ربطی هم به این ندارد که جنس این معامله چیست و کجاست مهم این است که پای نفرسوم در میان باشد... یا حتی چهارم و پنجم.
اصل وجود و ورود دست سوم یا همان شخص ثالث در ورزش، پول است. اینجاست که ضربالمثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر مصداق پیدا میکند. در فوتبال رقمهای چندصدمیلیونی قراردادها باعث شده تا فوتبال پاتوق بیچون و چرای دلالها باشد و فصل قراردادها به میدان رقابت داغ و نفسگیر واسطهها تبدیل شود. این فقط مختص سطح اول و حرفهای فوتبال نیست بلکه دلالها با نفوذ در سطوح میانی و حتی آماتور فوتبال علاوه بر واسطهگری، کار چاقکن هم میشوند و با ترانسفر بازیکنان نهچندان توانمند به باشگاهها و استفاده از روابط پیچیده درآمد کلانی به جیب میزنند اما این شرایط فقط و فقط منحصر به فوتبال نیست بلکه صرف حرفهای شدن در سایر رشتهها از جمله کشتی و تزریق پول از لیگ به بدنه این رشته، به نسبت بسیار کوچکتر از فوتبال، ورزش اول کشور را نیز گرفتار دلالها و واسطهها کرده است.
هرقدر نقش این نفرات سوم در فوتبال مخرب و منفی است در کشتی میزان آسیبرسانی آنها چندبرابر است چرا که اسپانسر فوتبال با وجود بالا رفتن هزینه ناشی از وجود دلالها و افزایش کذایی قیمتها بازهم در فصل بعد، وارد رقابت خواهد شد و صرف زیان مالی او را از سرمایهگذاری مجدد در فوتبال منصرف نخواهد کرد اما در کشتی با وجود اینکه رقم سرمایهگذاری اسپانسرها و قرارداد کشتیگیرها یکصدم فوتبال هم نیست اما اسپانسرهای سرمایهگذار در کشتی، به ازای جزئیترین زیانهای مالی، عطای سرمایهگذاری در کشتی را به لقایش میبخشند و ترجیح میدهند در رشته دیگری سرمایهگذاری کنند.
اما مهمترین تفاوت دلالهای فوتبال با آنچه واسطه در ورزش گوش شکستهها خوانده میشود در این است که بالا بودن یا نجومی بودن ارقام در فوتبال، همچنین گسترده بودن فضای رقابت، وجود اسپانسرهای خصوصی و دولتی متعدد، بازهزمانی تقریبا 10ماهه در طول سال و از همه مهمتر هدف مهم و معتبری چون جام باشگاههای آسیا و حتی جهان میطلبد که در فوتبال، منتظر خودنمایی دلالها و واسطهها باشیم. در فوتبال برای یک دلال این جاذبه مالی برای فعالیت وجود دارد تا ترغیب شود با استفاده از برخی روابط بین مدیران باشگاهها، مربیان و بازیکنان، به حق کمیسیونهای میلیونی دست یابد اما در کشتی که فقط 3ماه از سال فرصت پرداختن به لیگ را دارد در کنار عواملی چون تعداد کم تیمهای شرکتکننده، عدمحضور یا بیمیلی اسپانسرهای خصوصی، پایین بودن شدید ارقام نسبت به نمونههای فوتبالی باعث میشود که برای دلالها و واسطهها ورود به کشتی توجیه اقتصادی نداشته باشد.
اما بحث اصلی اینجاست که این تفاوتها نمیتواند بازهم منکر وجود این شخص ثالث در کشتی شود با این توصیف که واسطهها در فوتبال، صرفا فوتبالی نیستند یعنی ممکن است یک دلال و واسطه در فوتبال حتی در عمرش با به توپ نزده باشد و یک تاجر باشد تا یک فرد ورزشی که نگاهش به معاملات ورزشی کاملا تجاری است اما تا به امروز در کشتی این نفر سوم یا همان دلال و واسطه، کسی خارج از خانواده کشتی نبوده و همهشان از جنس کشتی بودهاند که ممکن است در کارنامه آنها حتی مدال و عنوان قهرمانی هم یافت.
در کشتی پایین بودن رقم قراردادها و کوتاه بودن فصل زمانی لیگ، شرایطی ایجاد میکند که اهالی این رشته با نزدیک شدن به شروع این مسابقات، به بیشترین بهره مالی از این سفره فکر میکنند برای همین اجازه نمیدهند ریالی از این قراردادها وارد جیب افرادی خارج از کشتی شود.
به عبارت دیگر دلال و واسطه در لیگ کشتی شخص ناشناختهای نیست بلکه یا به کشتیگیر وابسته است یا نسبتی با مربی و مدیر باشگاه دارد. لازم نیست برای شناسایی دلالها در کشتی راه دوری بروید چون این کار توسط برخی مربیان باشگاهها صورت میگیرد به این صورت که آن مربی با وجود داشتن قرارداد جداگانه برای همکاریاش با باشگاه، به خاطر توافقات پشتپرده با یک کشتیگیر درجه دو یا سه، خنجرش را از پشت وارد بدن اسپانسر بیچاره میکند و برای کشتیگیری که حضورش در لیگ، 15میلیون بیشتر نمیارزد قراردادی 30میلیونی تنظیم میکند با این شرط که مبلغی از این توافق مثلا چیزی در حدود 10میلیون تومان دوباره به جیب آقای مربی برگردد و این وسط هم کشتیگیر سود میبرد و هم مربی. تنها طرف مغبون این معامله هم اسپانسر از همه جا بیخبر است که در پایان یک فصل لیگ با 500میلیون بدهی و بدون هیچ منفعتی پشت دستش را داغ میکند تا دیگر در کشتی سرمایهگذاری نکند.
البته اگر بر این باورید که وجود دلالها و واسطهها در کشتی فقط به همان 2ماه و 3ماه مسابقات لیگ برتر برمی گردد سخت در اشتباه هستید. چون حضور این نفر سوم را میتوان در طول سال هم در مقاطع مختلف حس کرد بهخصوص سالهای اخیر که با افزایش مادیگرایی در کشتی و بالارفتن حقوق و رقم قراردادهای کشتی، بوی اسکناس بیشتر در سالنهای کشتی به مشام میرسد. چندی پیش اسرافیل دودانگه یکی از مربیان سازنده تهرانی در گفتوگو با رسانهها صراحتا از وجود این دلالها و واسطهها در سطح کشتی پایتخت آن هم در رده سنی جوانان و نوجوانان خبر داد. بنابر گفتههای دودانگه این روزها افرادی از سوی برخی باشگاههای تهرانی هستند که به سراغ کشتیگیران آیندهدار و جوان باشگاههای دیگر میروند و با وعده و وعیدهای مختلف آنها را جذب خود میکنند اما این بار دیگر نه تنها صحبت از چندمیلیون نیست بلکه به سختی به چند صدهزار تومان میرسد.
آخرین تفاوت نقش دلالها و واسطهها در کشتی و فوتبال را هم میتوان در ردههای پایه به راحتی یافت. اگر در فوتبال ردپای دلالها و واسطهها در مدارس فوتبال نوجوانان و جوانان به بهانه معرفی به باشگاههای معتبر فوتبال، دیده میشود در کشتی اثری مشهود و پررنگ از دلالها در ردههای پایه دیده نمیشود.