ایران طی سالهای گذشته، خود از بزرگترین قربانیان تروریسم بوده است؛ برهمین اساس چنین اتهامی علیه ایران بسیار عجیب بهنظر میرسد.نکته دوم اینکه با فرض قبول ادعای آمریکاییها این سؤال قابل طرح است که ایران چه نفعی از این جریان میبرد؟ و این نکته بسیار مهمی است که بسیاری از صاحبنظران آمریکایی و روزنامه نگاران روی آن انگشت گذاشتهاند. نکته مهم و قابل توجه دیگر اینکه افرادی که در آمریکا مورد اتهام واقع شدهاند سالها در این کشور بودهاند و سابقه خوبی هم ندارند؛ چگونه میتوان بین این افراد سوءسابقه دار و مجموعهای مانند سپاه پاسداران ارتباط قائل شد؟ مسئله اینجاست که اگر فرض کنیم ایران بخواهد چنین کاری انجام بدهد، آیا از این تیپ افراد استفاده میکند؟
مسئله دیگر اینکه اگر ایران میخواسته علیه عربستان اقداماتی را انجام بدهد، راهکارهای دیگری نیز برایش وجود داشته و از طرق دیگر میتوانسته عربستان را تحت فشار قرار دهد. مجموعه مسائل مطرح شده، حکایت از آن دارد که طرح اتهامی آمریکا برای هیچ کس قابلقبول نیست. صاحبنظران براین باور هستند که آمریکا این سناریوی پرتناقض و پرابهام را برای فشار علیه ایران طراحی کرده است. نکته مهم اینکه این سناریو بهدلیل همین تناقضاتی که دارد نشان میدهد که آمریکاییها از روی حالت انفعال و استیصال دست به چنین اقدامی زدهاند؛ آمریکاییها تحت شرایط خاص داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار دارند و از این جهت خودشان هم قبول دارند که افکار عمومی چندان پذیرای این سناریو نیست ولی از سر ناچاری دست به طراحی چنین سناریویی زدهاند.
آمریکاییها تنها بهدنبال بهانهگیری برای اعمال فشار هستند. در پاسخ به این نوع نگاهها و رفتارهای آمریکاییها باید گفت که آنها طی سالهای گذشته با بهانههای مختلف سعی کردهاند جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده و مجموعهای از اقدامات را علیه ایران انجام دهند. هدف از فشارها و اقدامات علیه جمهوری اسلامی، منزوی ساختن ایران بوده است که نتیجه اقدامات آمریکاییها طی 32 سال گذشته نشان داده که آنها دچار شکست شدهاند و اقدامات آنها باعث حرکت رو به جلوی جمهوری اسلامی شده و آن را ارتقا بخشیده است. نتیجه این سناریو نیز چیزی غیراز این نخواهد بود و آمریکاییها از اقدام خودشان متضرر خواهند شد.
آمریکاییها 3 مسئله را در امتداد یکدیگر نگاه میکنند و معمولاً برنامههایشان همسویی دارد. آنها پروژهای را در دنیا پیگیری میکنند تحت عنوان اسلام هراسی و سعی میکنند بهواسطه آن نوعی اسلام ستیزی را در دنیا دنبال کنند؛ علت نیز این است که آنها نگران تجدید حیات مسلمانان و قد علم کردن اسلام هستند چون نگران هستند که اسلام به یک دین برتر در هزاره سوم تبدیل شود و افکار را متوجه خودش کند. آمریکاییها از بیداری اسلامی هراس دارند. در همین راستا، امروزه پرچم اسلام سیاسی در دست ملت ایران است، بنابراین آنها برای پیشبرد اسلام هراسی، ایران هراسی را کلید زدند، چراکه ایران از طریق انقلاب اسلامی در حال قدرت یافتن است و موقعیت ممتازی برای ایفای نقش در منطقه و بینالملل کسب نموده است.
بهنظر میرسد دشمنان در مقابله با ایران، به این جمعبندی رسیدهاند که طی 32سال گذشته، یکی از مجموعههای مؤثر در استحکام ایران و حفظ نظام و انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بوده است. سپاه پاسداران، نقش ممتازی در ناکام کردن آمریکاییها داشته است؛ طبیعی است که آنها برای اینکه بتوانند در پروژه ایران ستیزی خودشان موفق باشند، این رکن قابل توجه را مورد هجوم قرار میدهند، لذا پروژه سپاه هراسی و سپاه ستیزی را نیز ما باید در همین راستا بدانیم.
* معاون سیاسی سپاه پاسداران