به همین جهت نیز بود که مصر قبل از ظهور انقلاب اسلامی توسط آمریکا غارت میشد اما نیروهای مبارز این کشور ازجمله اخوانالمسلمین شوروی را دشمن اصلی خودشان میدانستند و در دشمنشناسی انحراف داشتند. در این حالت اسرائیل نیز که مولود نامشروع سرمایهداری غربی بود مورد تعارض و تضاد قرار نمیگرفت. امام خمینی(ره) با ارائه شاخصی به نام روز قدس جهان اسلام را دعوت به حرکت در جهت پایان دادن به عمر نظام صهیونیستی که در واقع بدترین نوع نژادپرستی را داشت، میکرد. این حرکت اگرچه ابتدا حرکت آرامی بود ولی امروز نشان از آن دارد که با واقعیتهای جامعه اسلامی سازگار بوده است. بهتدریج ملتها به این خودآگاهی رسیدند که آنچه آمریکاییها و انگلیسیها برای حاکم کردن بدترین نژادپرستان بر منطقه خاورمیانه انجام دادند چه اهدافی دارد و حامیان این نژادپرستان چه کسانی هستند.
این خودآگاهی در جامعه مسلمان بهوجود آمد. بهطور طبیعی تحولات امروز که در کشورهای منطقه شاهد هستیم حاصل این خودآگاهی بود. تفاوت اخوانالمسلمین سالهای قبل از تولد انقلاب اسلامی با امروز امری مشهود است. اخوانالمسلمین، امروز، دشمن اصلی جهان اسلام را حامیان اسرائیل و کسانی میداند که به این مولود نامشروع حیات دادند، در مصر امثال مبارک را حاکم کردند و در عربستان خانواده کثیف آل سعود را. در سایر کشورهای اسلامی شیوخ بیسواد و آلودهای را حاکم کردند تا اینها به نوعی عقبه حمایتی اسرائیل را کارگردانی کنند.
وقتی دشمنشناسی شکل گرفت و بهدرستی ماهیت رژیمهایی که آمریکاییها و انگلیسیها تلاش کرده بودند با حاکم کردن آنها یک عقبه قوی برای حمایت از صهیونیستها و نژادپرستان شکل بدهند روشن شد این عقبه کاملاً تخریب شد. این عقبه امروز هیچ پایگاه اجتماعی در جهان اسلام ندارد. همه دست نشاندههایی که در واقع قراردادهای به ظاهر صلح بینالمللی توسط آنها منعقد میشد و آمریکاییها با خوشخیالی فکر میکردند که این حاکمان میتوانند به نمایندگی ملتها این مولود نامشروع را به رسمیت بشناسند، همگی با جهتگیری درست امام(ره) در دشمنشناسی ناکام ماند. امروز بهنظر میرسد روز قدس یک معنای دیگری برای جهان اسلام داشته باشد و در واقع یک حرکت آرام اما مبتنی بر آگاهی ملتهاست. بسیاری از رژیمهای منطقه ابتدا روز قدس را به تمسخر میگرفتند، اینکه امام(ره) میخواهد با یک حرکت نمادین جهت فشارها را تغییر بدهد و از همراهی صهیونیستها به ضدیت با صهیونیستها تغییر جهت دهد اما امروز واقعیت برای این حکومتها مشخص شده است که اگر یک حرکت اصیل بر مبنای آگاهی ملتها شکل بگیرد تحول عظیمی را میتواند رقم بزند. ما باید این حرکت امام(ره) در جهت حل مسائل اساسی ملتها بهویژه جهان اسلام را سرمشق خودمان قرار بدهیم و برای آگاهی ملتها اصالت قائل شویم.
خیلی از مشکلات حل میشوند به شرط اینکه نگاهمان به ملتها نگاه تحقیرآمیز نباشد و به قدرت ملتها وقوف داشته باشیم. بسیاری از سیاستمداران امروز سخن از ملتها میگویند اما در خلوت خودشان هیچ اعتقاد به ملت و قدرت آنان ندارند چون شاکله حرکت سیاسی خودشان را براساس آگاهی ملت قرار ندادهاند، یعنی فاقد قدرت ارتباط با ملت هستند، لذا اصالتی برای قدرت ملتها قائل نیستند. ما میتوانیم با مطالعه بر همین شاخص به یک جمعبندی برسیم که بسیاری از مسائل اسلام میتواند به این طریق حل شود، حتی مسائل نظری و تئوریک که امروز ما درگیر آن هستیم با تودهای و مردمی شدن و بهکارگیری اراده ملتها قابل حل هستند، یعنی کافی است تا نخبگان مسائل را میان تودهها بیاورند و توان تودهها را بسیج کنند. این سختترین مسائل مورد نظر روشنفکران و اندیشمندان را قابل حل میسازد.
* رئیس مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران