حدادی در شرایطی این مدال را کسب کرد که پیش از این، حضور یک ورزشکار از کشورمان در فینال هر یک از مادههای رقابتهای دو و میدانی قهرمانی جهان یک رؤیا بهشمار میآمد اما این ورزشکار ذاتا مستعد با یک حرکت خودجوش موفق شد برای نخستینبار در تاریخ، ایران را صاحب مدال در رقابتهای جهانی کند.
در کنار پذیرش برابری ارزش مدال جهانی حدادی با مدال المپیک باید چند واقعیت دیگر را نیز به اجبار بپذیریم تا این موفقیت بزرگ سپری برای مسئولان ورزش کشور نشود:
1- باید پذیرفت که مدال برنز احسان حدادی کاملا خودجوش بوده و هیچ کس چه در بدنه فدراسیون دو و میدانی و چه در بدنه سازمان ورزش - که چند وقتی است تبدیل به وزارتخانه شده- نباید بهدنبال سهمخواهی در این موفقیت باشد. او نه مربی داشت و نه توانست در کمپی تمرین کند. (نقل قول مستقیم از سایت شخصی احسان حدادی)
2- مطمئن هستیم که به محض ورود احسان حدادی به ایران، مسئولان ورزش کشور و فدراسیون دو و میدانی عکسهای یادگاری متعددی در کنار وی خواهند انداخت و در مراسم تجلیل از این قهرمان بزرگ، وعده خانه و ماشین و سکه به او خواهند داد اما چون سابقه بدی بابت تحقق نیافتن این وعدهها در اذهان ورزشکاران وجود دارد این قهرمان بزرگ نباید چندان به این وعدهها دلخوش باشد. حتی اگر که این وعدهها تحقق یابد باور کنید که مجموع آن از کف قرارداد یکی از بازیکنان 2 تیم استقلال و پرسپولیس عبور نخواهد کرد.
3- رشته دو و میدانی یکی از پرمدالترین رشتههای المپیک است و به همین دلیل کشورهای مختلف جهان که قصد صعود در جدول مدالهای المپیک را دارند در این رشته ورزشی سرمایهگذاری کلانی انجام میدهند. اما رقابتهای دوومیدانی قهرمانی جهان در دایگو کرهجنوبی نشان داد که هنوز اهمیت این رشته مدالآور را درک نکردهایم و هنوز در آن در جا میزنیم. عملکرد ضعیف نمایندگان کشورمان در این رقابتها - بهاستثنای حدادی که یک استثناست- شاهدی بر این واقعیت تلخ است.
4-... و هنوز فراموش نکردهایم که همین احسان حدادی چند ماه پیش بهدلیل بیتوجهی مسئولان ورزش به وضعیت خود بارها اعلام کرده بود که دیگر انگیزهای برای تمرین و مسابقه ندارد و قصد داشت قید دنیای قهرمانی را بزند.