به گزارش همشهریآنلاین اعضای این گروه در نشستی در محل تمرین گروه با اصحاب رسانه ضمن اعلام این خبر به گفت و گو با خبرنگاران پرداختند و پرسشهای آنان را پاسخ گفتند.
ایسنا در گزارش خود از این نشست آورده کنسرت در دو بخش در تالار وحدت برگزار خواهد شد. بخش نخست این برنامه به تنبور نوازی ایرانی اختصاص دارد که ابتدا با تک نوازی تنبور سهراب پورناظری آغاز میشود و با گروه نوازی و اجرای سازهای کوبهای و آواز ادامه پیدا خواهد کرد.
به گفته این نوازنده؛ بخش دوم این اجرا به موسیقی ایرانی اختصاص دارد که مشابه و تکرار برنامه کنسرت گروه «شمس» در اسفند ماه سال 89 است.
تهمورس پور ناظری درباره دلایل تکرار این بخش از کنسرت توضیح داد: سال گذشته کنسرت گروه «شمس» با استقبال زیادی از سوی مخاطبان روبرو شد و از آنجا که تور آمریکای گروه پیش رو بود، نمیتوانستیم قطعهای را به کار اضافه کنیم. بنابراین احساس کردیم تکرار مجدد این برنامه در تالار وحدت میتواند بازتاب متفاوتی داشته باشد و از سوی دیگر مناسب با فضای موسیقی است.
سهراب پورناظری هم درباره بخش تکنوازی تنبور توضیح داد: در این اجرا برداشت 12 سالهام از بداهه نوازی تنبور را ارائه خواهم کرد. به نوعی در این تجربه از تمام فرهنگهای تنبور و نوازندگی آن بهره گرفتم و با یک برداشت کاملا شخصی و معاصر کار را ارائه خواهم کرد.
او درباره این برداشت معاصر از نوازندگی تنبور گفت: برخی از تکنیکها برای نخستینبار روی این ساز استفاده میشود و تلاش کردم در کنار تاریخچه چند هزار ساله تنبور بتوانیم گامی رو به جلو بر روی تکنیکهای ساز داشته باشم.
این هنرمند مطرح کرد:طی سالهای متمادی، ساز تنبور چندان مورد استفاده قرار نمیگرفت و همین اتفاق باعث شده بود بسیاری از مقامهای مربوط به این ساز فراموش شود. اما خوشبختانه امروز در کنار توجه به نوازندگی بخش آموزش را هم جدی گرفتهایم و رپرتوآری برای آن در نظر گرفتهایم.از سوی دیگر سه کتاب نیز در این حوزه در دست انتشار است.
سهراب پور ناظری در پاسخ به سوالی درباره مقدس بودن ساز تنبور و اعتراض برخی نسبت به افشای رازهای این ساز گفت: در مورد ساز تنبور چیزی به غیر از مقام نداریم اما اتفاقی که در گروه «شمس» در ارتباط با این ساز حاصل شده است یک دید علمی و خلاقانه نسبت به ساز تنبور است که اصلا تفکر خشکی را دنبال نمیکند.
او ادامه داد: متاسفانه حدود 50 درصد از نغمههایی که برای این ساز ساخته شده است را در گذر زمان از دست دادهایم. چون در یک پرسه تاریخی به دلایل متعددی این نغمهها از اجرا خارج شده است. در صورتی که ساز تنبور پتناسیل بسیار بالایی دارد و به شخصه حاضرم در یک سمینار تنبور شناسایی از تمام وجوه این ساز سخن بگویم.
این نوازنده کمانچه و تنبور خاطر نشان کرد: هرچقدر از مقدس بودن این ساز سخن بگوییم اما در نهایت یک ساز موسیقیایی است و با آن موسیقی اجرا میکنیم. پس نمیتوان به غیر از دید علمی به آن نگاه کرد. البته امروز خیلی از تعاریف را نداریم و خیلیها گفتهاند که بخشهایی نباید باشد اما این نگاه اشتباه است و کمبود و عدم آگاهی باعث شده که این اتفاق بیفتد.
