میخواستم بدانم مهمترین دوراهی یا چندراهی که تا به حال در مورد آن تصمیمی گرفتهاید چه بوده است.
***
سهیلا کاویانی برسرتغییر رشته خیلی با خودش کلنجار رفته بود.
پارمیس رحمانی روی در و دیوار نوشته باید هنر بخواند و قرار است برای پیشدانشگاهی انتخاب رشته کند، اما خانواده میخواهند او یا وکالت بخواند یا روانشناسی.
سهیلا میگوید من موقع تصمیمگرفتن فکر میکنم، اما چون میدانم چه میخواهم سریع انتخاب میکنم.
برای پارمیس اما همه چیز دو تاست. همیشه تردید دارد و چون خیلی همه جوانب را میسنجد، انتخاب برایش سخت میشود.
فرناز میرحسینی معمولاً راحت انتخاب میکند. مادر او میگوید:« ما نکتههایی را به او میگوییم و او خودش در نهایت انتخاب میکند، اما او دوست دارد در بسیاری از موارد نظر ما را بداند بعد انتخاب کند.»
گلنوش اسماعیلی هم گفت که گاهی بین دو راهی مانده مثل قطع رابطه با بعضی از دوستانش یا وقتی کسی از او پول زیادی قرض خواسته و....
یکی دیگر هم میگوید من در انتخابهایم خودم آخرین اولویت هستم. اول به دوستم فکر میکنم بعد به خودم. میخواهم آدم بَده نشوم و....
امین نوروزی را هم در خیابان میبینیم. اوخیلی از مهمانیهای فامیلی را دوست ندارد و به خاطر خانوادهاش میرود. گاهی در انتخاب بین نظر خودش که نمیخواهد برود و خواست خانواده میماند و وقتی اصرار خانواده خیلی زیاد باشد حتی اگر دلایل منطقی برای ماندن داشته باشد، همراه آنها میرود.
باربد اما خواست خودش را انتخاب میکند و یک شب به جشنی که مادر میخواست او را ببرد نرفت و البته اصلاً ندید که مادر از نبودن او چه قدر ناراحت شد. در این مهمانی باربد حتماً باید میبود.
رضا هم میگوید که انتخاب رشته و خرید لباس از مهمترین انتخابهای او هستند! که البته به سادگی انجام نمیشوند چون او باید لباسهایی را بپسندد که پدرش هم ناراحت نشود وخودش هم بپسندد و آنها سلیقهشان اصلاً شبیه هم نیست! اینطوری انتخاب برای او سخت میشود.
***
همیشه راههای مختلف پیش روی ما هستند و این ما هستیم که باید درست انتخاب کنیم و چون فکر میکنیم و بعد انتخاب میکنیم، انسان هستیم، این یادمان باشد.