دوشنبه ۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۷:۲۳
۰ نفر

دکتر داوود دانش جعفری: بخش اول - درآمدها: ناپایداری درآمد باعث می‌شود که دولت برای تأمین هزینه‌های خود مبادرت به بکارگیری سیاست‌های نامناسب پولی، استقراض از بانک مرکزی یا حتی از بانک‌های تجاری را کند.

ناپایداری درآمد باعث می‌شود که دولت برای تأمین هزینه‌های خود مبادرت به بکارگیری سیاست‌های نامناسب پولی، استقراض از بانک مرکزی یا حتی از بانک‌های تجاری را کند. استقراض از بانک مرکزی ممکن است ضمن ایجاد تورم، میدان را برای فعالیت بخش خصوصی تنگ‌تر کند.نامناسب بودن ترکیب مخارج دولت نیز ممکن است باعث ایجاد اختلال‌هایی در اقتصاد شود. بنابراین اطلاع از میزان دخل و خرج دولت می‌تواند اطلاعات مفیدی در ارتباط با برنامه‌ریزی در اختیار قرار دهد. در همین راستا وضعیت ایران به‌همراه تعدادی از کشورها براساس آمار 2009 مورد مقایسه قرار می‌گیرد.

1- میزان درآمد دولت: میزان درآمد هر دولت را با حجم تولید ناخالص داخلی آن کشور می‌سنجند. متوسط جهانی درآمد دولت‌ها حدود 3/24 درصد تولید جهانی است. درآمد دولت ایران (با احتساب نفت) حدود 9/31 درصد تولید ناخالص ایران است. این نسبت برای چین 11.1 مصر 27، آلمان 29.4 هند11.9اندونزی 15.4 کره 23.1 مالزی23.3 روسیه 35.6سوئیس 18.6 ترکیه21.8 انگلیس 35.6و آمریکا 15.9درصد است. بنابراین برای اینکه چگونگی کسب درآمد دولت را در کشورهای مختلف بررسی کنیم بایستی به ترکیب درآمد یا به‌عبارت دیگر سهم درآمدهای مختلف (درصد) در کل درآمد دولت را مورد بررسی قرار دهیم.

1-1- سهم مالیات بر درآمد، سود شرکت‌ها و مالیات بر سرمایه از کل درآمد دولت: بخش مهمی از درآمد دولت‌ها از طریق مالیات بردرآمد، مالیات سود شرکت‌ها و مالیات بر سرمایه به‌دست می‌آید. متوسط جهانی سهم این نوع مالیات در کل درآمدهای دولتی 23 درصد است. برای ایران این نسبت 19 درصد است. برای چین 26، مصر 28، آلمان 16، هند 47، اندونزی 37، کره 28، مالزی 46، روسیه 1، سوئیس 24، ترکیه 26، انگلیس 36 و آمریکا 47 درصد است.

2-1- سهم مالیات بر مصرف کالا و خدمات از کل درآمد دولت: این نوع مالیات را به‌عنوان مالیات بدون اشک نیز می‌نامند، زیرا مصرف‌کننده بدون اینکه مستقیماً احساس کند، مالیات خود را می‌پردازد. در مواردی دولت‌ها بر سبد کالای مصرفی کم درآمدها مالیات کمتر و یا حتی مالیات با نرخ صفر درصد منظور می‌کنند ولی مالیات سبد مصرفی پردرآمدها را افزایش می‌دهند. مالیات بر مصرف در مقایسه با مالیات بر درآمد با زحمت کمتری برای دولت‌ها قابل تامین است. در بین کشورهای جهان به‌طور متوسط 32 درصد درآمد دولت‌ها از محل مالیات بر مصرف تامین می‌شود درحالی‌که این نسبت در ایران فقط 3 درصد است. نسبت مالیات بر مصرف در چین حتی به 55 درصد نیز می‌رسد. همچنین در مصر 22، آلمان 24، هند 23، اندونزی 31، کره 26، مالزی 16، روسیه 16، سوئیس 26، ترکیه 51، انگلیس 28 و آمریکا 3 درصد است.
3-1- سهم مالیات بر واردات در کل درآمد دولت: امروزه با اعمال سیاست‌های آزادسازی، مالیات بر واردات یا اصطلاحاً درآمد گمرکی بخش کمی از درآمد دولت‌ها را تشکیل می‌دهد. سهم درآمد گمرکی از کل درآمد دولت در سطح جهانی به‌طور متوسط 5 درصد است. این نسبت برای ایران 6 درصد است. همچنین برای چین 5، مصر 5، آلمان 5، هند 13، اندونزی 2، کره‌جنوبی 4، مالزی 2، روسیه 18، سوئیس 6، ترکیه 1 و آمریکا نیز فقط 1 درصد است.

