در گفتوگوی مشروح «همشهری ماه» با این خبرنگار باسابقه کیهان از تمایز این روزنامه با سایر روزنامهها و شیوه مدیریتی و سلوک حسین شریعتمداری سخن میگوییم.
- آقای دژاکام اگر کیهان را به عنوان یک پدیده روزنامهنگاری بعد از انقلاب در نظر بگیریم، چه نقطه تمایزی میان کیهان و روزنامههای همتیپش در جریان اصولگرایی مانند رسالت یا روزنامههایی از این طیف وجود دارد؟
نکته اول اینکه روزنامههای دیگر که در این طیف دیده میشوند در سطح حرکت میکنند اما کیهان سعی کرده حرکت عمقی داشته باشد. مساله بعدی، شناسایی هدف است که روزنامه کیهان بهخوبی آن را انجام میدهد اما بقیه روزنامههای این جریان چندان در این مورد موفق نیستند این روزنامهها مثل سربازهایی هستند که دشمن را میشناسند و میبینند اما برای تیراندازی نشانهگیری نمیکنند و در حقیقت رگباری میزنند که شاید یکی از این رگبارها به دشمن بخورد اما کیهان اینطور نیست. کیهان هدف را شناسایی میکند، بعد تیراندازی میکند. فکر میکنم تفاوت اصلی کیهان با باقی روزنامههای اصولگرا در این مورد باشد.
- احساس میشود که روزنامه کیهان با بقیه روزنامهها تفاوت بسیار دارد. این تفاوت مربوط به دلبستگیهای این روزنامه است یا با سلایق آدمهایش ارتباط دارد؟
عموما آدمهایی که در کیهان کار میکنند اینطور هستند. مثلا بعضی از بچههای سرویس سیاسی یا بچههایی که در شورای سردبیری مشغول فعالیتند، کسانی هستند که هم مطالعاتشان قویتر است و هم روی مساله دشمنشناسیشان کار میکنند. همچنین در بررسی موضوعی پیگیر یک مقدار عقبتر قضیه هم هستند. روزنامههای دیگر شاید همان جلوی قضیه و همان حادثه را میبینند و روی آن واکنش نشان میدهند.
برای مثال در مسالهای که بروز اجتماعی پیدا میکند فقط همان موضوع را میبینند و بلافاصله همان موقع برخورد میکنند اما بچههای کیهان چند پله عقبتر از آن مساله را هم میبینند و همین مورد کمک میکند که کیهان متمایز از دیگر روزنامهها باشد. پس در جواب سوال شما باید بگویم هر دو عامل از دلایل آن است یعنی هم مربوط به دلبستگی روزنامه است و هم با سلایق کسانی که در کیهان کار میکنند ارتباط دارد.
- آقای دژاکام کلاس توجیهی خاصی برای آموزش خبرنگاران کیهان وجود دارد؟
نه اصلا. در این مدت 22 سالی که من در کیهان هستم اصلا ما چنین کلاسی نداشتیم. در سالهای گذشته جلساتی که آخر سال برگزار میشد یا مناسبتهای عمومی که بچهها دور هم جمع میشدند بیشتر بود اما الان شاید سالی یک بار آنهم روز خبرنگار، سردبیری و آقای شریعتمداری همگی با هم در تحریریه جمع شویم.
- خیلیها اعتقاد دارند که کیهان مدیون حضور آقای حسین شریعتمداری است و اگر سرمقالههای ایشان و حتی ستون گفتوشنود نبود، کیهان، کیهانی که امروز میبینیم نمیشد. شما این نظر را قبول دارید؟
این حرف درست است و من یک مقدار زیادی با آن موافقم اما این حرف را زمان آقای صفارهرندی هم میزدند. من یادم است زمان آقای مهدی نصیری هم این حرف زده شد که کیهان را مهدی نصیری به تنهایی اداره میکند و اگر مهدی نصیری حذف شود کیهانی که بیرون میآید کیهان همیشگی نیست. اما همراهی سرویسهایی مانند سرویس سیاسی، همدلی و همراهی میان بچهها هم بسیار کمک میکند به اینکه کیهان تقریبا یکدست به نظر برسد.
- سیر و سلوک آقای شریعتمداری از نظر شیوه مدیریتی و برخورد با اعضای تحریریه به چه صورتی بوده که این موفقیت ایجاد شده است.
شاید به نوعی درجهای از کاریزما باشد که ایشان با آن کار را پیش میبرد اما چند تا ویژگی از آقای شریعتمداری برای من جالب است؛ اینکه اولا ایشان آدم بسیار منظمی است، شاید صبح زودتر از همه بچهها به کیهان میآید و آخر از همه هم از کیهان هم میرود.