کیخسرو پورناظری نوازنده تارو تنبور و سرپرست گروه شمس نیز گفت: «تنبور» به عنوان یک ساز کهن با قدمتی بیشتر از چند هزار سال شناخته شده است و گروه شمس طی سه دهه از عمر خود مقامهای قدیمی این ساز را با زمینه ذهنی خود جلو میبرد و به زعم ما اشتباه نیست که این مقامها برای آنهایی که علاقه دارند به آن گوش فرا دهند ضبط شود.
وی درباره بخش آوازیی این اجرا توضیح داد: گروه آوازها را همچون تصانیف میسازد و شعرها را انتخاب میکند و با حس و حال شعر ، فرازوفرودها را تمرین میکند که در این اجرا از صدای علیرضا قربانی در بخش آوازیی و همچنین در بخش تنبور نوازی بهره خواهیم گرفت.
پورناظری درباره دلایل انتخاب علیرضا قربانی برای این اجرا گفت: خواننده اگر توانایی و استعداد داشته باشد میتواند موسیقی را در ذهن خود پخته کند و خوشبختانه سنخیت حسی علیرضا قربانی مغایرتی با بیان احساسی شعرها در هر دو بخش این اجرا ندارد.
وی ادامه داد:جنس صدای علیرضا قربانی را محدود نکنید، زیرا شما خیلی از تواناییهای ایشان را نمیبینید در حالی که لهجه کردی او برای گروهی همچون «شمس» کاملا قابل قبول است و هیچ اشکالی ندارد.از سوی دیگر همه گروههای موسیقی آزاد هستند تا طی تجربههای خود در گذر زمان با خوانندگان و نوازندگان مختلفی کار کنند و تجربههای متفاوتی را کسب کنند.
سهراب پورناظری نیز در همین زمینه عنوان کرد: موسیقی یک عادت است و اگر به مرور شنیده شود میتواند در این عادت تغییرهایی ایجاد شود. صدای علیرضا قربانی نیز در این مسیر برای گروه شمس قابلیتهای بسیاری دارد و به نتها خیلی نزدیک است ما نیز تصمیم گرفتیم در تجربههای خود این آزمایشها را انجام دهیم و از آن پشیمان نیستیم.
تهمورس پورناظری نیز اضافه کرد: امروز دوران سالار بودن هر فرد تمام شده است، شاید بیست سال پیش کسی جرات برگزاری کنسرت تک نوازی نداشت اما امروز این عادت کنار گذاشته شده است و اساتید موسیقی به صورت پیاپی کنسرتهای تک نوازی برگزار میکنند.
او درباره انتخاب علیرضا قربانی نیز گفت: به زعم بنده فضای ذهنی ایشان خیلی بازتر از بسیاری از خوانندگانی است که تا کنون دیدهام و علاوه بر هماهنگی اخلاقی میتواند در کارهای خود فرمهایی را تعیین کند که برای ما خیلی خوب است. ایشان تسلط و توانایی متفاوتی برای درک این اتفاق دارد.
اما در بخش دیگری از این گفت وگوی دوستانه اعضای گروه «شمس» دغدغهها و نگرانیهای خود را نسبت به وضعیت فعلی موسیقی اجرای گروهها ، شرایط سالنها و مسائلی از این دست مطرح کردند.
تهمورس پورناظری با گلایه از وضعیت تالارهای موسیقی گفت: بهترین موسیقی را اگر در مکان مناسبی اجرا نکنیم مثل این است که بهترین فیلم دنیا را بر روی پرده کوچک و بیکیفیتی به نمایش در آوریم. امروز سالنهای ما چنین وضعیتی دارند،استاندارد نیستند و مخاطب در طول اجرا با کار ارتباط برقرار نمیکند.
او و گروه شمس که قرار است در اولین تجربه خود در سال 90 در تالار وحدت طی چند شب به صحنه بروند در باره وضعیت این سالن توضیح داد: تالار وحدت کاملا استاندارد است و آکوستیک و صدای آن مناسب اجرای موسیقی است، اما متاسفانه ظرفیت این تالار کم است و یک گروه موسیقی مجبور میشود چند شب متوالی در این تالار به صحنه برود. از سوی دیگر هزینههای تالار وحدت با استانداردهای جهانی مطابقت دارد در حالی که ما برای این اجرا در تمامی بخشها از جمله تبلیغات ، هزینههای چندبرابری متحمل شدهایم.
