منتقل شد.
12ژوئن 2001 محاکمه مادر و پسر در دادگاه کیفری بینالمللی رواندا آغاز شد اما اعلام حکم نهایی تا سال2011 به تاخیر افتاد. سرانجام 24ژوئن2011، این دادگاه که در تانزانیا، همسایگی رواندا قرار دارد، نیراماسوهوک و پسرش را به جرم نسلکشی، جنایت جنگی، جنایتهای مختلف علیه بشریت مانند تجاوز، به حبس ابد محکوم کرد.
جریان محاکمه متهمان جنگ نژادی رواندا، بیش از 700روز طول کشید و دادگاه پس از شنیدن شهادت 180نفر حکم نهایی را صادر کرد. وزیر خانواده و امور زنان رواندا نخستین زنی است که به نسلکشی متهم و جرم او ثابت شده است. البته سال2000 بیلجانا پلاوسیک رهبر صرب بوسنی نیز به نسلکشی و شرکت در جنایات جنگ بوسنی در سالهای1992 تا 1995 متهم شده بود اما این زن توانست با اقرار به جرمی خفیفتر از جرم اصلیاش حکم برائت بگیرد.
در جریان رسیدگی دادگاه کیفری بینالمللی به پرونده رواندا، علاوه بر نیراماسوهوک 65ساله و پسر 41سالهاش الی اندایامباجه نیز به حبس ابد محکوم شد و سرنوشت چند نفر دیگر از متهمان اصلی جنگ نژادی رواندا نیز مشخص شد. سیلون انسابیمانا، جوزف کانیاباشی و کلنل آلفونس انتزیریایو به 25 تا 30سال زندان محکوم شدند.
قاضی ویلیام سکول پس از اعلام رأی دادگاه در مورد توتسیهای کشته شده در این نسلکشی گفت: آنها به امید یافتن سرپناه و امنیت به بوتار پناه برده بودند اما ربوده شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند و به قتل رسیدند. شواهد و مدارک تصویر روشنی از سادیسم و شرارت ذاتی غیرقابل فهم را ارائه میدهد.