ویژگی دیگری که برای من در شخصیت آقای شریعتمداری جالب است اینکه ایشان دلمشغولی دیگری جز کار روزنامه ندارد. شما افرادی را میبینید که روزنامه درمیآورند اما کار دیگری هم میکنند؛ یا نماینده مجلس هستند یا کار فرهنگی دیگری انجام میدهند یا حتی در شرکت یا کارخانهای جزو هیات امنا هستند مانند آقای مرتضی نبوی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم فعالیت دارد. اما آقای شریعتمداری اینگونه نیست و فقط در کیهان کار میکنند.
- اینکه فقط در روزنامه مشغول باشند تصمیم خودشان است یا مسائلی سبب شده چنین تصمیمی بگیرند.
تصمیم خودشان است وگرنه بارها درخواست نمایندگی مجلس و غیره از ایشان شد که با لبخندی از کنارش رد میشدند. این نشان میدهد آقای شریعتمداری هم تعهد کاری دارند و هم یک نوع دلبستگی به کار روزنامهنگاری. من فکر میکنم تعهد کاری و دلبستگی همراه با آن نظمی که ایشان دارند به موفقیت ایشان کمک کرده است.
- آقای دژاکام، در یک مقطعی حدود پنج شش سال پیش سرویس سیاسی کیهان به یکسری از جوانان واگذار شد. این اتفاق با توجه به سابقه تاریخی کیهان به ندرت صورت میگرفت. در خصوص این مقطع که تحول نسلی در آن کاملا مشهود بود کمی توضیح دهید و هم اینکه این تحول نسلی ناشی از تفکر و ایده آقای شریعتمداری بوده یا اصلا قضیه چیز دیگری بود.
نه این ایده شخص خاصی نبود و فقط هم سرویس سیاسی را شامل نشده و در سرویسهای دیگر هم این اتفاق رخ داد. این تحول در پی تصویب قانون سخت و زیانآور شناخته شدن شغل خبرنگاری رخ داد و در این بین روزنامههایی مانند کیهان و اطلاعات که آدمهای باسابقه در آنجا زیاد بودند باعث شد که بخش اعظمی از نیروهایشان را به همین ترتیب از دست دهند و این قانون که برای خبرنگارها دارای بیشترین فایده بود خسارت زیادی برای روزنامهها در پی داشت و این تحول از روی ناچاری بود.
اما وقتی خواستیم نیروی جدید به مجموعه اضافه کنیم جوانترها وارد صحنه شدند و به همین دلیل این اتفاق عملا نهتنها در سرویس سیاسی بلکه در سرویس ادب و هنر، اجتماعی و حتی سرویس شهرستانها کاملا مشهود است. در حالتی هم میتوان گفت که هم کیهان و هم اطلاعات بیشترین استفاده را که همان جوانگرایی بود از این قانون سخت و زیانآور شدن شغل خبرنگاری بردند.
- درحالحاضر راه ورود به کیهان به چه صورت است؟
سخت نیست. روال این است که هر کسی که بخواهد وارد کیهان شود چند مقاله میدهد که اگر خوب باشد چاپ میشود و کم کم وارد مجموعه میشود.
- یعنی انگیزه و برنامه خاصی برای کادرسازی آینده کیهان وجود ندارد و این تحولات اتفاقی شکل میگیرد!
حتما تمهیدی برای کادرسازی وجود دارد درستش هم این است که باشد ولی برای ورود افراد به کیهان باید شخص خودش را عرضه کند یعنی با دیدگاههای فکری کیهان خودش را موافق ببیند و بعد از مدتی هم که میبیند مطالبش چاپ میشود طبیعتا ارتباط متقابلی ایجاد خواهد شد و از فرجام این تعامل آن فرد ابتدا بهطور موقت وارد مجموعه کیهان میشود و بعد از مدتی اگر کارش خوب بود میماند حالا ممکن است در ادب و هنر بیاید یا سرویس عکاسی یا بخشهای دیگر از جمله ممکن است در سرویسهای اقتصادی یا سیاسی هم ورود پیدا کند.
- شما اشاره کردید به کاریزمایی که آقای شریعتمداری دارد. این کاریزما از کجا آمده چون ایشان چهره عمومی که نبودند.
من زمان آقای نصیری یادم است که آقای شریعتمداری یک ستون ثابتی مانند همین ستون گفتوشنود که امروز در کیهان وجود دارد در هفتهنامه کیهان هوایی که آقای سلیمینمین مدیرمسوول بودند داشت یک تحلیل سیاسی عمدتا روی ایرانیان خارج از کشور داشتند که تقریبا ثابت بود و یک صفحه کامل را هر هفته از ایشان داشتیم یعنی اینگونه نبود که با کیهان بیگانه باشند. ما زمان آقای نصیری، آقای شریعتمداری را در نمازخانه یا شورای سردبیری میدیدیم که گاهی هم مقاله میآوردند. یعنی کسی بود که خودش را نشان داده بود و حضور ایشان در کیهان غیرمترقبه نبود در حقیقت به نوعی ایشان کیهانی بودند.
- یعنی میتوان این طور تعبیر کرد که آقای شریعتمداری کارشان را با دشمنشناسی و دشمنیابی شروع کرد؟
میشود گفت در این زمینه قبلا کار کرده بود. یعنی کار مطبوعاتیاش را در این زمینه و نمود کارشان قبل از کیهان این بوده است.
- انتقادی که به کیهان وجود دارد این است که کیهان بسیار تمایل دارد دنبال دشمن باشد یا دشمنی را بسازد و به جنبههای ایجابی کار ندارد، این مساله در اخبار ویژههای روزنامه کاملا مشهود است که کاملا تمرکزش روی دشمنان است. شما بهعنوان یک کیهانی راجع به این انتقاد چه نظری دارید و اگر خودتان بخواهید منصفانه دراینباره صحبت کنید این انتقاد را قبول میکنید.
قبول میکنم اما بهعنوان یک ایراد تلقی نمیکنم. ببینید این دشمنشناسی و معرفی کردن دشمن بهعنوان یک خطر یک جای خالی در مطبوعات ماست. اگر روزنامه دیگر به خصوص زمانی که کیهان این نوع نگاهش را شروع کرده بود در این زمینه کار کرده بودند شاید کیهان روی بخشهای دیگر سرمایهگذاری بیشتری میکرد اما چون کیهان جای خالی آن را احساس کرده و دیده درکنار کارهای ایجابی که نشریات و مطبوعات دیگر انجام میدهند جای این عرصه خالی است در این حوزه قویتر وارد شده اما من یک مقدار کم لطفی هم در این انتقادی که به کیهان میشود احساس میکنم.
- بهنظر میرسد که کیهان دروازه ورود خبرنگاران به صداوسیماست و مسیر حرکت خبرنگاران از طریق کیهان به سمت صداوسیما هموارتر است. آیا این موضوع صحت دارد؟
نه من قبول ندارم. شما غیر از کامران نجفزاده و محمد دلاوری فرد دیگری را میشناسید که از کیهان به صداوسیما ورود پیدا کرده باشد؟ راه برای بچههای کیهان هم چندان باز نیست. در حقیقت غیر از این دو نفر کس دیگری را نداشتیم که از کیهان به صداوسیما برود.
- شما آماری از میزان استقبال و خط تیراژ روزنامه دارید؟
نمیدانم تیراژ چقدر است نه اینکه بدانم اما نخواهم به شما بگویم. از روزی که من به کیهان آمدم تا حالا از میزان تیراژ نپرسیدهام فقط چند سال پیش میدانم تیراژمان روی 220 هزار نسخه بود ولی الان قطعا کمتر شده. مثل همه روزنامههای دیگر، استقبال از روزنامهها در حال کم شدن است بهخصوص با اینترنتی شدنشان.
- آیا هیچوقت احساس نشده که یک تغییری باید در کیهان صورت بگیرد؟
همه احساس کردند غیر از آقای شریعتمداری. شاید بتوانم قاطع بگویم هر سال جشنواره مطبوعات که تمام میشود آماری که از دفاتر نظرات مردم بهدست میآید، 95درصد نظرات مربوط به قطع و چاپ و کیفیت چاپ و عکسها و رنگی شدن کیهان است و 5درصد راجع به موارد دیگر است که البته آقای شریعتمداری در جریان تمام این نظرات هستند.
- پس چرا مخالفت میکنند؟
مخالفت نیست. شاید آقای شریعتمداری ملاحظهای در گرفتن بهاصطلاح تسهیلات دارند البته حدس من این است، یک زمانی کار تا خرید یک چاپخانه پیش رفت. اما من احساس میکنم که به نوعی آزادگی به خرج میدهند بهعنوان مثال اگر ایشان نامهای به آقای احمدینژاد بنویسند که مثلا ما میخواهیم یک چاپخانه بخریم شاید بتواند یک تسهیلاتی بگیرد ولی ایشان از نوشتن یک نامه یا درخواست کمک از دولت خودداری میکند.