4-1- سهم مالیات‌های متفرقه در کل درآمد دولت: مالیات‌های دیگر مثل مالیات بر املاک یا مالیات استخدام نیروی کار توسط کارفرما و بقیه درآمدهای مالیاتی در چارچوب مالیا‌ت‌های متفرقه دسته‌بندی می‌شوند. سهم متوسط جهانی این نوع مالیات‌ها در درآمد دولت‌ها حدود 2 درصد است. در ایران این نسبت حدود یک‌درصد است. در چین 3، مصر 2، هند صفر، اندونزی 4، کره‌جنوبی 9، مالزی 3، روسیه صفر، سوئیس 3، ترکیه 5، انگلیس 7 و آمریکا یک درصد است.

5-1- سهم درآمدهای ناشی از جمع‌آوری کسورات بازنشستگی و تامین اجتماعی در کل درآمد دولت: این نوع درآمدها برخلاف درآمدهای مالیاتی که حالت اجباری دارند، با تمایل خود پرداخت‌کننده به دولت داده می‌شود. سهم درآمد دولت ایران از محل کسورات بازنشستگی و تامین اجتماعی حدود 19 درصد است؛ به‌عبارتی حدود یک‌پنجم درآمد دولت از این محل تامین می‌شود. در بعضی از کشورها به‌دلیل تعهدات سنگین دولت در قبال پرداخت‌های بعد از بازنشستگی، این نسبت بالاتر است. در مصر این نسبت 55، کره 16، روسیه 17، سوئیس 36، انگلیس 23 و آمریکا 43 درصد است.

6-1- سهم درآمدهای ناشی از مالکیت‌های دولتی در کل درآمد دولت: بخشی از درآمد دولت نیز از محل مالکیت‌های دولتی قابل تامین است. به‌طور مثال، درآمد نفت در ایران در این ردیف ثبت می‌شود. درآمدهای دیگر مثل درآمد ناشی از سود سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دولتی (داخلی/ خارجی) نیز در همین ردیف ثبت می‌شود. متوسط جهانی این نوع درآمد درکل درآمدهای دولتی حدود 17 درصد است؛ درحالی‌که در ایران این نسبت به 52 درصد می‌رسد. در چین 12، مصر 9، آلمان 4، هند 18، اندونزی 26، کره 17، مالزی 33، روسیه 48، سوئیس 5، ترکیه 16، انگلیس 6 و آمریکا 6 درصد است. افزایش تعداد شرکت‌های دولتی فعال در هر کشور می‌تواند به افزایش سهم این نوع درآمدها درکل درآمد دولتی بیفزاید. سهم درآمد دولت از مالکیت‌های دولتی در اقتصاد ایران بسیار بالاست و این وابستگی اقتصاد ایران به نفت را نشان می‌دهد.

نکته: این نوع محاسبه درآمد دولت که در بندهای 1-1 تا 6-1 تشریح شد مجموعاً فراتر از مفهوم درآمد در بودجه عمومی است، زیرا در بودجه عمومی کسورات بازنشستگی در سازمان تامین اجتماعی و بعضی از صندوق‌های بازنشستگی مستقل دولتی جزو درآمد عمومی ثبت نمی‌شود و به‌طور کلی بودجه شرکت‌ها از بودجه عمومی متمایز است.

نتیجه‌گیری: در سطح جهان 62 درصد درآمد دولت‌ها از محل انواع مالیات تامین می‌شود (بندهای 1-1 تا 4-1). نسبت درآمد مالیاتی به کل درآمدهای دولت در ایران فقط 29 درصد است. در مقابل پایین بودن سهم درآمدهای مالیاتی در ایران، سهم درآمدهای متکی به مالکیت‌های دولت با احتساب نفت حدود 52 درصد است درحالی‌که سهم متوسط جهانی آن فقط 17 درصد است. باید توجه داشت که بالا بودن وابستگی درآمدهای دولت به نفت، درآمدهای دولت را آسیب‌پذیر کرده است و کاهش قیمت جهانی نفت می‌تواند انجام تعهدات دولت را با مشکل روبه‌رو کند و لذا کاهش وابستگی به درآمد نفت برای اقتصاد ایران یک ضرورت است. سهم مالیات بر مصرف در ایران بسیار پایین بوده ولی سهم مالیات بر درآمد در حدود متوسط جهانی است.

کد خبر 146705
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز