شاکی پرونده که در جریان اسیدپاشی بینایی هر دو چشمش را از دست داده است، اصرار دارد که حکم قصاص هر چه زودتر اجرا شود. ساعت 11 شب 8 خرداد سال 85 وقتی صدای زنگ خانه مردی در روستای علیآباد ورامین به صدا درآمد، او در را باز کرد اما مرد ناشناسی در تاریکی شب بهصورت وی اسید پاشید و سوار بر یک موتورسیکلت شد و پا به فرار گذاشت.مرد جوان که صورتش بهشدت سوخته بود، فریاد میزد: «سوختم، سوختم» و همسرش سراسیمه به حیاط خانه دوید و با دیدن او، اورژانس را خبر کرد. این مرد 30 ساله به بیمارستانی در تهران منتقل شد و تحت مداوا قرار گرفت اما اسید باعث شد که هر دو چشم او کور شود.
ماموران کلانتری جلیل آباد ورامین که از همان ابتدا در جریان موضوع قرار گرفته بودند، برای شناسایی عامل اسیدپاشی راهی بیمارستان شدند و به تحقیق از او پرداختند.مرد جوان گفت که با پسرداییاش اختلاف داشته و مطمئن است که او در این اسیدپاشی دخالت دارد. وی توضیح داد: شب حادثه از سرکار به خانه آمدم که زنگ خانه را زدند. به مقابل در که رفتم، مرد جوانی را دیدم که اصلا چهرهاش را درست به خاطر ندارم. او به محض دیدن من، اسیدی را که داخل ظرف بود بهصورتم پاشید و بعد فقط متوجه شدم که سوار موتور شد و فرار کرد اما مطمئن هستم که او از سوی پسرداییام اجیر شده است. چرا که من با او اختلاف دارم و وی بارها مرا تهدید کرده بود که بلایی سرم میآورد.
پس از اظهارات این مرد پسردایی وی بازداشت شد اما ادعا کرد از ماجرای اسیدپاشی خبر ندارد و نمیداند چه کسی دست به این کار زده است. اظهارات این مرد در حالی بیان میشد که مدتی بعد شاکی پرونده سرنخ مهمی را در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: چند روز پیش یکی از دوستانم نزد من آمد و گفت جوان معتادی را در روستا دیده که موتور دارد و روی دستانش آثار سوختگی با اسید دیده میشود. با این سرنخ جوان معتاد که فرهاد نام دارد دستگیر شد و دربازجوییها به اسیدپاشی اعتراف کرد.
او گفت: من کارگر دامداری هستم. صاحب کارم از من خواست تا در ازای دریافت 500 هزارتومان، بهصورت یکی از بستگانش اسید بپاشم. ابتدا پیشنهاد او را قبول نکردم اما بهخاطر پول پذیرفتم. صاحب کارم پسردایی شاکی است و بعد از اینکه نقشه او را اجرا کردم، 500 هزار تومان دستمزد گرفتم اما هرگز تصور نمیکردم شاکی نابینا شود. پس از اعترافات مرد جوان، پسردایی شاکی پرونده نیز بازداشت شد، اما وی همچنان ادعا کرد که بیگناه است. از آنجا که همه شواهد علیه این مرد بود، پرونده او و مرد اسیدپاش به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و هر دو متهم پای میز محاکمه قرار گرفتند.
قضات دادگاه پس از محاکمه، با توجه به درخواست شاکی مبنی بر صدور حکم قصاص، مرد اسیدپاش را به قصاص هر دو چشم و صاحب کارش را به 2 سال زندان و 3 سال تبعید محکوم کردند. این حکم به تایید قضات شعبه 27 دیوان عالی کشوررسید و پس از آن پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
اسید پاش اجیر شده وقتی برای ابلاغ حکم به وی، در دادسرا حاضر شد مدعی شد که پشیمان است و فریب حرفهای صاحب کارش را خورده است. جمشیدی، قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی پایتخت درباره این پرونده به همشهری گفت: با تایید حکم پرونده از سوی دیوانعالی کشور، بهزودی این حکم برای استیذان به دفتر رئیس قوه قضاییه فرستاده خواهد شد تا درصورت موافقت با اجرای حکم، مرد اسید پاش از ناحیه هر دو چشم قصاص شده و نابینا شود.
وی گفت: شاکی پرونده که از هر دو چشم نابینا شده اصرار بر اجرای حکم دارد و مدعی است که حاضر به بخشش نیست و میخواهد حکم اجرا شود.قاضی جمشیدی ادامه داد: متهم ردیف دوم پرونده که از بستگان شاکی است، همچنان مدعی است که بیگناه است اما با توجه به شواهد موجود در پرونده، وی که تاکنون با سپردن وثیقه آزاد بود، چهارشنبه گذشته بازداشت شد و به زندان انتقال یافت.