البته زمان آقای نصیری و آغاز ورود آقای شریعتمداری به کیهان یادم است که چند بار از آقای هاشمی این درخواست صورت گرفت و آقای هاشمی هم موافقت کرد اما دقیقا حرفی که آقای هاشمی زد این بود که شما یک دانه روزنامه مثل اطلاعات بینالملل که خارج از کشور منتشر میشود همانطوری در بیاورید و آنقدر هم به ما حمله نکنید، ما هر امکاناتی که بخواهید در اختیارتان میگذاریم که خب طبیعتا کیهان چینن چیزی نیست.
- بازخورد نمایشگاه مطبوعات از نظر دیدگاههای سیاسی منفی است یا مثبت. یعنی بیشتر انتقاد میشود یا تشویق؟
اگر قطع و ظاهر روزنامه را کنار بگذاریم نسبت به چند سال پیش بسیار تفاوت کرده است. در دوره دوم خرداد انتقادات خیلی بیشتر بود؛ شاید 80درصد بود. بعد از یک دورهای شد پنجاه پنجاه. در این چند سال اخیر تقدیرها و تشکرات که از آقای شریعتمداری به خاطر سرمقالههایی که مینویسد خیلی بیشتر شده یعنی نسبت به انتقادات بسیار بیشتر شده است.
- رسیدگی آقای دعایی در روزنامه اطلاعات به کارمندانش از نظر رفاهی و تسهیلات زبانزد است. میخواستم بدانم این بحث در کیهان هم مطرح است یا خیر و بچههای کیهان از نظر معیشتی چه وضعیتی دارند؟
نه این اتفاق در کیهان دیده نمیشود ولی یک توضیح دارد، زمانی که آقای خاتمی وزیر ارشاد بودند ارز قابل توجهی در اختیار دو روزنامه کیهان و اطلاعات گذاشتند که صرف مخارج خودشان بکنند، آقای دعایی با یک زرنگی خوب و قابل تقدیر از این ارز استفاده کرد و چاپخانه بزرگ ایران چاپ را خرید که غیر از خود روزنامه اکثر مجلات، روزنامهها و کتابهای درسی در آنجا چاپ میشود.
در حقیقت درآمد اصلی روزنامه اطلاعات همان چاپخانه است. آقای خاتمی همان مقدار وجه را برای کیهان هم در نظر گرفت اما همانطوری که به نظر من در کشورداری نتوانست هوش اقتصادی خوبی به کار برد، در کیهان هم نتوانست خوب عمل بکند. ایشان در همه شهرستانهای کشور ما حتی شهرهای کوچک، کتابفروشی کیهان تاسیس کرد و طبیعتا مخارج آنها از درآمدی که برای آنها اختصاص داده شده بیشتر بود. ایشان مشاوران خوبی درزمینه اقتصادی نداشت که بخواهد یک سرمایهگذاری اساسی که بعدها از آن بهرهبرداری کند نماید.
- از نظر شما ماندگارترین تیتر کیهان در این چند سال چه بوده است؟
اولین چیزی که به ذهن من و به ذهن هر کسی که کیهان را میخواند میرسد، همان تیتر«ملت کار را تمام کرد» است و واقعا هم فکر میکنم تکاندهندهتر از آن دیگر نباشد که البته شاید بار اصلی آن تیتر را به نوعی من به دوش داشتم.
- شبی که آرا شمارش میشود، اینجا چه خبر است البته منظور ما انتخابات اخیر نیست در همه دورهها مثلا دوره آقای خاتمی یا انتخابات دیگر؟
ما 700 خبرنگار در 700 شهر داریم یعنی ما لحظه به لحظه در هر انتخاباتی بچهها خبر میدهند که میزان آرا چه مقدار شده است. من یادم میآید بهخصوص در انتخابات سال84 بچهها چه از مراکز استانها و چه از شهرهای کوچک، لحظه به لحظه زنگ میزدند و من هم روی کاغذی که اسم استانها را نوشته بودم میزان رای را دانه دانه برای خودم جمعبندی و این جمعبندی را به بقیه منتقل میکردم.
اول کار ما فکر میکردیم چون کیهان اصولگراست، خبرنگارها برای اینکه دل ما را به دست بیاورند اغراق میکنند اما وقتی من دیدم که در تمام شهرها بدون استثنا این اتفاق میافتد فهمیدم که این آرا درست و آقای احمدینژاد برنده انتخابات است.
