سرانه غیرتکلیفی مطالعه در ایران ( روزانه ) 18دقیقه است که به اضافه 12 دقیقه مطالعه دعاها، زیارتها و نشریات در مجموع 76دقیقه میشود که مطلوب نیست. بیان شتابزده چنین آماری آن هم بعد از اعلام نارضایتی مسئولان کشور و کارشناسان فرهنگی و اجتماعی از سرانه پایین مطالعه در جامعه شاهد دیگری است بر مشکل اعتبار نظام آماری و بازی با اعداد و ارقام که چندی است دامنگیر بسیاری از حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است.
آمارهای رسمی نرخ تورم، بیکاری، اشتغال، سرمایهگذاری، رشد اقتصادی، توریسم و گردشگری، و حتی آماربرخی صرفه جوییهای بعداز هدفمندی یارانهها چنین وضعی دارند؛ بهطوری که صدای اعتراض نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی و اجتماعی را بلند کرده است، اکنون باید نرخ اعلامی سرانه مطالعه از سوی وزیر ارشاد را نیز به فهرست مذکور اضافه کرد. اعلام سرانه مطالعه 76دقیقه در روز برای هر ایرانی حتی با خوش بینانهترین فرض چنان دور از ذهن است که ناگزیر باید گفت یا وزیر محترم نمیداند سرانه مطالعه چیست و شاخصهای آن کدام است یا عدد و رقم نمیداند و جمع و تفریق بلد نیست.
رجوع به تعاریف مطالعه در منابع و مآخذ علمی نشان میدهد اطلاق لفظ مطالعه برای برخی رفتارهای مشابه و شبه مطالعه و مواردی چون دعا و زیارت خواندن، که با هدف ثواب خوانده میشود، تا چه اندازه نابهجاست و با شاخصهای علمی مورد نظر فاصله دارد. گذشته از این جمع 12دقیقه مطالعه ادعیه و زیارت با 18 دقیقه مطالعه سایر منابع30دقیقه میشود که پیشاز این از سوی دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور اعلام شده بود. اما سؤال اینجاست که وزیر محترم 46دقیقه دیگر را از کجا آورده، شاخصهای آن کدام است و چگونه مورد سنجش قرا گرفته است؟
نکته جالبتر اینکه وزیر محترم به این رقم هم قانع نیست و از سرانه مطالعه 76دقیقه در روز برای هر ایرانی اعلام نارضایتی کرده و آن را نامطلوب دانسته است. گویا ایشان نمیدانند با چنین آماری کشور ما دومین رکورددار مطالعه در جهان بعداز ژاپن خواهد بود که سرانه مطالعه آن90دقیقه در روز است؛ بهطوری که انگلیسیها را با سرانه مطالعه 55دقیقه در روز و آمریکاییها را با سرانه مطالعه 20 دقیقه در روز پشت سر خود داریم. بازی با اعداد و ارقام و جازدن رفتارهای شبه مطالعه بهجای مطاله بر خلاف تعاریف، شاخصها و استانداردهای جهانی کار سادهای است اما نه بر اعتبار دستگاههای فرهنگی میافزاید نه اعتماد عمومی را جلب میکند و نه واقعیت را تغییر میدهد.
اما واقعیت سرانه مطالعه در ایران چیست؟ علی اکبراشعری رئیس قبلی کتابخانه و سازمان اسناد ملی ایران در این مورد میگوید: سرانه مطالعه هر ایرانی در شبانهروز فقط 2دقیقه است که البته در این محاسبه مطالعه کتابهای درسی منظور نشده است و اگردرس خواندن را هم به این رقم اضافه کنیم سرانه مطالعه هر ایرانی 6دقیقه در روز میشود. این واقعیت را تیراژ پایین کتاب ( حداکثر 3000نسخه)، تیراژ پایین مطبوعات، رونق کم کتابخانه و کتابخوانی و نیز رفتار عمومی شهروندانی که 85درصدشان باسواد هستند بهخوبی نشان میدهد؛ البته اگر چشمانمان را باز کنیم واگر بخواهیم ببینیم، اگر بخواهیم برای تغییر یا تخفیف واقعیتهای تلخ فرهنگی برنامهریزی کنیم، نه اینکه خود را به خواب بزنیم و با آمارسازی صورت مسئله را پاک کنیم.