صبح 18 تیر ماه امسال، ماموران پلیس شهر سرابله در استان ایلام در جریان اسیدپاشی بهصورت مادر و دختر جوانی در یکی از روستاهای این شهر قرار گرفتند و راهی درمانگاه شدند. درحالیکه مسئولان درمانگاه قصد داشتند مادر و دختر جوان را به خاطر سوختگی شدید به بیمارستان ایلام منتقل کنند، دختر جوان جملاتی به زبان آورد که باعث دستگیری 2 نفر از مظنونان پرونده شد. این دختر - که فقط یک هفته به عروسی با پسر مورد علاقهاش باقی مانده بود- به ماموران گفت: چند ساعت پیش، من و مادرم در خانهمان در خواب بودیم که ناگهان با احساس سوختگی شدیدی که روی صورتم حس میکردم، از خواب پریدم و عمو و زنعمویم را دیدم که مقابل من و مادرم ایستاده بودند.
بعد از حرفهای دختر جوان، ماموران عمو و زن عموی او را بازداشت کردند و قربانیان اسیدپاشی برای ادامه درمان به بیمارستان ایلام و از آنجا به بیمارستان شهید مطهری تهران انتقال یافتند. با گذشت چند روز از بستری شدن این مادر و دختر در بیمارستان، صبح چهارم مرداد، دختر جوان بهعلت شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی با اسید دچار ایست قلبی شد و در بیمارستان جان باخت. با مرگ این دختر، تحقیقات برای کشف راز اسیدپاشی مرگبار ادامه یافت اما عمو و زن عموی قربانی مدعی شدند که در ماجرای اسیدپاشی نقشی نداشتهاند.
اظهارات این دو مظنون در حالی بیان میشد که ماموران متوجه شدند پشت دست هر دوی آنها با اسید سوخته شده است. با این حال مظنونان مدعی شدند زمانی که در حال انتقال مادر و دختر به بیمارستان بودند دست آنها با لباسهای آغشته به اسید قربانیان تماس داشته و دچار سوختگی شده است. این در حالی است که پلیس معتقد است درصورت صحت ادعای مظنونان، میبایست کف دست آنها دچار سوختگی میشد، نه پشت دست آنها. درحالیکه بازجویی از عمو و زنعموی قربانی ادامه دارد، ماموران به ردپای مظنون دیگری هم در این پرونده دست یافتند. این فرد برادر زن عموی مقتول است که خواستگار سمج او به شمار میرفت. بررسیها نشان میداد که خانواده این مرد یک روز قبل از حادثه با حضور در مقابل خانه دختر جوان، او را تهدید کرده بودند که باید از ازدواج با پسر مورد علاقهاش منصرف شود و به عقد پسر آنها درآید. به همین دلیل مرد جوان نیز بهعنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت تا در بازجویی از او و 2مظنون دیگر، راز اسیدپاشی مرگبار فاش شود.