همین اتفاق در انتخابات آقای خاتمی هم افتاد. آن موقع من در سرویس سیاسی بودم. برای انتخابات آقای خاتمی هم لحظه به لحظه خبر آمد که رای آقای خاتمی چقدر است و قبل از آنکه نتایج اعلام شود ما فهمیدیم که انتخاب آقای خاتمی قطعی است و به همان دلیلی که آقای ناطق قبل از اعلام نتایج به آقای خاتمی تبریک گفت این اتفاق هم در دوره آقای احمدینژاد افتاد.
شاید تصورمان این بود که آقای احمدینژاد این مقدار رای نداشته باشد اما عملا وقتی مراکز استانها نتایج آرا را لحظه لحظه گفتند برای ما قطعی شد که رئیسجمهورمان چه کسی است و در نتیجه این تیتر انتخاب شد.
- یادتان میآید سرمقاله روزنامه در روز بعد از انتخابات دوم خرداد تیترش چه بود؟
نه به یاد ندارم.
- تیتر کیهان این بود:ران ملخی در دیگ ملت.
به یاد ندارم.
- بسیاری از دوستان که شما را از نزدیک میشناسند شما را به شوخی حافظ منافع دکتر شریعتی در کیهان میدانند. کمی از وجود صداهای مختلف در کیهان برای ما بگویید.
این تصوری که شما از کیهان دارید و بهعنوان سوال مطرح میکنید یک نوع بیانصافی در حق کیهان است. اما من به این دلیل که روابط عمومی خوبی دارم به جرات میگویم که نگاه آزادی که در تحریریه کیهان وجود دارد که بچهها راحت حرف بزنند و نظرات مختلفی داشته باشند در هیچ روزنامه دیگری نیست.
- این حرفهای آزاد در محدوده اصولگرایی است یا خارج از اصولگرایی هم زده میشود؟
نه خارج از اصولگرایی هم زده میشود. کیهان به آقای احمدینژاد هم بسیار انتقاد میکند. کیهان تنها روزنامهای بود که در اوج اقتدار موسوم به جناح راست سه سرمقاله راجع به یک موضوع علیه آقای یزدی که آن زمان رئیس قوه قضائیه بود نوشت. همینطور وقتی که آقای ناطق نوری خانهاش را از خیابان فخرآباد فروخت و به نیاوران رفت هیچ روزنامهای انتقاد نکرد جز کیهان. برعکسش را هم خدمتتان عرض میکنم، در همان انتخابات دوم خرداد که کیهان سلسله مقالاتی پیش از انتخابات درباره آقای خاتمی مینوشت یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی داشتیم که روزنامهها را نقد میکرد. بین آن روزنامهها سلام جایی نداشت، کیهان آن زمان در یک مقاله انتقاد شدید کرد که چرا خواندن روزنامه سلام در این برنامه حذف شده است. میخواهم بگویم نهتنها این نگاه بین بچههای تحریریه وجود دارد بلکه بین مسوولان روزنامه هم وجود دارد فقط نمیدانم چرا این نگاه دیده نمیشود و عدهای تلاش دارند نگاه خشن کیهان را پررنگتر نشان دهند.
- یک موضوعی که در این یک سال اخیر مطرح شد بحث شهید صانع ژاله بود که آقای شریعتمداری میگفتند که ایشان مخبر ما بودند. شما صمیمیتی از ایشان با آقای شریعتمداری سراغ داشتید؟
خیلی از کسانی که با ما همکاری میکنند گروههای دانشجویی هستند که با سرویس سیاسی همکاری دارند یا گاهی با سردبیری که این هم از آن دست موارد بوده است.
- در مقایسه با تحریریه بعضی روزنامهها کیهان سیستم کامپیوتر کمتری دارد. اینجا ارتباط با بحث اینترنت به چه صورت است محدودیت خاصی وجود دارد؟
بله من خودم این احساس را دارم که تعداد کامپیوتری که در کیهان وجود دارد کم است.
- این ناشی از یک رویکرد است؟
نخیر. ناشی از امکانات ضعیف است.
- برخی معتقدند کیهان دارای یک مصونیت است. شما این نظر را قبول دارید؟
متاسفانه در آن فضاسازی که علیه کیهان صورت میگیرد نگاه فراگیری گم میشود. همان موقع که این صحبتها بیشتر بود آقای سعید مرتضوی، به خاطر مطلبی که هنوز دادگاهش تمام نشده بود یک روز هم کیهان را تعطیل کرد. من اگر بخواهم منصفانه بگویم احساس نمیکنم کیهان مصونیتی داشته باشد بلکه احساس میکنم از زمان آقای نصیری تا امروز در دادگاهها ظلم به کیهان بیشتر شده است.
همهشری ماه