تهمورس پور ناظری در باره دلایل عدم اجرای این گروه در دو نوبت متوالی در هر روز توضیح داد: مجوز کار به قدری دیر آمد که فرصت برای حرکتهای تبلیغی و بالا بردن تعداد اجرا وجود نداشت. ما بعد از دو ماه و نیم مجوز گرفتیم و در هر روز طی یک نوبت اجرا میرویم. هزینه بلیتهای این گروه نیز از 15 تا 50 هزار تومان است که به دلیل وضعیت پرداخت دیگر هزینههایی که برای کنسرت متحمل شدهایم تعیین شده است.
سهراب پورناظری نیز در همین رابطه نیز اضافه کرد: متاسفانه فضای فعلی به گونهای است که اجرای زنده موسیقی گروهها در حال سخت شدن است و اگر امروز گروههایی همچون ما چند هزار مخاطب دارند گویی فضا به شکلی پیش میرود که این اجراها محدود تر شود باید با متولیان صحبت کرد و پرسید که داستان چیست و از کجا سررشته میگیرد.
او در عین حال متذکر شد: متاسفانه مسئولیتی پشت این اتفاقها نیست، زیرا چه کسی میتواند شش روز قبل از کنسرت مجوز بگیرد و بعد در شرایط ایده آل به صحنه برود؟ فضا به سمتی میرود که دیگر برای گروههای موسیقی اجرای زنده نمیارزد و آنها نمیتوانند هدفشان را در ارتباط با مخاطب برآورده کنند.
به گفته این نوازنده جوان باید این اتفاق مورد کارشناسی قرار بگیرد که به چه حقی یک گروه موسیقی باید برای اجرا در یک سالن با کمترین استانداردها، سی میلیون تومان پرداخت کنند.
پورناظری گفت: جامعه موسیقی به تنهایی با فریادهایش به جایی نمیرسد و دیگران باید به کمک ما بیایند. امروز به جای اینکه مسئولان به این فکر کنند که گروهی همچون «شمس» تنبور را طی سه دهه حفظ کرده و یا خواننده برجستهای همچون شجریان با کارش آواز را برای سالیان متوالی حفظ نموده و امسال علیرضا قربانی صدای موسیقی ایرانی را در تمام جهان پخش کردهاند به چه حقی باید این مسیر برایشان تنگ شود.
او گفت: متاسفانه این سرخوردگی برای ما عادت شده است، در حالی که گروههای موسیقی بعد از پشت سر گذاشتن تمام این موانع با پنجاه درصد از روحیه خود بر صحنه حاضر میشوند و مخاطب با چنین اجرایی روبرو میگردد.در چنین شرایطی باید گفت که قدر این مردم را باید بدانیم که در این وضعیت به موسیقی توجه میکنند و بلیت های گران قیمت را خریداری میکنند.
تهمورس پورناظری نیز اضافه کرد: زمین چمن سعدآباد را در سالهای گذشته 5/3 میلیون تومان اجاره میکردیم و امسال چندبرابر پیشنهاد میدهند، برای هزینه 600 هزار تومانی صدابرداری امسال باید سه میلیون تومان پرداخت کنیم. حال تنها در شرایطی که ما بلیت 400 هزار تومانی بفروشیم میتوانیم این هزینهها را جبران کنیم. وی ادامه داد: این در حالی است که امروز در وسط شهر نیویورک نیز هزینهها انقدر بالا نیست. پس میبینید که شرایط به چه اندازه سخت شده است. با این وجود اگر مسئولان شرایط اجرا را برای ما فراهم کنند حاضریم در فضاهای بازی همچون میدان آزادی، میدان تجریش، استادیوم آزادی، پارک ملت و ... اجرای رایگان برای مخاطبان بگذاریم، چه بسا که در تمام دنیا چنین اجرایی کاملا مرسوم است.